وصیت نامه و زندگینامه شهید والامقام «ابوالفضل حسینی»
به گزارش نویدشاهدگیلان؛ شهید والامقام «ابوالفضل حسینی» در تاریخ سی ام دی ماه سال ۱۳۶۱ و در منطقه عملیاتی محور جبهه سقز بر اثر اصابت گلوله توسط دشمن بعثی عراق به مقام والای شهادت نایل شد و آسمانی گردید.
در ادامه قسمتی از وصیت نامه این شهید بزرگوار را میخوانیم:
سخنم را با بسم الله آغاز میکنم. درود بر امام خمینی، بتشکن زمان، آزادکنندهی انسانها، راهبر انسانها و امید مستضعفان و محرومان. درود بر خمینی کبیر که همزبان ملتهای رنجدیده است، حرفهایشان را میداند، قلبش، قلب شما محرومان و ستمدیدگان و منتظر عدل است و باز درود به پیشگاه چنین رهبر انقلابی که مبارزه را به ما آموخت و شرف و عطوفت به ما عطا فرمود.
با توجه به پیامهای امام عازم منطقه جنگزده و شرقزده کردستان شدم تا با نثار جان بیارزش خود در راه اسلام، وطنم و رهبر عالیقدرم امام خمینی درخت انقلاب اسلامی میهنم را بارورتر سازم و ریشه ضدانقلاب را بَر کنم. امام عزیزمان فرمود: چشم امید من به شما جوانان است ما نیز او را تنها نخواهیم گذاشت و یار و یاور او خواهیم بود و این خط سرخ را که ۱۴۰۰ سال ادامه دارد ادامه میدهیم. این را هم بگویم که ما این راه را آگاهانه انتخاب کردهایم و آن را به عنوان یک وظیفه انجام میدهیم. خدا میداند که شهادت هزار مرتبه بهتر است از داماد یا عروس شدن و شهادت یک تولدی است برای زندگی جاودانه و ای کاش که جانها داشتیم و بارها برای پیروزی اسلام بر کفر میجنگیدیم.
ای برادران، امروز حسین زمان تنهاست، امروز فرزند فاطمه زهرا (س) در برابر سپاهیان کفر و ابرقدرتهای پست بییاور است، امروز کربلای انقلابمان خون میخواهد و من میروم تا به یزید و یزیدیان زمان بفهمانم که شهادت بالاترین آرزوی ماست، میروم تا شاید نینوایی را بیابم و در عاشورای دوران هدیهی ناقابلی در راه پیروزی حق بر باطل و اسلام بر کفر در پیشگاه مولایم حضرت مهدی (عج) تقدیم نمایم و به پروانگان جاوید شمع ولایت بپیوندم و شما ای منافقان بدانید که ما عاشقان شهادت تا دمار از روزگار شما و اربابان شما (آمریکا و نوکرانش) درنیاوریم ساکت نخواهیم نشست و اینک ای مردم ایران که بهترین موقعیت برای مبارزه با کافران و مشرکان پدیدار گشته و اینک که مزدوران بیوطن به خاک مقدسمان هجوم آوردهاند فرصت را برای دفاع از دین برترمان اسلام و سرزمین دلاورمان ایران از دست نمیدهیم و از تمام ایرانیان میخواهم تا در این جهاد مقدس شرکت کنند که خداوند یار و یاورتان است، شما را به جان عزیزانتان علیوار، حسینگونه و خمینیمانند بر همه دشمنان داخلی و خارجی اسلام و این انقلاب بخروشید و این انقلاب را به سرتاسر گیتی برسانید چون هماکنون ما پرچمدار اسلام هستیم و باید آن را همهگیر کنیم و برای نگهداریش حتی جان ناقابلمان را باید بدهیم والا وای به روز احوالمان اگر این انقلاب نابود شود که میدانم نمیشود و به شما مردم به خصوص مردم حقشناس گیلان سفارش میکنم که با کمی و کسادی چه از نظر معنوی ناراحت نباشید، رزمندگان را یاری کنید و فریب این ضدخلقیها را نخورید و در آخر به شما وصیت میکنم که ولایتفقیه استمرار حرکت انبیاء است. اسلام پس از گذشت هزارها سال بار دیگر جانی دوباره گرفت، قلب اسلام ولایتفقیه است پس ولایتفقیه را باید سالم نگهداریم تا اسلام سلامت باشد و ناگفته نماند که باید جوارح یک جان را نیز سلامت نگه داشت و آن یاران باوفای امام هستند، و گوش به توطئههای مشرکین و منافقین ندهید و یاران امام را که در خط امام نیز میباشند با همهی وجود و قدرت حمایت کنید که وظیفهی شرعی نیز میباشد انشاءالله که این وظیفه را به یاری پروردگار به عمل خواهید رساند تا انشاءالله به لطف پروردگار به زودی شاهد خواهید بود که جهانیان دست به سوی اسلام دراز میکنند و از خداوند متعال طلب سعادت خواهند خواست و قسط و برابری به شیوهی حضرت علی (ع) برقرار خواهد شد. من همیشه دوست داشتم که همه از کوچکی بفهمند وظیفه یعنی چه و در این دنیای فانی چه باید بکنند و چگونه امتحان پس بدهند.
یاد و خاطرش گرامی و راهش پر رهرو باد.