نویدشاهد - بنا به‌ اظهارات‌ خانواده‌ شهيد پيش‌بين‌: «وي‌ در دوران‌ راهنمايي‌ مي‌خواست‌، تحصيل‌ را رها كند و به‌ جبهه‌ برود، ولي‌ به علت‌ سن‌ و سال‌ كم‌ او، خانواده‌ مانع‌ از اين‌ كار مي‌شوند. يك‌ شب‌ برادر شهيدش‌ اسماعيل‌ را درخواب‌ مي‌بيند كه‌ به‌ او مي‌گويد: من‌ كه‌ وظيفه‌ام‌ را انجام‌ دادم‌ تو چرا در خوابي‌، بيدار شو، دشمن ‌دارد مي‌آيد».

بيدار شو، دشمن ‌دارد مي آيد

به گزارش نویدشاهدگیلان؛ دانش‌آموز بسيجي،‌ شهيد مرتضي‌ پيش‌بين‌، فرزند طاهر به‌ سال‌ 1349 قدم‌ به‌ جهان‌ گذارد.اين‌ شهيد بزرگوار همانند برادر شهيدش‌، پس‌ از طي‌ دوره‌ خردسالي‌، رهسپار مدرسه‌ شد و تا سال‌اول‌ نظري‌ به‌ ادامه‌ي‌ تحصيل‌ پرداخت‌.در زمان‌ تحصيل‌، سال اول‌ دبيرستان‌ بود كه از طرف‌ مدرسه‌ به عنوان‌ امدادگر به‌ پادگان‌ آموزشي‌ منجيل‌اعزام‌ شد و آموزش‌ نظامي‌ را در اين‌ پادگان‌ به‌ پايان‌ رساند.

بعد از پايان‌ اين‌ دوره‌ و در زمان‌ اعزام‌ به ‌جبهه‌، به‌ خاطر پايين‌ بودن‌ سنش‌، پدر و مادرش‌ با رفتن‌ او به‌ جبهه‌ مخالف بودند، چون پانزده‌ سال‌ بيشتر نداشت‌.او كه‌ همانند برادرش‌، مبارزه‌ با متجاوزين‌ و دفاع‌ از ميهن‌ را در سر مي‌پروراند، سرانجام‌ با اصرارزياد و با اجازه‌ي‌ والدين‌ خود، در هشتم‌ مهرماه‌ 1366 از سوي‌ واحد بسيج‌ سپاه ناحیه‌ فومن‌ به‌ مناطق‌جنگي‌ غرب‌ كشور اعزام‌ شد و اين‌ در واقع‌ آخرين‌ وداع‌ او با خانواده‌اش‌ بود. آري‌ شهيد پيش‌ بين‌ در تداوم‌ راه‌برادرش‌، به‌ سوي‌ جبهه‌ شتافت‌ و به‌ مبارزه‌ با مزدوران‌ بعثي‌ پرداخت‌. سرانجام در دوم‌ آذر 1366 در منطقه‌ي‌ ماووت‌ عراق‌ بر اثر اصابت‌ تركش‌ خمپاره‌ به‌ سر، به‌ مقام‌ والاي‌ شهادت ‌دست‌ يافت‌ و به‌ گلگون‌ كفنان‌ تاريخ‌ پيوست‌. يادش‌ گرامي‌ و راهش‌ پر رهرو باد. مزار اين‌ شهيد بزرگوار در جوار مزار برادر شهيدش‌ در گلزار شهداي‌ روستاي‌ كلفت‌ بالا قرار دارد.

بنا به‌ اظهارات‌ خانواده‌ شهيد پيش‌بين‌: «وي‌ در دوران‌ راهنمايي‌ مي‌خواست‌، تحصيل‌ را رها كند و به‌ جبهه‌ برود، ولي‌ به علت‌ سن‌ و سال‌ كم‌ او، خانواده‌ مانع‌ از اين‌ كار مي‌شوند. يك‌ شب‌ برادر شهيدش‌ اسماعيل‌ را درخواب‌ مي‌بيند كه‌ به‌ او مي‌گويد: من‌ كه‌ وظيفه‌ام‌ را انجام‌ دادم‌ تو چرا در خوابي‌، بيدار شو، دشمن ‌دارد مي‌آيد».

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده