در يكي از عملياتها كه تعدادي از ياران گردانش شهيد شدند، درحاليكه رزمنده اي مجروح گرديده بود و محدوده او زير رگبار گلوله هاي دشمن قرار داشت و كسي نبود كه او را نجات دهد او با مهارت و بي باكي تمام خود را در ميان رگبار گلوله ها ميرساند و به مداواي او مي پردازد و در همين عمليات به عنوان تشويق از طرف گردان همراه با تعدادي ديگر از همرزمانش به زيارت امام رضا (ع) ميروند
نویدشاهدگیلان: شهيد نويد خليلي در چهارم ارديبهشت سال هزار و سيصد و چهل و پنج در يكي از روستاهاي املش در خانواده اي مسلمان مذهبي ديده به جهان گشود. او كه دومين طفل خانواده بود از محبوبيت خاصي در خانواده برخوردار بود.

خانواده شهيد به علت اينكه بتوانند ازنظر اقتصادي خود را اداره نمايند دائماً از منطقه اي به منطقه ديگر، از جائي به جاي ديگر مهاجرت مي كنند و به همين سبب است كه دوران طفوليت شهيد بيشتر در محلي غير از زادگاه پدر و مادرش سپري مي گردد و سرانجام شهيد نويد خليلي كلاس اول تا چهارم ابتدائي را در مدارس تهران به پايان ميرساند و خانواده شهيد پس از سالها كوچ نشيني، در روستاي سندس رحمت آباد از توابع رودبار ـ گيلان اسكان مي يابد و شهيد كلاس پنجم ابتدائي تا چهارم نظري را در مدارس تنكابن طي مي نمايد.

شهيد مدت يك ماه و نيم آموزش امدادگري مي بيند و به عنوان يك رزمنده امدادگر در گردان عمليات جندا... مريوان مشغول پيكار با ضدانقلاب داخلي مي گردد. او مدت 3 ماه يعني تا تاريخ 62/4/18  در عملياتهاي بسياري شركت مي كند و درهر عملياتي رشادت و دليري وصف ناپذيري از خود نشان مي دهد. به طوري كه خود تعريف كرده، در يكي از عملياتها كه تعدادي از ياران گردانش شهيد شدند، درحاليكه رزمنده اي مجروح گرديده بود و محدوده او زير رگبار گلوله هاي دشمن قرار داشت و كسي نبود كه او را نجات دهد او با مهارت و بي باكي تمام خود را در ميان رگبار گلوله ها ميرساند و به مداواي او مي پردازد و در همين عمليات به عنوان تشويق از طرف گردان همراه با تعدادي ديگر از همرزمانش به زيارت امام رضا (ع) ميروند.

سرانجام شهيد بار ديگر، اينبار با انگيزه اي بس بزرگ و والا، اينبار براي هجرتي بي برگشت عازم جبهه هاي نور عليه ظلمت مي گردد. در تاريخ 64/10/18 همراه با خيل عظيم راهيان كربلا براي پيوستن به كاروان اباعبدا... حسين (ع) به سوي جبهه حق رهسپار مي گردد. اما در اين سفر ديگر او تنها نيست، بلكه دوستان خود ازجمله دوست صادق و وفادار خود شهيد سيدصادق را به همراه دارد. او در انتخاب دوست به گزين است، چنانكه دوستي انتخاب مي كند و بهترين لحظات زندگي خود را با او سپري مي كند و سرانجام با او نيز دنياي فاني را وداع مي گويد و به خداي خويش مي پيوندد. چرا كه او به اين شعر مولوي تمسك مي جويد:

مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك
چند روزي قفسي ساخته اند از بدنم
من بخود نامدم اينجا كه به خود باز روم
هركه آورد مرا باز برد در وطنم

در طلوع فجري ديگر در عروج خونين نيمروزي، در روز 64/11/6  دو شهيد بزرگوار شهيد نود خليلي و شهيد سيدصادق تيموري و همراه با سه تن از فرمانده سپاه اسلام در جاده خرمشهر توسط هواپيماي دشمن به معبود و معشوقشان مي پيوندند. باشد كه به پاكي اين عزيزان بتوانيم پاسدار خونشان باشيم.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده