نوید شاهد - گلعلی قویدل جانباز هفتاد درصد استان گیلان چند روز پس از بیان خاطراتش از دوران دفاع مقدس و نحوه جانباز شدن خود برای خبرنگار نوید شاهد، به فیض شهادت نائل آمد. او درباره خاطراتش می‌گفت: عملیات ثامن الائمه نزدیک بود و ما می بایست زمینه های آن را با مقاومت خود ایجاد می کردیم. عقب نشینی ما باعث می شد تا روحیه دشمن تقویت شود و به توان نظامی خود بیش از پیش اطمینان کند، اما رزمندگان این آرزو را بر دل دشمن گذاشتند و با تمام وجود ایستادگی کردند.

دعای امام پشت سر ماست/ با توکل به خدا پیروزی نزدیک است

به گزارش نویدشاهدگیلان؛ جانباز، گلعلی قویدل در مهرماه ۱۳۳۵ در شهرستان فومن چشم به جهان گشود. تا چهارم ابتدایی در مدرسه امیرکبیر تحصیل کرد و برای کمک به معیشت خانواده مشغول کار بنایی شد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به همراه سایر دوستان در مسجد جامع شهرستان فومن به تظاهرات ضد رژیم همت گماشت. پس از تجاوز ارتش عراق حضور در جبهه های جنگ را بر هر چیز دیگر مقدم دانست و داوطلبانه از طریق بسیج شهرستان فومن به مناطق جنگی اعزام شد. او سرانجام در تاریخ دهم شهریور 1360 در منطقه آبادان، از ناحيه سر و دست به شدت مجروح و به جانبازان میهن اسلامی پیوست.

گلعلی قویدل در گفتگویی درباره خاطراتش گفت: دستور امام این بود که حصر آبادان باید شکسته شود. پس از عزل بنی صدر خائن، جلسه ای با حضور شخصیت های برجسته کشور تشکیل شد و نقشه حمله ای گسترده با هدف شکست حصر آبادان پی ریزی شد‌.

وی افزود: نیروهای ارتش و سپاه پاسداران مصمم به دفع تجاوز و بیرون راندن نیروهای اشغالگر از خاک میهن اسلامی شدند. چندماه بود که خدمت سربازی را به اتمام رسانده بودم،اما تحمل حمله بیگانه را به کشور عزیزم نداشتم. بلافاصله پس از آموزش در لشکر ۷۷ خراسان، با گردان امام حسین (ع) از طریق سپاه منطقه شهرستان فومن داوطلبانه برای مبارزه با دشمن بعثی راهی جبهه ها شدم.

او درخصوص منطقه عملياتي آبادان اضافه‌کرد: عباس حیدری و چند نفر دیگر از دوستان بسیجی و سپاهی شهرستان فومن با ما بودند و بنا به وظایف محوله هرکدام در رسته ای آماده به خدمت شدیم. دشمن در اوایل جنگ توانسته بود به سهولت چند شهر ما را تصرف کند و رزمندگان اسلام تلاش می کردند تا هر چه سریع تر با ترتیب دادن عملیاتی گسترده خاک پاک کشور عزیزمان را از چنگ ارتش متجاوز عراق بیرون بیاورند.

قویدل ادامه داد: در چندین محور درگیری ها به اوج خود رسیده بود. مناطق در اشغال دشمن در شرق کارون. از کارون تا جنوب جاده ماهشهر آبادان و همچنین جاده اهواز - آبادان و ماهشهر - آبادان، مملو از نیروهای بعثی بود و استحکامات مهمی نظیر خاکریزهای متعدد و بلند و میادین مین و نیز نیروی پیاده در آن مناطق مستقر کرده بودند. الحق که رزمندگان ارتشی، سپاهی و نیروهای مردمی داوطلب جانانه جنگیدند. روزی در حال درگیری با دشمن بودیم و عباس حیدری کنارم مشغول تیراندازی بود. آتش عراقی ها به حدی زیاد بود که مجال هر گونه حرکت را از رزمندگان می گرفت.

وی به بیان خاطره ای از شهید عباس حیدری پرداخت و اذعان کرد: در همین حال از عباس پرسیدم «آیا می شود روزی را ببینیم که این متجاوزین را از خاک کشورمان بیرون ریخته باشیم؟» عباس که دلی پر خون تر از من داشت. بلافاصله گفت «قویدل، توكل ما به خداست. دعای امام هم پشت سر ماست. ما هم که هر لحظه آماده شهادتیم. پس پیروزی نزدیک است.» حرف‌های عباس آرامشی در من به وجود آورد. ساعتی نگذشت که عباس حیدری در حین  آوردن مهمات برای رزمندگان، با گلوله خمپاره دشمن به شهادت رسید و همان طور که خود گفته بود آماده شهادت و از جان گذشتگی بود.

او نحوه جانباز شدن خود را اینطور بیان کرد: عملیات ثامن الائمه نزدیک بود و ما می بایست زمینه های آن را با مقاومت خود ایجاد می کردیم. عقب نشینی ما باعث می شد تا رویه دشمن تقویت شود و به توان نظامی خود بیش از پیش اطمینان کند، اما رزمندگان این آرزو را بر دل دشمن گذاشتند و با تمام وجود ایستادگی کردند. یک روز فشار حملات ارتش عراق به حدی زیاد شد که چند مرحله به درگیری تن به تن انجامید. در این تبادل آتش در دو جبهه، ناگهان خمپاره ای از سوی دشمن در کنارم منفجر شد و از شدت انفجار چندمتری به هوا پرتاب شدم. تمام بدنم از کار افتاده بود. قادر به حرف زدن نبودم. مرا به بیمارستان صحرایی آبادان بردند و پس از چند روز به تهران منتقل شدم. چند ماه قادر به حرف زدن نبودم و به علت موج شدید انفجار، سیستم عصبی ام سخت آسیب دیده بود.

وی اضافه کرد: با لطف خدا و تلاش پزشکان، حالم بهتر شد. وقتی از چگونگی عملیات و نتایج آن آگاه شدم، از اینکه با عنایت پروردگار و ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام توانسته بودیم مواضع و محورهای اشغال شده را آزاد کنیم، اشک شوق در دیدگانم حلقه زد.

گفتنی است؛ «گلعلی قویدل» جانباز گرانقدر ۷۰ درصد استان گیلان بدلیل عارضه ریوی و پس از سال‌ها تحمل درد و رنج ناشی از جراحت جنگ تحمیلی در تاریخ دوازدهم خرداد 1400 در سن ۶۵ سالگی به همرزمان شهیدش پیوست.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده