نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهدا
نوید شاهد_ مادر شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" در خاطره‌ای از او می‌گوید: «آقا مهدی خیلی هوای فقرا را داشت. قسمت زیادی از حقوقش را به فقرا و مستمندان می داد. یک بار طلبی را که از محل کارش داشت گرفت و در جواب ما که گفتیم: می خواهی با این پول چه کنی؟ گفت: به یکی از اقوام می‌دهم که یک ماشین بخرد و با آن کار کند تا زندگی اش را بچرخاند...» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

نوید شاهد_ مادر شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" در خاطره‌ای از او می‌گوید: «در یک محله‌ای یک پیرزنی را دیدم یک گوشه نشسته و به سختی یک گونی را می‌کشد، کنجکاو شدم و دنبالش رفتم تا اینکه دیدم به خانه خرابی رسید که واقعا جای زندگی نبود....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۲۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

نوید شاهد_قریب برسی و چهار سال است که از شهادت شهيد "محمد حسین جوان بالغ" می‌گذرد. از این رو پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ در ادامه آلبوم تصاویر این شهید والامقام را برای علاقه مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۱۳۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

نوید شاهد_ مادر شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" در خاطره‌ای از او می‌گوید: «یک روز با مهدی و چند نفر از بچه ها برای دیدن آیت الله حق شناس(ره) رفتیم. ایشان به مهدی نگاه معناداری کردند و گفتند: شما به این آقا مهدی خیلی احترام بگذارید... ما خیلی تعجب کردیم...» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

نوید شاهد قزوین - «یکی از آزادگان بسیجی از کنار فرهان (نگهبان عراقی) گذشت و احترام نکرد، نگهبان عراقی ناراحت شد و با غضب و توهین اسیر را صدا زد و ادامه داد چرا احترام نکردی؟ و یک کشیده محکم به گوش این بسیجی نواخت و گفت یالا رو ...» همزمان با سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی، ادامه این خاطره از آزاده سرافراز و جانباز "یوسف ترابی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۶

نوید شاهد - «چند نفر از کارکنان ایثارگران نیروی هوایی در قصر شیرین پیش من آمدند و گفتند: می‌خواهی با خانواده‌ات تلفنی صحبت کنی؟ پیشنهادی از این بهتر نمی‌شد لذا با کمال میل قبول کردم ...» ادامه این خاطره خواندنی از خلبان سرلشکر شهید "حسین لشگری" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۲۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۵

نوید شاهد - «خواب دیدم جنگ تمام شده ما را سوار اتوبوس کردند و رفتیم ایران، مردم و کل خانواده به استقبال ما آمده بودند. بعد از کلی تشریفات و مراسم همراه خانواده رفتیم خانه ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز "صفرعلی عالی‌نژاد" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۲۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۴

نوید شاهد - «ماه محرم بود و آقا سیدعلی‌آقا که در آن زمان ۱۰ سال بیشتر نداشت، شبانه بچه‌های محل را جمع می‌کردند، چایی می‌دادند و نوحه‌خوانی می‌کردند، ولی پاسبان‌های محل اذیت می‌کردند و نمی‌گذاشتند آن‌ها روضه‌خوانی کنند ...» ادامه این خاطره را همزمان با ماه محرم و در آستانه ورود آزادگان به مهین اسلامی از سید آزادگان، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۲۷۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۳

نوید شاهد - «هر سال دهه اول محرم با حسن به منزل سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی می‌رفتیم و تعزیه تماشا می‌کردیم. حسن من از ابتدا حسینی بود ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید "حسن حسین‌پور" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۲۶۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۰

نوید شاهد - دیگر خیلی نگران شدم و به فکر افتادم ، خداحافظی کرد و در آخر کوچه بازهم برگشت وگفت چرا این کوچه امروز خیلی دراز و طولانی شده است. متنی که خواندید قسمتی از خاطره ای از خواهر شهید «كمال مقتدري» بود که تقدیم حضور شما مخاطبان عزیز می شود.
کد خبر: ۵۱۲۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۰

یادداشت؛
نوید شاهد - فرزند شهید محمودی خطاب به پدر خود می نویسد:« پدرعزیزم؛ (من به تو افتخار می کنم، پدر) من افتخار می کنم همچون تو پدری دارم که در روزگار قحطی وجدان، علم سرخ حسینی را بر دوش کشیدی و لبیک گویان ندای هل من ناصر... حسین(ع) را فریاد کردی و مردانگی مردان انقلابی این مرز و بوم را به نامردان و کج اندیشان نمایاندی».
کد خبر: ۵۱۲۵۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۵

