اولين كسي كه در آمريكا خود را از مجسمهي آزادي آويخت و داد مظلوميت ملت ايران را سر داد
يکشنبه, ۰۷ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۰۶
شهید علی انصاری استاندار اسبق گیلان ۱۵ تیر ماه سال ۱۳۶۰ یک هفته پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، در مسیر عزیمت به استانداری به همراه شهید علیرضا نورانی، معاون عمرانیاش در خیابان لاکانی رشت به دست منافقان کوردل به شهادت رسید.
تا سال چهارم رياضي در رودسر به تحصيل اشتغال داشت وسپس به به دبيرستان نظام راه يافت.وي در سال 1340 با موفقيت ديپلم رياضي را از دبيرستان نظام اخذكرد و سپس وارد دانشكدهي افسري شد. در ايام تحصيل در دبيرستاننظام به جهت احساس و درك تلاشهاي غير اسلامي و انساني نظامطاغوت به فعاليتهاي مذهبي تندي دست يازدهمين عمل باعث شدكه ضد اطلاعات ارتش او را در مظان اتهام قرار داده، از دانشكدهافسري اخراج نمايد. وي سپس به زادگاه خود (رودسر) مراجعت نمودو بعد از گذراندن دورهي تربيت معلم به استخدام آموزش و پرورشدرآمد و شغل شريف معلمي را در پيش گرفت، در ضمن تدريس بهروشنگري اذهان و موشكافي در مسايل اجتماعي براي نوآموزان همتگماشته و آنان را از وضع زمان آگاه ميساخت.
او اولين كسي بود كه در دورهي اختناق، بسيار زيركانه اولينهيات عزاداري دانشآموزان مدارس را در شبهاي محرم در مسجد(بابالحوائج) صيدرمحله رودسر تشكيل داد. بعد از 10 يا 11 سال خدمت آموزشي همراه با مبارزه و ايثار درسطح استان گيلان، بالاخص در رودسر وارد دانشگاه شد و در رشتهرياضي به ادامه تحصيل پرداخت. پس از اخذ درجهي ليسانس ازدانشگاه تهران در سال 1354 براي ادامه تحصيل به آمريكا رفت ودرجهي مهندسي در رشته صنايع سنگين و مترو را دريافت نمود. و از طريق ايشان با حضرت امام (ره) كه ساكننجف بودند، در ارتباط بود و اعلاميه و اطلاعيههايي كه در سال 42 بهبعد از طرف امام به قم ارسال ميشد، به صورت دست نويس تكثير وپخش ميكرد. در عين حال براي ارتباط با جامعه روحانيت سعيميكرد هفتهاي يكبار خود را به رودسر برساند.
پس از اخذ ليسانس براي ادامه تحصيل و مبارزه راهي آمريكا گشت و به عضويت انجمن اسلامي دانشجويان آمريكا و كانادا در آمد. در سال 1355 به فلسطين رفت و در آن جا با شهيد دكتر چمران و امامموسي صدر ملاقات كرد و همان جا آموزش نظامي ديد. شهيد مهندسعلي انصاري سخنگوي دانشجويان و سخنران انجمن اسلاميدانشجويان در ايالات مختلف آمريكا بود و سخنرانيهاي تند و داغ اوبر همه فارغالتحصيلان مشهور و مشهود بود.او در انجمن دانشجويانمسلمان ايران با برادر دكتر حسن غفوريفرد آشنا شد. خانهيمسكونيش در كانزاس ـ محل تشكيل جلسات انجمن و فعاليتشبانهروزي او به نحوي بود كه از طرف سازمان سيا در اين كشور تحتتعقيب قرار گرفت و چند بار بازداشت گرديد.
چون شهيد مهندس علي انصاري در جلسات متعدد خود اختناقو ظلم بيحد و اندازه رژيم طاغوت را بيان و جنايات رژيم شاهنشاهيرا از دل فرياد ميكرد، مورد غضب و تنفر دستگاه حکومت طاغوت قرار گرفتو به ايران ممنوعالورود گرديد. زماني كه خروش انقلاب اسلامي ايرانپايههاي ظلم را به لرزه افكند، او نيز چون ديگر عاشقان به اسلام و امامگرد شمع رهبري جمع گشته و هنگام اقامت امام در نوفل لوشاتوي فرانسه به خدمت ايشان رسيد و كسب فيض نمود.
