به رهبر کبیر که سرپرست کشور است وفادار باشیم
به گزارش نوید شاهد گیلان، شهید «محمدتقی نیک فطرت» در تاریخ یکم خرداد ۱۳۴۹ در روستای پیربازار از توابع شهرستان رشت به دنیا آمد.
وی به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و هفتم اسفند ۱۳۶۵، در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید؛ پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۱ پس ازتفحص در گلزار شهدای تازه‌آباد شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد.
در وصیتنامه شهید «محمدتقی نیک فطرت» آمده است: سلام به رهبر کبیر انقلاب و با سلام و درود به رزمندگان اسلام که در جبهه‌های حق علیه باطل می‌جنگند اگر بی من به کربلا رفتید مشتی از آن تربت پاک به همراه بیاورید و بر گورم بپاشید که شاید بحرمت این خاک پاک، گناهان مرا ببخشد.
چند کلمه‌ای به پدر و مادر‌ای مادر من از شما متشکرم که شیر پاکت را به من داده‌اید و من را به اینجا رسانده‌اید و در راه اسلام پرورش داده‌اید‌ای مادر از تو تشکر می‌کنم که شب‌های زیادی بی‌خوابی کشیده‌ای و آرزوی شما این بود که من را بزرگ کند تا عصا گیر شما باشم و در پیری دست شما را بگیرم.ای پدر گرامی که در خدمت همسرت و بچه‌هایت تلاش زیادی کردی و ما را پروراندی شما لایق این هستید که ما دست و پای شما را ببوسیم و عصاگیر شما باشیم اگر بعضی از مواقع حرف‌های شما را گوش نکردم من را ببخشید و از شما معذرت می‌خواهم و از شما طلب بخشش دارم امیدوارم که از من راضی بوده و باشید و خداوند هم از من راضی باشد.
پدر و مادر عزیز اگر من شهید شدم که سعادتش را ندارم برسر قبرم گریه نکنید، زیرا هم منافقان و هم سوسول‌های بی‌فکر سوء استفاده می‌کنند و زیاد دور قبرم را عزا نگیرید که در دنیای آخرت من سربلند و پیروز هستم.
چند کلمه به دوستان عزیز
دوستان عزیز امیدوارم که اخلاق شما با مردم و در مسجد خوب باشد؛ خدا نکند اگر در واحد نظارت یا در جا‌های دیگر هستید کبر و غرور شما را فراگیرد و مردم مستضعف را از یاد ببرید که خود از دسته آنان هستید که حضرت علی فرموده: انک ان تکبرت و .. الله اگر تکبر کنی، خداوند تو را پست می‌کند.
چند کلمه‌ای به برادران و و پدران عزیز مسجد ابوذر
من کوچکتر از آن هستم تا شما را نصیحت کنم، اما بعنوان یک برادر کوچک از شما می‌خواهم که هیچ وقت سنگر مسجد را رها نکنید و به یاد خدا باشید اگر انقلاب کردید باید آن را نگهداری و از آن پاسداری کنید تا کسی آن را از شما نگیرد به رهبر کبیر ما که واقعا یک معلم و پدر و سرپرست کشور ماست وفادار باشیم و پیمانی که داده‌ایم نشکنیم.
برادر و خواهرم انتظار دارم که پشت جبهه را فراموش نکنید و همیشه در یاد خدا باشید نمازتان را بموقع بخوانید و سروقت بخوانید.
اگر جنازه من از کوچه‌ها می‌گذرد مبادا به تشییع من بیایید وقت تنگ است به جبهه بروید و جای خالی مرا در سنگر پر کنید.
امام مرا ببخش که فقط یک جان دارم و فقط یک بار می‌توانم به جبهه بروم و یکبار شهید شوم، اما امام به خدا قسم اگر هزار جان داشتم همه را در راه تو و در راه میهن من و خداوند بزرگ فدا می‌کردم.
