شهید رامین نجفی/در صدد پیشبرد اهداف اسلام باشید
شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۵۵
شهید رامین نجفی با توجه به اینکه از سن بسیار کمی برخوردار بود حتی قبل از اینکه به سن بلوغ برسد یک شب نمازش قضا نمی شد.وی از جاذبه بسیار قوی برخوردار بود تا جاییکه هر شخصی در اولین برخوردش مجذوب رفتار و اخلاق او می شد.
به گزارش نویدشاهدگیلان شهید رامین نجفی فرزند حسن در سال ۱۳۴۶ در روستای سیاهکل محله در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد شهید در سنین کودکی تحت نظر مستقیم مادرش بود به همین جهت از نظر پرورش فکری و مذهبی در سطح نسبتا بالایی قرار داشت.
نامبرده در سال ۱۳۵۲ جهت تحصیل و فراگیری علوم پایه به دبستان رفت و دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه روستای خویش به اتمام رسانید.
شهید با توجه به اینکه از سن بسیار کمی برخوردار بود حتی قبل از اینکه به سن بلوغ برسد یک شب نمازش قضا نمی شد و در اکثر شبها بر می خواست و به نماز شب می نشست و گریه می کرد و با خدای خود راز و نیاز می کرد.
وی نسبت به همه افراد خانواده مهربان بود و در مقابل همه برادران و خواهران با خضوع و فروتنی برخورد می کرد. شهید رامین از جاذبه بسیار قوی برخوردار بود تا جاییکه هر شخصی در اولین برخوردش مجذوب رفتار و اخلاق او می شد شرکت فعالانه شهید نجفی در نماز جمعه ها و جماعتها و ادای نماز شب و رعایت موازین اخلاقی اسلامی از صفات پسندیده و بسیار مهم بود در اواخر سال ۵۷ که انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده بود ایشان در کنار تحصیل در کلیه راهپیمایی ها و تظاهرات و اجتماعات همکاری و همیاری با برادران مسلمان منطقه ادامه داد، در کلیه درگیری های منافقین حضور داشت و بارها مورد ضرب و شتم این گروه واقع گردید از آنجایی که او استعداد فراوانی داشت در زمینه تبلیغاتی با سپاه همکاری زیادی می کرد به همین دلیل در مدت کوتاهی جذب سپاه پاسداران شد. هر جا شهیدی می آوردند رامین آنجا بود و به شعار و نوحه خوانی می پرداخت. شهید رامین آنقدر مجذوب انقلاب و سپاه و امام گردیده بود که حتی شبها خانواده اش نمیتوانستند او را دیدار کنند. در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با فرامین رهبر انقلاب شهید رامین نجفی مساله اصلی را جنگ دانست و از ادامه تحصیل در دبیرستان باز ماند. به سپاه حق ملحق شد و پس از ماهها در جبهه ها در تاریخ ۲۹/۷/۶۲ در منطقه مریوان در عملیات والفجر مرحله سوم به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به دیار معبود خود ا…شتافت.
فرازی از وصیتنامه شهید:
و اکنون شما ای برادران و خواهران و ای ملت دلاور و شهید پروراسلام، بر شما باد و نگهدارید انقلاب و معنویت آن راوالان محور اصلی و موتور اصلی انقلاب و کشور معنویت انقلاب است و چرخهای انقلاب را این می گرداند و آن نیست مگر این که همان حسین گفتنها و عزاداری و سوگواریها و اخلاص و توجه به خدا و باور داشتن بدین و بالاخره تعهد و مسئولیت شرعی بجای ریاست و مقام و مسائل مادی و شرکت در نماز جمعه ها و جماعت ها و ادای نماز خاصه ایستادن در شب و بجای آوردن نماز شب و دعا و گریه کردن در راه.
باید خداوند را شکر کنیم از بابت این که ما را در عصری قرار داد به زمامت و رهبری پیامبر گونه حضرت امام خمینی و رشادت شما ملت و عنایت خاصه خداوند و امام زمان خواسته های اولیاء دین دوباره تحقق پذیرفته و حکومت حقه دل اسلامی در ایران گسترش یافته است و بر جان و عمر بزرگ مرد اسلام مرجع تقلید حضرت امام را و علمای دین خالصانه آقای منتظری را دعای خیر کنید و فرج آمدن صاحب زمان را از خدایتان بخواهید تا بیاید و این انقلاب و نهضت را تحویل بگیرد و مستضعفان را نجات دهد و وعده خدا تحقق پذیرد و اسلام جهانی گردد. انشاءالله
و حال شما ای خانواده عزیزم و ای مادرم و ای مهربانم: درود و سلامتان باد مولای متقیان علی ابن ابیطالب می فرماید: «ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیاء در جهاد دری است از درهای بهشت که فقط بر روی مردان خاص و اولیایش باز می شود.» پس زهی سعادت بر من و شما که شما فرستادید و رضا شدید از آمدن من به جبهه و من سعادت جهاد را پیدا کردم،شما باید خوشحال باشید. در آن روزها شورای حسینی در لشکر در مقابل هم ایستادند یک حق،دیگری باطل،یکی وارث انبیاء و پیامبر اکرم و دیگری مظهر کفر و وارث ابوسفیانها و وارثان مشرکین یزیدها و عمربن سعدها و دسته دوم به ظاهر بزرگ مرد اسلام پیروز شدند ولی اشتباه بود و دین دوباره بارور شد و خونشان غوغا کرد و کفار رسوا شدنداکنون لازمه انقلاب است که جهاد کنیم رهبری و خونهای ریخته شود و شما ما را حلال کنید و از ما راضی باشید و ما را ببخشید و بعد از شهادتم گریه نکنید و اظهار ضعف ننمایید و بر گونه ها و صورتم تربت و خاک کربلا را بگذارید و امکان دارد کربلا و حرم حسین را ندیده خداوند مرا ببرد و دعایم کنید و خداحفظتان کند و اکنون یک کلمه سخن با آنانی دارم که با خدا عهد بسته اند دارم و آن اینست در خط اصیل امام ونمایندهگانش بوده و مطیعشان باشید و روحانیت را حافظ باشید و امام را فراموش و تنها نگذارید و یک تن واحد بود و در صدد پیشبرد اهداف اسلام باشید و سپاه پاسداران را عزیز و با عظمت بشمارید چون که یادگار امام حسین و اصحاب خونین پیکرش هست و گردونه اصلی انقلاب و نهضت سپاه پاسداران و روحانیت است و دشمن هم از این خوف دارد. و به دوستان عزیزم و آشنایان می گویم مطیع ولایت فقیه بوده حافظ مکتب بوده و مرا حلال کنید و به امید دیدار در قیامت. و به خانواده ام سر بزنید و همکاری کنید و وصیتنامه مرا به یکی از برادران سپاهی مخلص بدهید بخواند در جمع مردم و محتاج دعا هستم. برادران و دوستان و خانواده ام و برادرم و خواهران و اقوام نزدیک کلمه الله در زندگیتان باشد و خدا را یاد کنید و نهضت دین را بخواهید و خشنود باشید.
نامبرده در سال ۱۳۵۲ جهت تحصیل و فراگیری علوم پایه به دبستان رفت و دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه روستای خویش به اتمام رسانید.
شهید با توجه به اینکه از سن بسیار کمی برخوردار بود حتی قبل از اینکه به سن بلوغ برسد یک شب نمازش قضا نمی شد و در اکثر شبها بر می خواست و به نماز شب می نشست و گریه می کرد و با خدای خود راز و نیاز می کرد.
وی نسبت به همه افراد خانواده مهربان بود و در مقابل همه برادران و خواهران با خضوع و فروتنی برخورد می کرد. شهید رامین از جاذبه بسیار قوی برخوردار بود تا جاییکه هر شخصی در اولین برخوردش مجذوب رفتار و اخلاق او می شد شرکت فعالانه شهید نجفی در نماز جمعه ها و جماعتها و ادای نماز شب و رعایت موازین اخلاقی اسلامی از صفات پسندیده و بسیار مهم بود در اواخر سال ۵۷ که انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده بود ایشان در کنار تحصیل در کلیه راهپیمایی ها و تظاهرات و اجتماعات همکاری و همیاری با برادران مسلمان منطقه ادامه داد، در کلیه درگیری های منافقین حضور داشت و بارها مورد ضرب و شتم این گروه واقع گردید از آنجایی که او استعداد فراوانی داشت در زمینه تبلیغاتی با سپاه همکاری زیادی می کرد به همین دلیل در مدت کوتاهی جذب سپاه پاسداران شد. هر جا شهیدی می آوردند رامین آنجا بود و به شعار و نوحه خوانی می پرداخت. شهید رامین آنقدر مجذوب انقلاب و سپاه و امام گردیده بود که حتی شبها خانواده اش نمیتوانستند او را دیدار کنند. در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با فرامین رهبر انقلاب شهید رامین نجفی مساله اصلی را جنگ دانست و از ادامه تحصیل در دبیرستان باز ماند. به سپاه حق ملحق شد و پس از ماهها در جبهه ها در تاریخ ۲۹/۷/۶۲ در منطقه مریوان در عملیات والفجر مرحله سوم به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به دیار معبود خود ا…شتافت.