او اولين كسي بود كه در آمريكا خود را از مجسمهي آزاديآويخت و داد مظلوميت ملت ايران را سرداد و چون در خود احساسمسووليت ميكرد يك لحظه از فعاليت دست نكشيد و بار ديگر از طرفسازمان سيا مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
هنوز تز دكتراي خود را ننوشته بود كه به دعوت دكتر حسنغفوريفرد كه او را از نياز به متخصصان مخلص و عناصر راستينانقلاب در كشور واقف نموده بود، راهي ايران شد و كمر به خدمتمستضعفين بست.
او اولين كسي بود كه در دورهي اختناق، بسيار زيركانه اولينهيات عزاداري دانشآموزان مدارس را در شبهاي محرم در مسجد(بابالحوائج) صيدرمحله رودسر تشكيل داد. بعد از 10 يا 11 سال خدمت آموزشي همراه با مبارزه و ايثار درسطح استان گيلان، بالاخص در رودسر وارد دانشگاه شد و در رشتهرياضي به ادامه تحصيل پرداخت. پس از اخذ درجهي ليسانس ازدانشگاه تهران در سال 1354 براي ادامه تحصيل به آمريكا رفت ودرجهي مهندسي در رشته صنايع سنگين و مترو را دريافت نمود. و از طريق ايشان با حضرت امام (ره) كه ساكننجف بودند، در ارتباط بود و اعلاميه و اطلاعيههايي كه در سال 42 بهبعد از طرف امام به قم ارسال ميشد، به صورت دست نويس تكثير وپخش ميكرد. در عين حال براي ارتباط با جامعه روحانيت سعيميكرد هفتهاي يكبار خود را به رودسر برساند.
پس از اخذ ليسانس براي ادامه تحصيل و مبارزه راهي آمريكا گشت و به عضويت انجمن اسلامي دانشجويان آمريكا و كانادا در آمد. در سال 1355 به فلسطين رفت و در آن جا با شهيد دكتر چمران و امامموسي صدر ملاقات كرد و همان جا آموزش نظامي ديد. شهيد مهندسعلي انصاري سخنگوي دانشجويان و سخنران انجمن اسلاميدانشجويان در ايالات مختلف آمريكا بود و سخنرانيهاي تند و داغ اوبر همه فارغالتحصيلان مشهور و مشهود بود.او در انجمن دانشجويانمسلمان ايران با برادر دكتر حسن غفوريفرد آشنا شد. خانهيمسكونيش در كانزاس ـ محل تشكيل جلسات انجمن و فعاليتشبانهروزي او به نحوي بود كه از طرف سازمان سيا در اين كشور تحتتعقيب قرار گرفت و چند بار بازداشت گرديد.
چون شهيد مهندس علي انصاري در جلسات متعدد خود اختناقو ظلم بيحد و اندازه رژيم طاغوت را بيان و جنايات رژيم شاهنشاهيرا از دل فرياد ميكرد، مورد غضب و تنفر دستگاه حکومت طاغوت قرار گرفتو به ايران ممنوعالورود گرديد. زماني كه خروش انقلاب اسلامي ايرانپايههاي ظلم را به لرزه افكند، او نيز چون ديگر عاشقان به اسلام و امامگرد شمع رهبري جمع گشته و هنگام اقامت امام در نوفل لوشاتوي فرانسه به خدمت ايشان رسيد و كسب فيض نمود.
او اولين كسي بود كه در آمريكا خود را از مجسمهي آزاديآويخت و داد مظلوميت ملت ايران را سرداد و چون در خود احساسمسووليت ميكرد يك لحظه از فعاليت دست نكشيد و بار ديگر از طرفسازمان سيا مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
هنوز تز دكتراي خود را ننوشته بود كه به دعوت دكتر حسنغفوريفرد كه او را از نياز به متخصصان مخلص و عناصر راستينانقلاب در كشور واقف نموده بود، راهي ايران شد و كمر به خدمتمستضعفين بست.
نظر شما