برگرفته از کتاب روز‌های بی‌آینه؛
نوید شاهد - «علی از این همه رفت‌وآمدم به منزل آزاده‌ها و شنیدن جواب‌های مشابه خسته شده بود. یک روز گفت مامان بسه دیگه خودت می‌فهمی رفتارهات عصبی و غیرارادی شده است. علی راست می‌گفت طوری شده بود که کاری نداشتم آیا این آزاده خلبان بوده، جزو نیروی هوایی بوده یا نه ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید "حسین لشگری" است که همزمان با سالروز شهادت این شهید بزرگوار تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۲۵۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۹

نوید شاهد - «موقع خداحافظی، پدرم حمید را بغل کرد. زمزمه‌های پدرم را می‌شنیدم که زیر لب می‌گفت: می‌دونم حمید بره شهید میشه. حمید بره دیگه برنمی‌گرده. این‌ها را می‌گفت و گریه می‌کرد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید مدافع حرم"حمید سیاه‌کالی‌مرادی" است که همزمان با روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۲۳۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۸

دیپلمات شهید حاج «ناصر ریگی» :
نوید شاهد سیستان و بلوچستان به مناسبت سالروز شهادت دیپلمات شهید «ناصر ریگی» به معرفی این شهید والامقام می پردازد.همچنین در آخرین دست نوشته، شهید بیان می کند: برای دومین بار بعد از آمدن به مزار شریف غسل شهادت نمودم، اما خبری نشد.
کد خبر: ۵۱۲۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۷

انتشار به مناسبت روز گرامیداشت شهدای مدافع حرم؛
نوید شاهد - شهید مدافع حرم علی زاده اکبر از شهدای شهرستان کاشمر در سیر زندگانی خود همواره به امور فرهنگی توجه داشت و در کنار سابقه کار در بسیج و بنیاد شهید، تجربه در نانوایی و سپاه را نیز کارنامه خدمت خود داشت؛ برای او خدمت به مردم و انقلاب ملاک بود نه میز و منسب.
کد خبر: ۵۱۲۲۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۸

مادر شهید "داود خلیلی":
نوید شاهد - مادر شهید "داود خلیلی" در مراسم خاطره‌گویی شهدا گفت: شهدا عاشق امام خمینی (ره) بودند به همین دلیل سختی‌های جبهه‌ها را تحمل می‌کردند تا ولایت‌فقیه از آن‌ها راضی باشد و همین برایشان لذت‌بخش و کافی بود.
کد خبر: ۵۱۲۲۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۶

برگرفته از کتاب هوشنگ؛
نوید شاهد - «هوشنگ، جوان شوخ طبع و بذله‌گویی بود. چنان شاد و سروحال بود که هر که او را نمی‌شناخت فکر می‌کرد که هیچ هم و غمی در دنیا ندارد. هر روز سوژه، شعر و جوک جدیدی برای خنداندن دیگران ابداع می‌کرد و برایش طرف مقابل تفاوتی نداشت آن شب هم که شب عروسی بود، بازار مشتریان هوشنگ هم گرم بود ...» ادامه این خاطره از جانباز سرافراز "عمران ثقفی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۲۲۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۶

نوید شاهد_پدر شهید«محمود بهرامی» از لحظه ی باخبر شدن شهادت پسرش این چنین می گوید:يك روزصبح مامور پست به درب منزل ما آمد. پرسيد،اينجا منزل محمود بهرامي مي‌باشد و شما پدرشان هستيد؟من گفتم بله .او يك تلگراف دوخطي را به من داد وگفت براي شما آمده است. گفتم براي من بخوانش گفت من نمي توانم و معذرت خواست و اظهار داشت،من از خواندن نامه عاجزم... ادامه راویت را در متن خبر بخوانید.
کد خبر: ۵۱۲۱۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۶

تاریخ شفاهی؛
نوید شاهد - شهید «سهراب اقیان» متولد شهرستان مهدیشهر، از شهدای دفاع مقدس است که بیست و نهم آبان ۱۳۶۶ در ماووت عراق به شهادت رسید. کلیپ زیر گفتگو با مادر و خواهر گرامی این شهید گرانقدر است که از لحظه وداع با سهراب برای‌مان روایت می‌کنند. شما را به دیدن این کلیپ زیبا دعوت می‌کنیم.
کد خبر: ۵۱۲۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۵

نوید شاهد - «با نوجوانی که به ما ناسزا گفت، گلاویز شدیم. ما با عباس سه نفر بودیم و در برابرمان یک نفر. عباس پیش آمد و برخلاف انتظار ما که توقع داشتیم او به یاریمان بیاید، سعی کرد تا ما را از یکدیگر جدا کند و به درگیری پایان دهد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات دوست سرلشکر خلبان شهید "عباس بابایی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۲۱۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۴