فرازی از وصیتنامه شهید:
و اکنون شما ای برادران و خواهران و ای ملت دلاور و شهید پروراسلام، بر شما باد و نگهدارید انقلاب و معنویت آن راوالان محور اصلی و موتور اصلی انقلاب و کشور معنویت انقلاب است و چرخهای انقلاب را این می گرداند و آن نیست مگر این که همان حسین گفتنها و عزاداری و سوگواریها و اخلاص و توجه به خدا و باور داشتن بدین و بالاخره تعهد و مسئولیت شرعی بجای ریاست و مقام و مسائل مادی و شرکت در نماز جمعه ها و جماعت ها و ادای نماز خاصه ایستادن در شب و بجای آوردن نماز شب و دعا و گریه کردن در راه.
باید خداوند را شکر کنیم از بابت این که ما را در عصری قرار داد به زمامت و رهبری پیامبر گونه حضرت امام خمینی و رشادت شما ملت و عنایت خاصه خداوند و امام زمان خواسته های اولیاء دین دوباره تحقق پذیرفته و حکومت حقه دل اسلامی در ایران گسترش یافته است و بر جان و عمر بزرگ مرد اسلام مرجع تقلید حضرت امام را و علمای دین خالصانه آقای منتظری را دعای خیر کنید و فرج آمدن صاحب زمان را از خدایتان بخواهید تا بیاید و این انقلاب و نهضت را تحویل بگیرد و مستضعفان را نجات دهد و وعده خدا تحقق پذیرد و اسلام جهانی گردد. انشاءالله
و حال شما ای خانواده عزیزم و ای مادرم و ای مهربانم: درود و سلامتان باد مولای متقیان علی ابن ابیطالب می فرماید: «ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیاء در جهاد دری است از درهای بهشت که فقط بر روی مردان خاص و اولیایش باز می شود.» پس زهی سعادت بر من و شما که شما فرستادید و رضا شدید از آمدن من به جبهه و من سعادت جهاد را پیدا کردم،شما باید خوشحال باشید. در آن روزها شورای حسینی در لشکر در مقابل هم ایستادند یک حق،دیگری باطل،یکی وارث انبیاء و پیامبر اکرم و دیگری مظهر کفر و وارث ابوسفیانها و وارثان مشرکین یزیدها و عمربن سعدها و دسته دوم به ظاهر بزرگ مرد اسلام پیروز شدند ولی اشتباه بود و دین دوباره بارور شد و خونشان غوغا کرد و کفار رسوا شدنداکنون لازمه انقلاب است که جهاد کنیم رهبری و خونهای ریخته شود و شما ما را حلال کنید و از ما راضی باشید و ما را ببخشید و بعد از شهادتم گریه نکنید و اظهار ضعف ننمایید و بر گونه ها و صورتم تربت و خاک کربلا را بگذارید و امکان دارد کربلا و حرم حسین را ندیده خداوند مرا ببرد و دعایم کنید و خداحفظتان کند و اکنون یک کلمه سخن با آنانی دارم که با خدا عهد بسته اند دارم و آن اینست در خط اصیل امام ونمایندهگانش بوده و مطیعشان باشید و روحانیت را حافظ باشید و امام را فراموش و تنها نگذارید و یک تن واحد بود و در صدد پیشبرد اهداف اسلام باشید و سپاه پاسداران را عزیز و با عظمت بشمارید چون که یادگار امام حسین و اصحاب خونین پیکرش هست و گردونه اصلی انقلاب و نهضت سپاه پاسداران و روحانیت است و دشمن هم از این خوف دارد. و به دوستان عزیزم و آشنایان می گویم مطیع ولایت فقیه بوده حافظ مکتب بوده و مرا حلال کنید و به امید دیدار در قیامت. و به خانواده ام سر بزنید و همکاری کنید و وصیتنامه مرا به یکی از برادران سپاهی مخلص بدهید بخواند در جمع مردم و محتاج دعا هستم. برادران و دوستان و خانواده ام و برادرم و خواهران و اقوام نزدیک کلمه الله در زندگیتان باشد و خدا را یاد کنید و نهضت دین را بخواهید و خشنود باشید.
نظر شما
