طلبه شهید جبار رمضانی که در جهت تبلیغ و نشر فرهنگ غنی اسلام تلاش می کرد

نویدشاهدگیلان: طلبه شهید جبار رمضانی در تاریخ دوم اسفند سال 1338 در روستای سیا خلک از توابع شهرستان رودبار دیده به جهان گشود و در آغوش پر مهر پدر و مادر مکرمه اش دوران خردسالی را پشت سر گذاشت.

او با توجه به استعداد و شوقی که برای فراگیری قرآن نشان داد از 4 سالگی نزد پدرش قرآن تلمّذ نمود و با صوت زیبایی آن را تلاوت می نمود. استعداد او باعث شد که پدرش شناسنامه ی جدیدی برای او گرفت و با افزودن 2 سال به تاریخ تولدش او را زودتر از معمول در مدرسه ثبت نام نمود.

شهید رمضانی در حالی که 5 ساله بود به اتفاق خانواده به روستای لیلم از توابع بخش املش شهرستان رودسر هجرت نمود و پایه های اول و دوم ابتدایی را در سال اول ورود به مدرسه و پایه های سوم و چهارم ابتدایی را در سال دوم ورود به مدرسه سپری کرد و پایه های پنجم و ششم را در روستای همجوار یعنی در اسماعیل گوابر املش سپری نمود.و آنگاه جهت ادامه تحصیل در دوره متوسطه از روستای لیلم به بخش املش مهاجرت نمود  و در شهرستان فعلی املش در خانه ای اجاره ای تا کلاس سوم متوسطه ادامه تحصیل داد.

اما اشتیاق فراوان او به فراگیری دروس فقهی و حوزوی و درآمدن در کسوت روحانیت باعث شد که از املش به شهرستان آستانه اشرفیه مهاجرت و در حوزه علمیه وحید آستانه اشرفيه ثبت نام نمود و روزها مشغول تحصیل دروس حوزوی و شبها نیز برای ادامه تحصیلات کلاسیک مشغول به تحصیل شد و پس از گذشت دو سال به شهر خون و قیام (قم) هجرت نمود و به ادامه تحصیل حوزوی و کلاسیک پرداخت. و در خرداد 1357 از مدسه حکیم نظامی در رشته طبیعی دیپلم گرفت و پس از آن وقتش را تماماً برای فراگیری علوم دینی مصرف داشت.

وی از سال 1356 تبلیغات وسیعی در جهت شناساندن امام خمینی و اهداف او آغاز نمود و در همین راستا چندین بار توسط مأمورین حکومت ستم شاهی مورد ضرب و شتم قرار گرفت. شهید رمضانی بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در آزمون ورودی مدرسه عالی شهید مطهری تهران شرکت و پذیرفته شد و بدین منظور از قم به تهران هجرت نمود و به مدت یک سال مشغول دروس فقهی (اللهیات) شد. با آغاز انقلاب فرهنگی و تعطیلی موقت دانشگاهها مجدد در مدارس فیضیّه و حجتیّه قم مشغول به تحصیل شد.

در تابستان سال 58 جهت تبلیغ و نشر فرهنگ غنی اسلام به مناطق محروم خوزستان اعزام شدند. و در تابستان 59 نیز به فرمانداری و شهرداری نهاوند اعزام شدند و مشغول تبلیغ گشتند. و با توجه به استعدادی که داشت در فرمانداری نهاوند علاوه بر تبلیغ مشغول به انجام کارهای اداری نیز شدند.

شهید رمضانی با تشکیل بسیج در شهرستان قم به عضویت آن درآمد و در دوره ی آموزشی آن نیز شرکت کرد او سال 59 -60 را از نهاوند به قم مراجعت و ضمن اشتغال به تحصیل در جهاد سازندگی قم نیز مشغول به کار شد .طی مدت 7 ماهی که با جهاد قم همکاری را آغاز کرده بود دو بار جهت تبلیغ به مناطق جنگی اعزام شد.

او که تحصیلات حوزوی خود را تا سطع لمعه گذرانده بود پس از گذشت از دومین اعزام جبهه تصمیم گرفت به سنت دین مبین الدم گردن نهند و بدین منظور به خواستگاری دختری متدینه از خانواده ای متعهد و مؤمن رفت و زندگی مشترکش را با او آغاز نمود.

شهید رمضانی از جوانانی بود که سراسر زندگی اش از کودکی تا هنگام شهادت الگوی شایسته ای برای جوانان در کسب فضیلت های اخلاقی و بندگی به درگاه باریتعالی و خدمت به جامعه اسلامی و خدمت به خانواده و کسب معارف اسلامی و علوم روز بود.

عبادت و راز و نیایش به درگاه احدیت ، اقامه نمازهای شب ، حضور در میدان نبرد با دشمن متجاوز ، حضور در حوزه علمیه ، حضور در دانشگاه و سپری کردن دروس کلاسیک در مقطع زمانی کوتاه همه دلیلی بر این مدعاست.

شهید رمضانی در نهم اردیبهشت 61 بعد از تقاضای مکرر از جهاد سازندگی قم برای سومين بار عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در 61/2/21 به دیدار معبودش شتافت.

پیام شهید :

دوستان و آشنایانم از اسلام روی نگردانید و از اهل بیت (ع)جدا نشوید ، سعادت دو جهان در مکتب اسلام و اهل بیت (ع) یافت می شود. از امام خمینی پیروی کنید و گفتار او را ملاک عملتان قرار بدهید . و از روحانیت پشتیبانی کنید  و بدانید تنها حامی و حافظ اسلام اینانند و اینان بودند تا امروز وارث انبیا بودند و اسلام را به گوش مان رساندند.