دانشجوی گیلانی دانشگاه تهران در لنگرود به شهادت رسید
دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۹
شهید محمدرضا بابایی پور لنگرودی که دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران بود در تاریخ دهم دیماه 1357 همراه با دیگر مردم انقلابی لنگرود در تظاهرات ضد رژیم شاهنشاهی براثر شلیک تیر مأموران رژیم و خونریزی شدید به لقاءالله پیوست و آسمانی شد.
به گزارش نویدشاهد گیلان شهید محمدرضا بابایی پور لنگرودی در سال 1336 در خانوادهای مؤمن و متعهد در شهرستان لنگرود دیده به جهان گشود.
وی از دوران کودکی طعم تلخ یتیمی را چشید و در دامن پرمهر مادر مکرمهاش پرورش یافت و وارد مدرسه شد و مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری با موفقیت سپری کرد.
او همزمان با تحصیل به کارگری میپرداخت تا با دسترنج خود کمی از آلام و دردها و خستگیهای مادرش بکاهد و در ﺗﺄمین معاش خانواده کمکخرجش شود.
محمدرضا بسیار مؤدب و مردمدوست و باتقوا بود و علاقه وافری به فهم و درک عمیق علوم دینی داشت و در کنار تعلیم و تعلم از تزکیه و خودسازی غافل نمیشد.
وی به قرآن و تلاوت آن بسیار عشق میورزید و انس او با کلام الهی سبب شده بود که از رذایل اخلاقی به دور بماند و این امر باعث محبوبیت او در بین دوستان، آشنایان و بستگان میشد و بهعنوان یک الگو موردتوجه دیگران بود.
علاقهمندی وی برای ارتقاء سطح بینش علمی و بهرهمندی کافی از قانون باعث شد در کنکور سراسری شرکت و در رشته حقوق در دانشگاه تهران پذیرفته شود و به این وسیله تحصیلات دانشگاهی خود را آغاز کرد.
ورود به دانشگاه سبب شد وسعت دیدش فراتر و با افکار و اندیشههای حضرت امام خمینی (ره) آشنا شود، او که سختیها مشکلات مردم را در اثر تضاد فاحش طبقاتی حاصل از حکومت شاهنشاهی از نزدیک مشاهده و لمس میکرد برای رهایی مردم ستم دیده به صفوف مبارزان پیوست.
شجاعت و بیباکی او چنان زیاد بود که همزمان با تظاهرات مردم علیه حکومت، او در خیابانهای اصلی شهرستان لنگرود جلوی ماشینهای عبوری را میگرفت و میگفت شعار مرگ بر شاه را بدهند تا بتوانند عبور کنند.
شهید محمدرضا بابایی پور لنگرودی سرانجام در تاریخ دهم دیماه 1357 همراه با دیگر مردم انقلابی لنگرود در تظاهرات ضد شاهنشاهی شرکت کرد و ﻤﺄمورین شاهنشاهی بهناچار اقدام به تیراندازی و تعقیب مسببان تظاهرات کردند و شهید بابایی پور نیز از غضب ﻤﺄمورین در امان نماند و درحالیکه از دست آنها گریخته و در زیرزمین خانهای پناه برده بود، محل اختفای او کشف و براثر شلیک تیر و خونریزی شدید به لقاءالله پیوست و آسمانی شد.
وی از دوران کودکی طعم تلخ یتیمی را چشید و در دامن پرمهر مادر مکرمهاش پرورش یافت و وارد مدرسه شد و مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری با موفقیت سپری کرد.
او همزمان با تحصیل به کارگری میپرداخت تا با دسترنج خود کمی از آلام و دردها و خستگیهای مادرش بکاهد و در ﺗﺄمین معاش خانواده کمکخرجش شود.
محمدرضا بسیار مؤدب و مردمدوست و باتقوا بود و علاقه وافری به فهم و درک عمیق علوم دینی داشت و در کنار تعلیم و تعلم از تزکیه و خودسازی غافل نمیشد.
وی به قرآن و تلاوت آن بسیار عشق میورزید و انس او با کلام الهی سبب شده بود که از رذایل اخلاقی به دور بماند و این امر باعث محبوبیت او در بین دوستان، آشنایان و بستگان میشد و بهعنوان یک الگو موردتوجه دیگران بود.
علاقهمندی وی برای ارتقاء سطح بینش علمی و بهرهمندی کافی از قانون باعث شد در کنکور سراسری شرکت و در رشته حقوق در دانشگاه تهران پذیرفته شود و به این وسیله تحصیلات دانشگاهی خود را آغاز کرد.
ورود به دانشگاه سبب شد وسعت دیدش فراتر و با افکار و اندیشههای حضرت امام خمینی (ره) آشنا شود، او که سختیها مشکلات مردم را در اثر تضاد فاحش طبقاتی حاصل از حکومت شاهنشاهی از نزدیک مشاهده و لمس میکرد برای رهایی مردم ستم دیده به صفوف مبارزان پیوست.
شجاعت و بیباکی او چنان زیاد بود که همزمان با تظاهرات مردم علیه حکومت، او در خیابانهای اصلی شهرستان لنگرود جلوی ماشینهای عبوری را میگرفت و میگفت شعار مرگ بر شاه را بدهند تا بتوانند عبور کنند.
شهید محمدرضا بابایی پور لنگرودی سرانجام در تاریخ دهم دیماه 1357 همراه با دیگر مردم انقلابی لنگرود در تظاهرات ضد شاهنشاهی شرکت کرد و ﻤﺄمورین شاهنشاهی بهناچار اقدام به تیراندازی و تعقیب مسببان تظاهرات کردند و شهید بابایی پور نیز از غضب ﻤﺄمورین در امان نماند و درحالیکه از دست آنها گریخته و در زیرزمین خانهای پناه برده بود، محل اختفای او کشف و براثر شلیک تیر و خونریزی شدید به لقاءالله پیوست و آسمانی شد.
نظر شما