برادر شهید «محسن نیک‌مرام» گفت: شهید نیک‌مرام با دیدن فشارهای جامعه، فاصله طبقاتی و تسلط روابط بر ضوابط با وجود سن کمش با عزمی راسخ به انقلابیون پیوست.

شهید «محسن نیک‌مرام» با دیدن فشارهای جامعه و فاصله طبقاتی با عزمی راسخ به موج انقلابیون پیوست

به گزارش نویدشاهدگیلان؛ شهید «محسن نیک‌مرام ماسوله» شهریور سال 1335 در شهرک ماسوله از توابع شهرستان فومن به‌دنیا آمد. او فرزند پنجم یک خانواده پرجمعیت بود که در دوران طفولیت با فوت پدر از وجود این نعمت محروم شد.

در هیاهوی آن روزهای شلوغ انقلاب شهید نیک‌مرام سال آخر دبیرستان بود که با موج انقلابیون همراه گشت و پیوسته در تظاهرات علیه رژیم شرکت می‌کرد که سرانجام 21 بهمن 1357 در شهر رشت توسط مأموران حکومت پهلوی به شهادت رسید.

احمد نیک‌مرام ماسوله، برادر شهید «محسن نیک‌مرام ماسوله» با اشاره به بارزترین خصوصیات اخلاقی این شهید والامقام اظهار داشت: شهید محسن نیک‌مرام فردی بسیار مهربان، خوش برخورد و دارای روابط عمومی بالایی بود.

برادر شهید نیک‌مرام ماسوله به دیگر ویژگی‌های شهید اشاره داشت و خاطرنشان کرد: محسن فرد بسیار فعالی بود و در همان سال‌های نوجوانی علاوه بر اینکه به تحصیل علم می‌پرداخت کار هم می‌کرد و در یک عکاسی به عنوان کمک مشغول به کار شده بود.

وی به مرور خاطراتش با برادر شهیدش پرداخت و گفت: با اینکه خانه ما برعکس خانه‌های امروزی کوچک و تعداد بچه‌ها زیاد بود اما ما با هم سازش داشته و مهربان بودیم لذا همه کارهای برادرم حالت طنز داشت و همیشه با گشاده‌رویی صحبت می‌کرد.

احمد نیک‌مرام با اشاره به فعالیت‌های انقلابی این شهید بزرگوار افزود: در ماه‌های آخر انقلاب که کار به تیراندازی و جنگ خیابانی کشیده بود، طرف مقابل مسلح و مردم با دست خالی بودند که در همان زمان برادرم یک بار مجروح شد.

برادر شهید نیک‌مرام تصریح کرد: در یکی از تظاهرات آن زمان که مربوط به اعتصاب برای بیمارستان رضا شاه در مشهد بود که مجروحین را به آنجا برده‌ بودند اما نظامی‌ها به داخل بیمارستان‌ حمله کردند که کل ایران برای این موضوع تظاهرات کردند.

وی با بیان اینکه پزشکای گیلان نیز برای اعتراض راهپیمایی کردند ابراز داشت: شهید محسن نیک‌مرام هم در آن راهپیمایی بود و وقتی به بیمارستان رازی نزدیک شدند که محل تجمع پزشکان بود تیر خورد؛ آن روز برای خلع سلاح کلانتری‌ها رفته بودند.

احمد نیک‌مرام با اشاره به زمان شهادت شهید محسن نیک‌مرام اذعان کرد: روزهای آخر منتهی به انقلاب، غروب روز بیست و یکم بهمن‌ماه بود که برادرم همراه با یک دوست دیگرش به نام صادق بیابان‌گرد شهید شد.

برادر شهید نیک‌مرام افزود: محسن در تظاهرات شرکت می‌کرد اما اينکه ممکن است روزی در این بین شهید شود خیلی جدی گرفته نمی‌شد، چون همیشه همه کارهایش با حالت طنز و به شوخی بود و شاید به همین خاطر امکان شهادتش را جدی نمی‌گرفتیم.

وی با اشاره به خاطره‌ای از روزهای آخر عمر برادر شهیدش گفت: آن روزها مادرم یک پیراهن برایش بافته بود و وقتی به محسن گفت که بپوشش، محسن می‌گفت حیف نیست که این پیراهن را بپوشم و تیر بخورد و پاره شود؛ دقیقاً با همان پیراهن هم تیر خورد.

احمد نیک‌مرام عنوان کرد: محسن با سن کمش و با اینکه احتمالش را می‌داد شهید شود اما با عزم راسخ وارد میدان شد زیرا فشار جامعه، تسلط روابط بر ضوابط و فاصله طبقاتی را می‌دیدند و این‌ها برای دانش‌آموزان قابل رؤیت بود.

همچنین مریم نیک‌مرام ماسوله، خواهر شهید «محسن نیک‌مرام ماسوله» نیز با اشاره به برخی خصوصیات اخلاقی او افزود: محسن بسیار مهربان و شوخ بود و وقتی به خانه می‌آمد همه را می‌خنداند علاوه بر این به نمازش اهمیت می‌داد.

خواهر شهید نیک‌مرام با بیان اینکه شهادت برادرم به او الهام شده بود گفت: یک روز محسن آمد، سرش را روی پای مادرم گذاشت و گفت «مامان من می‌خوام برم شهید بشم» مادرم که گفت «دیگه این حرفو نزن» محسن جواب داد «نه مامان تو بازم پسر داری» و دو روز بعد او شهید شد.

مریم نیک‌مرام ماسوله با اشاره به اینکه شهید نیک‌مرام همواره در تظاهرات شرکت داشت تصریح کرد: محسن حدود 21 سال داشت که در آخرین تظاهراتی که شرکت کرد در کلانتری 3 فلکه صیقلان شهید شد؛ ما همه خانه بودیم که برادر دیگرم آمد و خبرش را به ما داد.

وی در پایان در انتقاد به فراموش شدن شهدای انقلاب اظهار داشت: همه شهیدان برای ما عزیز هستند اما حیف که شهیدان انقلاب را فراموش کردند آن‌ها جان خود را از دست دادند تا همه راحت باشند اما مظلوم واقع شده و فراموش شده‌اند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده