ستارگان درخشان(5) زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید محمدتقی گلستانی
دوشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۹
شهید محمدتقی گلستانی وسوسه می شد پسته های تفت دیده و داغ را همانطور که به هم میزدم یکی یکی بخورم حواسم نبود که سهمیه چند نفر دیگر هم هست. قاشق داغ را گرفت و چسباند پشت دستم دادم هوا رفت گفت: گناه هایی که انسان توی دنیا مرتکب می شود همین جوری است از سر غفلت انجام می دهد بدون اینکه حواسش باشد کم کم این گناه های کوچک تبدیل به یک کوه می شوند دنیایی از آتش برای انسان درست می کند.
به گزارش نویدشاهدگیلان شهيد محمد تقي گلستاني در سال 1339 در خانواده مذهبي و متدين در رودبار رشت به دنيا آمد خانواده براي عشق و علاقه به ائمه اطهار نام او را محمد تقي نهادند كه پس از آن او را علي صدا مي زدند تحصيلات خود را در حد ديپلم با موفقيت به پايان رسانيد و سپس وارد دانشكده افسري شد كه به چهره پليد و زشت رژيم پهلوي پي برد و با فرار از دانشكده به جرگه مبارزان و مجاهدان درراه خدا پيوست بعد از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي به همراه چند تن از دوستان اقدام به تشكيل انجمن اسلامي در محل نمود بعد از مدتي به استخدام رسمي سپاه پاسداران در آمد در سال 1361 با خواهر دوستش ازدواج نمود كه ثمره اين ازدواج دو فرزند يك دختر و يك پسر مي باشد .او در سال 1364 به زيارت بيت الله الحرام مشرف شد و سرانجام پس از مدتي با حفظ قائم مقام ستاد لشكر را عهده دار شد و سرانجام پس از فداكاريها و دلاوريها روز دهم شهريور سال 1365 در سنگر فرماندهي عمليات كربلاي 5 به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
خاطره ای از شهید محمدتقی گلستانی: وسوسه می شد پسته های تفت دیده و داغ را همانطور که به هم میزدم یکی یکی بخورم حواسم نبود که سهمیه چند نفر دیگر هم هست. قاشق داغ را گرفت و چسباند پشت دستم دادم هوا رفت گفت: گناه هایی که انسان توی دنیا مرتکب می شود همین جوری است از سر غفلت انجام می دهد بدون اینکه حواسش باشد کم کم این گناه های کوچک تبدیل به یک کوه می شوند دنیایی از آتش برای انسان درست می کند.
خاطره ای از شهید محمدتقی گلستانی: وسوسه می شد پسته های تفت دیده و داغ را همانطور که به هم میزدم یکی یکی بخورم حواسم نبود که سهمیه چند نفر دیگر هم هست. قاشق داغ را گرفت و چسباند پشت دستم دادم هوا رفت گفت: گناه هایی که انسان توی دنیا مرتکب می شود همین جوری است از سر غفلت انجام می دهد بدون اینکه حواسش باشد کم کم این گناه های کوچک تبدیل به یک کوه می شوند دنیایی از آتش برای انسان درست می کند.
نظر شما