شهید البطل استان گیلان را بیشتر بشناسید + عکس
به گزارش نویدشاهدگیلان؛ شهید «فرهاد خوشهبر» سومین شهید مدافع حرم استان گیلان و قهرمان دیگری از خطه سرسبز شمال کشور است که نزد سوریها به شهید البطل یعنی «شهید قهرمان» معروف بود و توانست با ایستادگی و صلابت مثالزدنی در میدان رزم خود را به جمع اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) برساند.
پسرش خردسال و دخترش هنوز به دنیا نیامده بود که در جهاد نفس هم "قهرمانِ میدان" شد و عزم میدان نبرد کرد و کیلومترها دورتر از این سرزمین مقابل مستکبرانی ایستاد که آمده بودند تا اثری از اهلبیت (ع)، شیعه و دوستاران اهلبیت باقی نگذارندو از هیچ جنایتی چشمپوشی نمیکردند.
شهید «فرهاد خوشهبر» جوانی که دفاع مقدس را ندید، اما راوی دفاع مقدس بود و در ایام نوروز خود را به سرزمینهای نور میرساند و برای زائران از شهدا میگفت و روایتگر رشادتها و حماسههای دفاع مقدس بود و این گونه شد که ویزای کربلایی شدن را از خاکهای خونین جنوب گرفت.
مادر شهید مدافع حرم «فرهاد خوشهبر» اظهار داشت: فرهاد از همان دوران کودکی بسیار بامعرفت، اهل نماز و روزه و در هر کاری زبر و زرنگ بود؛ به کلاس قرآن میرفت و احکام و قرآن را یاد گرفته بود و خودش هم به بچهها در مسجد آموزش میداد و از سوی دیگر با پدرش در کار فنی و تعمیرکاری کمک میکرد.
وی گفت: از مأموریتهایش به ما چیزی نمیگفت و معتقدم عشق به اهلبیت، امام حسین (ع) و فاطمه زهرا (س) او را در این راه قرار داد؛ هر وقت به مأموریت میرفت معمولاً بعد از ۱۵ یا ۲۰ روز برمیگشت، اما زمانیکه میخواست به سوریه برود گفت "این بار مأموریتم طولانی میشود، مواظب همسر و فرزندانم باشید. "
مادر شهید مدافع حرم «فرهاد خوشهبر» با بیان اینکه دیدار با خانوادههای شهدا را همیشه در برنامه داشت و به همراه دوستانش به دیدار خانوادههای شهدا میرفت خاطرنشان کرد: از سوریه با من تماس گرفته بود گفتم "کجایی، دلم برایت تنگ شده است" گفت مادر نزدیک تو هستم و تا چند روز دیگر میآیم".
وی افزود: در خانه ایمان صدایش میزدیم، همیشه با من تماس میگرفت و همیشه پس از بازگشت از مأموریت، همراه با همسر و فرزندش به ما سر میزد و وقتی میخواستند به منزل بازگردند از او میپرسیدم "ایمان فردا نهار میای گفت مامان من هنوز از پلهها پایین نرفتهام و پیش تو هستم گفتم" میخواهم بدانم که میای یا نه" گفت تماس میگیرم.
مادر شهید مدافع حرم «فرهاد خوشهبر» گفت: هنوز هم وقتی ساعت ۱۲ ظهر تلفن به صدا در میآید فکر میکنم خودش تماس گرفته و نگاهم به در است و منتظر آمدنش هستم و دلتنگش میشوم، اما سر مزارش که میروم همه چیز را فراموش میکنم.
پدر شهید مدافع حرم «فرهاد خوشهبر» نیز در این گفتگو با اشاره به نقش خانوادهها در تربیت فرزندان اظهار داشت: همه شهدا اعتقاد داشتند که فرزند از ابتدا باید برای مفید بودن در جامعه تربیت شود تا در آینده برای انقلاب اسلامی، کشور و ولایتفقیه مفید باشد.
وی با بیان اینکه همه باید از امام (ره) و رهبر معظم انقلاب پیروی کنیم خاطرنشان کرد: اگر منافع و امنیت کشورمان را میخواهیم باید پیرو ولایت باشیم و جوانان سعی کنند به حاشیه نروند و تحت تاثیر تبلیغات خارجی قرار نگیرند.
خواهر بزرگتر شهید مدافع حرم «فرهاد خوشهبر» نیز در این گفتگو گفت: صمیمیت زیادی بین ما خواهرها و برادرم وجود داشت و یکی از توصیههای برادرم هم "رعایت حجاب" بود و هر زمان از مشهد برمیگشت برای ما چادرنماز سوغاتی میآورد و برای چادر و خریدن چادر اهمیت خاصی قائل بود.
خواهر کوچکتر شهید مدافع حرم «فرهاد خوشهبر» نیز با بیان اینکه "به داشتن چنین برادری افتخار میکردیم" اظهار داشت: ایشان بسیار دلسوز، مهربان و شوخ و فردی بسیار مقید بود و با کل خانواده رابطه خوبی داشت و خونگرم بود.
وی با خنده گفت: بعضی خانمها که شُل حجابتر بودند قبل از اینکه برادرم وارد شود سریع میرفتند، روسری و چادر به سر میکردند و به شوخی میگفتند "حاج آقا آمد" و برای او احترام قائل بودند.
خواهر شهید مدافع حرم «فرهاد خوشهبر» گفت: اهل کمک کردن به دیگران بود و فرقی نمیکرد کسی که به او کمک میکند آدم خوبی است یا بد؛ با همه اقشار خوش اخلاق و مهربان بود و هنوز فامیل و همسایگان از او به نیکی یاد میکنند.
وی با اشاره به توجهات شهید مدافع حرم «فرهاد خوشهبر» به والدین و خانواده تصریح کرد: با وجود مشغله زیاد، اما همیشه سعی میکرد به پدر و مادر سر بزند و در دوران مجردی برای خودش سال خمسی تعیین کرده بود و به پدرم هم تاکید میکرد که سال خمسی تعیین کند حتی اگر بدهکار نباشد.
خواهر شهید مدافع حرم «فرهاد خوشهبر» با بیان اینکه "پدر و مادرم بسیار به ایشان وابسته بوده و هستند گفت: بعد از شهادتش، تا مدتها وقتی زنگ در به صدا در میآمد هنوز منتظر بودیم ایشان وارد شود و در خواب به ما تاکید میکرد که "من همین جا هستم، شما مرا نمیبینید، اما من کنارتان هستم. "
شهید «فرهاد خوشهبر» فرزند غلام متولد سال ۱۳۶۰ بسیجی پایگاه مقاومت کوشالشاه لنگرود و پاسدار تیپ دوم میرزا کوچک سومین شهید مدافع حرم استان گیلان است که در شامگاه یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ در کشور سوریه به مقام رفیع شهادت رسید درحالیکه پسرش خردسال و دخترش فاطمه شش ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمد.