نویدشاهد - پسرم و عزیز دلم امیر حسین جانم، بابایی من : خیلی دوستت دارم زیبایی نگاهت و چشمانت هیچ گاه فراموشم نمی شود. پسرم بابا رفت که حضرت زینب تنها نماند. خانم زینب در کربلا تنها ماند و در کربلا ماها نبودیم ولی حالا چی، اکنون کربلای دیگر آغاز شده اگر من بازم جا بمانم در آن روز حساب در برابر مولایم و پروردگارم و معبودم چگونه سر بالا بگیرم، آن هم با دستی خالی و بدون توشه.

وصیتنامه شهید

به گزارش نویدشاهدگیلان؛ شهید محمد اتابه فرزند علی در پانزدهم مرداد سال ۱۳۶۶ در شهر شهیدپرور گوراب زرمیخ از شهرستان صومعه سرا استان گیلان و در خانواده ای مذهبی و با عشق به اهل‌بیت(ع) دیده به جهان گشود.

او حدودا پس از ۸ ماه درحالی‌که تنها ۲ روز که از مأموریت قبلی خود بازگشته بود برای بار دوم عازم سوریه شد و سرانجام در منطقه آکادمی نظامی۳هزار(همدانیه) شهر حلب در ۹ آبان ماه سال ۱۳۹۵ در روز یکشنبه بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه سر به رفقای شهید خود پیوست و به آرزویی که سال ها برای آن تلاش کرده بود رسید.

همسر شهید مدافع حرم محمد اتابه درخصوص توصیه های تشییع و تدفین این شهید بزرگوار گفت: محمد همان سری اول که به سوریه رفت، خواسته‌هایی را برای تشییع و تدفین و... در وصیتنامه‌اش نوشته بود. می‌دانستم که این راه، شوخی بردار نیست و محمد من هم استعداد شهادت را دارد. لذا این نکته‌ها را در کاغذی جداگانه نوشتم و در پاکت وصیت‌نامه گذاشتم تا اگر اتفاقی افتاد لازم نباشد همه وصیتنامه را به برگزارکنندگان مراسم بدهم و این کاغذ کافی باشد. آن سری محمد سالم برگشت. سری دوم هم که خواست برود گفت همان وصیتنامه‌ام باشد.

وی ادامه داد: وقتی خبر شهادت محمد به من رسید آنقدر منقلب شده بودم که دیگر ماجرای آن کاغذ سفارشات تشییع و تدفین و... از ذهنم رفت...قبل از مراسم تشییع بود. خواستم از کیف پولم چیزی بردارم، ناگهان دیدم کاغذی بر زمین افتاد. آن را برداشتم و باز کردم. دیدم همان کاغذ خواسته‌های محمد برای تشییع و تدفین‌اش است. از تعجب مبهوت شده بودم! این کاغذ اصلاً چطور از کیف پول من سر در آورده بود؟ و دقیقاً قبل از شروع مراسم بر زمین افتاد تا من ببینمش! و از همان لحظه حضور محمد را در کنارم احساس می‌کردم.

وصیت نامه شهید محمد اتابه:

بسم الله الرحمن الرحیم

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علی ولی الله

با تقدیم درود و سلام به محضر مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا فدا و نایب بزرگوار و عزیزش خورشید تابان امید محرومان، پدر یتیمان، جان دهنده به این تنهای بی جان امام خامنه ای و درود و سلام به شهدا و خانواده گرانقدرشان و بر رزمندگان پرتوان اسلام.

شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم و شرک و الحاد میزند و خواهد زد و تاریخ اسلام این را ثابت کرده است، من نیز در پوست خود نمیگنجم و پاهایم به امر من نمیباشند و خویش را در قفس محبوس میبینم و میخواهم از قفس به در آیم، جنگ در سوریه “جنگ ما” جنگ علیه کفر است و ملت ما باید خودش را آماده هرگونه فداکاری نمایند و در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام و با خلوص نیت پیدا کنیم.

خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض میکنم و از آن بزرگواران طلب بخشش میکنم و ای عزیزان شما حق بزرگی بر گردن من داشتید و باید ببخشید که نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم و جبران آن همه محبت ها را بکنم اما چه کنم که همین مقدار امانت در دست شما بودم و قول میدهم ان شاءالله اگر شهید شدم و خداوند این حقیر را جزء شهدا قرار داد حتما شما را شفاعت خواهم کرد و زبان ناقص و قاصرم توانایی تشکر از شما بزرگان را ندارد امیدوارم خداوند متعال صبر و اجر به شما عنایت فرماید. یاد و خاطره مادر بزرگ عزیزم گرامی باد.

سخنی با همسر عزیزم و فرزند دلبندم امیر حسین :

همسر گرامی و فداکارم مرا حلال نما و این را بدان که بسیاری از توفیقات معنوی و دنیوی که نصیب من شده همه اش از لطف و دعا و صبر و استقامت تو بود. همانا که گفته اند مرد در دامن زن به عرض می رود گویای سیما و اعمال و رفتار توست. و این را هم میدانم که بهترین تعلیم و تربیت را به فرزندم خواهی آووخت و از تو میخواهم که به تمامی حساب و کتاب های من که از آن کاملا آگاهی رسیدگی کن ان شاءالله به لطف پروردگار حقی بر گردن من در این دنیا نباشد و باقی نماند.

همسر عزیز و فداکارم بارها برایت گفته ام که در تمام لحظات زندگی ام خصوصا پیاده روی اربعین و حرم اربابم ابا عبدالله الحسین و حضرت عباس برایت دعا کرده ام که انشاءالله بهترین سعادتهای دنیوی و اخروی نصیبت گردد و باز در این سفر پر از عشق و معرفت در جوار حرم پر از رحمت و معرفت حضرت زینب و حضرت رقیه برایت دعا میکنم که در این لحظه های تنهایی و در آن عالم محشر با بهترین و عزیزترین زنان عالم هستی که هم نام توست و مادر همه ماهاست که ان شاءالله من هم در لحظه مرگم به دیدارشان ناءل شوم همنشین باشی و در روز قیامت از تو شفاعت نمایند. ان شاءالله

پسرم و عزیز دلم امیر حسین جانم، بابایی من : خیلی دوستت دارم زیبایی نگاهت و چشمانت هیچ گاه فراموشم نمی شود. پسرم بابا رفت که حضرت زینب تنها نماند. خانم زینب در کربلا تنها ماند و در کربلا ماها نبودیم ولی حالا چی، اکنون کربلای دیگر آغاز شده اگر من بازم جا بمانم در آن روز حساب در برابر مولایم و پروردگارم و معبودم چگونه سر بالا بگیرم، آن هم با دستی خالی و بدون توشه …

امیدوارم ان شاالله در این راه توشه ای باشد برایم در آن روز حسرت و شرمندگی …

فرزندم امیر حسین بابا تا میتوانی به مادرت محبت کن و به او توجه نما و از حرفها و رفتارها و کردارش پند بگیر و آنگونه رفتار کن که خداوند دوست دارد و میپذیرد و تابه ولایت باش که انسان بی ولایت پوچ است و توشه ای به همراه ندارد. به نماز و واجباتت توجه کن و بدان همیشه و همه جا خدا حاضر و ناظر بر اعمالت هست، برایم دعا کن و بدان که من هم برایت دعا میکنم. ( شهید محمد اتابه )

سخنی با برادران و خواهران عزیزم:

خدا را شکر میکنم که برادر شما بودم. برادران و خواهران عزیزم مرا ببخشید که نتوانستم برادر خوبی برای شما باشماگر از حقیر اذیت و آزار دیده اید حلال کنید و مراقب پدر و مادر باشید و برایم دعا کنید و ان شاالله هر کجا که هستید خداوند پشت و پناه شما و فرزندانتان باشد. انشالله فرزندانتان که میوه وجودتانند همه شان موجب سعادت و عزت شما باشند و در تمام لحظات زندگی خدا یار و یاور آنها باشد و آنها باید بدانند که سعادت در دنیا و آخرت انجام واجبات و ترک محرمات است.

سخنی با پدر و مادر همسر عزیزم : ( شهید محمد اتابه )

امیدوارم که حقیر را میبخشید چه کنم که عشق به معبود و اباعبدالله و حضرت زینب بیش از این اجازه نداد در خدمت شما باشم و امیدوارم که این حقیر را حلال کنید و از همه محبتها و زحماتتان که برای زندگی مان کشیدید سپاسگذارم و از همه نزدیکان و اقوام شما نیز حلالیت می طلبم.

سخنی با دوستان و همه آشنایان: ( شهید محمد اتابه )

از همه دوستان و همکاران و همه کسانی که به نحوی با آنها در ارتباط بودم حلالیت میطلبم و التماس دعا دارم و امیدوارم اگر حقی بر گردن شما دارم مرا ببخشید و حلال نمایید. و اگر حقی از شما بر گردن من است حتما آنرا به همسر و یا پدر و مادر و یا برادر و خواهرانم یادآوری نمایید تا دین شما ادا گردد. ” انشاالله “

و بر همه واجب است مطیع فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولایت فقیه می باشد، باشند. چون دشمنان اسلام کمر همت بستند تا ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند و مگذارید که یک بار دیگر هم شیعه و شیعیان تنها بمانند همچون تنهایی مولایمان حضرت علی و درد دلهایشان با چاه و مادرمان حضرت زهرا در بین در و دیوار و اربایم اباعبدالله الحسین در کربلا و …

وصیت میکنم قبل از اینکه مرا در قبر بگذارید بر روی قبرم مصیبت مادر غریبم حضرت فاطمه و اربابم اباعبدالله الحسین را بخوانید و زمانی که تابوت مرا گرفتید و به سوی آرامگاه می برید تا میتوانید ذکر مهدی و حضرت زینب را صدا بزنید.

در آخر به یاد شهید بزرگوار سید احمد پلارک که با خدای خود می گفت : خدایا به ما توفیق اطاعت و فرمانبرداری به این رهبر و انقلاب عنایت بفرما، خدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شهدا شناختند به ما عطا فرما و شهدا را از ما راضی بفرما و مارا به آنها ملحق کن. خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم، جز معصیت چیزی ندارم والله اگر تو کمک نمیکردی و تو یاریم نمیکردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستار العیوبی را بر میداشتی میدانم که هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند. هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم. خدایا به کرمت و به مهربانیت ببخش آن گناهانیکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود. الهی العفو …

اللهم ارزقنی توفیق شهادت فی سبیلک – آمین

” سایه مقام معظم رهبری مستدام باد “

و السلام علیکم و رخمه الله و برکاته

حقیر – محمد اتابه

ظهر جمعه ۹۴/۱۰/۴

شهید محمد اتابه در نهم  آبان ماه سال 1395 و در منطقه آکادمی نظامی شهر حلب به فیض شهادت نائل آمد. مراسم تشییع شهید محمد اتابه در شهر محل تولدش و با حضور پر شور مردم صومعه سرا انجام شد.

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده