فرازی از وصيت نامه شهيد اسماعيل پاكزاد
چهارشنبه, ۰۹ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۴۶
شهيد اسماعيل پاكزاد سال 1343 در يك خانواده مذهبي در روستاي جور كاسر فرزندي به دنيا آمد،كه نام او را اسماعيل گذاشتند.
به گزارش نویدشاهدگیلان مي خواهم بگويم امام عزيز ما مردم كوفه نيستيم كه حسين را تنها بگذاريم. من مي روم به جبهه تا نداي پيامبر گون تو را لبيك بگويم و راه سرخ شهيدان را ادامه داده باشم. شكر خداي را كه توفيق يافتم و در راه مبارزه حق عليه باطل شركت كنم وآنچه را كه دارم در طَبَق اخلاص نهاده تقديم ايزد منان كنم و آن چه حسين (ع) و يارانش و تمام رزمندگان از صدر اسلام پروانه وار دور آن مي گشتند من هم آن را باز يابم شهادت در راه خدا.
من اكنون مي روم كه با خدايم ملاقات كنم مي روم تا آتشي كه درونم مشتعل شده را خاموش كنم. من هم اكنون به سوي سنگر خالي همرزمم به سوي لانه با صفاي جبهه و جنگ پرواز مي كنم كه دشمن بداند هيچ موقع سنگر خالي نمي ماند. اما باز از رهبرم امام خميني بت شكن قدرداني می كنم كه مرا از افكار سياه چالهاي طاغوتي و گرداب هاي روزگار كه به سوي پرتگاهي روانه بودم نجاتم داد و هادي و راهنمايم شد. هيچ قطره اي در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود بهتر نيست و من مي خواهم قطرات خونم به معشوقم برسد (كه خداست.) . وصيت مي كنم كه بعد از شهادتم برايم گريه نكنيد.
نابود باد دشمنان اسلام و سلام بر امام بزرگوار امام خميني.
من اكنون مي روم كه با خدايم ملاقات كنم مي روم تا آتشي كه درونم مشتعل شده را خاموش كنم. من هم اكنون به سوي سنگر خالي همرزمم به سوي لانه با صفاي جبهه و جنگ پرواز مي كنم كه دشمن بداند هيچ موقع سنگر خالي نمي ماند. اما باز از رهبرم امام خميني بت شكن قدرداني می كنم كه مرا از افكار سياه چالهاي طاغوتي و گرداب هاي روزگار كه به سوي پرتگاهي روانه بودم نجاتم داد و هادي و راهنمايم شد. هيچ قطره اي در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود بهتر نيست و من مي خواهم قطرات خونم به معشوقم برسد (كه خداست.) . وصيت مي كنم كه بعد از شهادتم برايم گريه نكنيد.
نابود باد دشمنان اسلام و سلام بر امام بزرگوار امام خميني.
نظر شما