«شعر نو» شهیدی از جنس عشق+عکس
چهارشنبه, ۰۴ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۸
نوید شاهد - شهید "بهرام گل آور" چهارم تیرماه 1367 در حين انجام ماموريت بر اثر اصابت ترکش دشمن در جزيره مجنون به شهادت رسيد. نویدشاهدگیلان به مناسبت سالگرد این شهید بزرگوار، گذری بر زندگی وی داشته است که در ادامه میخوانید.
به گزارش نوید شاهد گیلان؛ شهید "بهرام گل آور" در تاریخ 25 آذر 1337 در يك خانواده ساده و صميمي در شهر بندر انزلی چشم به جهان گشود و در دوره جواني و بحبوحه حمله دشمنان به ميهن اسلامی ایران، فرماندهي گردان 14صاحب الزمان (عج) را به عهده گرفت و تا پاي جان براي دفاع از نظام اسلامي و كشورش ايستادگي كرد.
فرماندهاي كه در حمله شيميايي دشمن دو بار با موتورسيكلت به قلب خط مقدم رفت و با همرزم مجروحش بازگشت و سومين بار ديگر از او خبري نشد تا آن كه سال ها بعد پيكر مطهرش (استخوان هايش) در جزيره مجنون كشف و براي عزيزانش فرستاده شد. پدري كه با داشتن سه كودك و انتظار براي به دنيا آمدن چهارمين فرزند در كمال فداكاري، حراست از وطن را به ماندن در خانه و كنار خانواده دلبندش ترجيح داد و پا به ميدان نبرد نهاد.
زهرا گل آور، فرزند نخست شهيد با بغضي در گلو از پدر حكايت ميكند؛ پدري كه از او يادي مبهم اما شيرين برايش به جا مانده است. خاطره لقمههاي كره مربايي كه روزهاي اندكي كه در خانه بود سر سفره صبحانه با محبت برايش مي گرفت، پدري كه چند سال مفقود الاثر بود تا آنكه يک روز كه او خود را براي سرودخواني در گروه مدرسه آماده ميكرد خبر شهادتش را آوردند، پدري كه از او مقالات و كاست سخنراني هايش ميراث مانده است.
وقتي از او ميخواهم در مورد ضرورت حفظ ياد شهيد بگويد سكوت ميكند و ادامه ميدهد فقدان پدر هميشه جاي خالي را در قلب و روح ما به جا گذاشته كه با هيچ چيز پر نميشود. دلسوزانه ميگويد مادرم فقط پنج سال با پدر زندگي كرد و در اين سالها نيز او نزديک دو سال جبهه بود و بعد مادرم در جواني با چهار فرزند تنها شد.
وی ادامه داد: سخت ترين چيز اين است كه همه مردم انتظار دارند كه فرزند شهيد الگو باشد، در حالي كه آنها چندان حضور پدر را در خانه نديده اند چرا كه پدر، دفاع از ايران اسلامي را به ماندن در كنار عزيزان ترجيح داد.
براي شناخت جنبه هاي ديگري از شخصيت شهيد گل آور پاي صحبت "عسكر نگهبان ساحلي" از دوستان و همرزمان شهيد مي نشينيم.
اين جهادگر از وي بعنوان كسي ياد مي كند كه از نوجواني بزرگترين تفريحش مطالعه، به ويژه قرآن، نهج البلاغه، كتب حوزوي و شهيد مطهري بود.
ساحلي خاطرنشان ميكند كه او در بحث مطالعات سياسي نيز عميق بود درمورد چگونگي شكل گيري اكثر انقلاب ها خوانده و نقاط ضعف و قوت را بررسي كرده بود.
به گفته وي، گلآور اهل تفكر، مناظره و بحث بود و از جمله افراد خاصي بود كه مناظرات گروهي مي گذاشت مثلا در بلوار انزلي جلسه مناظره و بحث مي گذاشت.
وي در ادامه فعاليت هاي انقلابي گل آور افزود: وي قبل و بعد از انقلاب از نظر فكري از تغذيه كنندگان اصلي جوانان بود و تشكيلاتي را به نام كانون اسلامي ارشاد در شهر راه انداخته بود.
اين همرزم شهيد يادآور شد: گل آور انساني شجاع، صريح، منتقد و نسبت به هزينه كرد بيت المال حساس بود.
ساده زيستي از ديگر مواردي است كه در مورد شهيد گل آور از سوي دوستان و خانواده به عنوان يك ويژگي به آن اشاره مي شود. گفته مي شود كه او بيش از هر چيز به كتاب علاقه داشت و به جاي اين كه شعار بدهد با رفتارش براي ديگران الگو بود و حرفي نمي زد كه بعدها از گفتنش پشيمان شود و در خلوت به فقرا خدماتي مي كرد كه بعد از شهادتش مشخص شد.
او كه در قسمت فرهنگي جهاد مشغول خدمت بود، اقدام به كارهاي ابتكاري و ساخت ماكت و برگزاري نمايشگاه مي كرد. گل آور در اولين همايش بزرگ حج در ورزشگاه آزادي ماكت خانه خدا را ساخت و حتي پرده حج را در انزلي دوخت.
اين سلحشور اهل انزلي مانند ديگر همشهريانش به ورزش علاقه داشت و شناگر و دونده خوبي بود و در خانه با ابزار ورزش زورخانهاي تمرين مي كرد. بهرام گل آور، 23 ماه از عمرش را در جبهه دفاع از ميهن و ارزشهاي انساني و اسلامي كشورش گذراند.
دوستان و همرزمانش اخرين بار او را در جزيره مجنون هنگام تلاش براي بازگرداندن مجروحان بمباران شيميايي ديدند و مدتها نشاني از وي يافت نشد تا آن كه سرانجام در عمليات تفحص، باقي مانده پيكر بهرام گل آور اين فرمانده دلاورمرد كشف و براي به خاك سپاري به دامان خزر منتقل شد.
روحیات عرفانی و ذوق هنری این شهید بزگوار در دلنوشته هایش موج می زند و در قسمتی از این دلنوشته می خوانیم:
ميدوني دنيا برام بي ارزشه
ميدوني قصه هام پر خروش و خروشه
ميدوني قصه هام قصه ي فرياد و شوقه
با پرواز تو و من دنيا قشنگ ميشه
ميدوني وقتي توي چشات موج غم غوطه ميخوره؟
طفلكي مرغك دلم ميگه بريم بريم ميدوني؟
بي تو، من تنها و خسته، ميدوني؟
بي تو اين دنيا برام زندون تنگه ميدوني؟
ميدوني تو دلم واژه عشق مردم داره جون ميگيره؟
خون عشق رهایي تو رگام ميجوشه، ميدوني؟
دل من غم داره، غصه داره، میدونی؟
آخر بي تو در كنج قفس بال و پرم ميشكنه ميدوني؟
سرانجام سردار شهید بهرام گلآور به عنوان فرمانده گردان 14صاحب الزمان (عج) جهاد گيلان در چهارم تيرماه سال 1367 حين انجام ماموريت بر اثر تك دشمن بعثي در جزيره مجنون به شهادت رسيد.
نظر شما