هر پرچمي از دست سردار توانايي بيفتد سردار ديگري آن را برداشته و به ميدان مي رود
چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۴
در اوايل سال 1342 در روستاي نورالدين عباس اختر تابناكي از افق نمايان شد و پديدار گشت . آري عنايت اله را خداوند به خانواده شان عنايت كرد .

نام شهید: سید عنایت الله بازگیر

نام پدر: خداخواست

تاریخ تولد : 1340

محل تولد: امام زاده نورالدین

تاریخ شهادت:64/11/21

محل شهادت:اروند کنار

زیارتگاه: گلزار شهدای دهدشت


بسم رب الشهداء و الصديقين 

 زندگينامه

در اوايل سال 1342 در روستاي نورالدين عباس اختر تابناكي از افق نمايان شد و پديدار گشت . آري عنايت اله را خداوند به خانواده شان عنايت كرد . دوران خردسالي را با رنج و مشقت فراوان در كنار خانواده مستضعف خويش گذراند از همان اوائل كودكي استعداد خاصي در وي وجود داشت و عزيز خانواده و اقوام شده بود چون اولين پسر خانواده بود .دوران كودكي را كه پشت سر گذاشت لازم بود كه به مدرسه برود و در سن 6 سالگي به مدرسه ابتدايي رودشور سادات نورالدين عباس رفت . در اين دوره (ابتدايي) هميشه نمره اول كلاس و شاگردي ممتاز بود و از همان كودكي و دوران ابتدايي مسائل مذهبي را به خوبي انجام مي داد و چندين بار با معلمين خود درگير شد به خاطر اينكه معلمين آن زمان خان و كدخدا بودند . خلاصه بعد از گذراندن دوران ابتدايي چون مدرسه راهنمايي در ده وجود نداشت پدرشان لازم ديد تا ايشان را به دهدشت بياورد تا در اينجا درس بخواند كلاس اول و دوم راهنمايي را در مدرسه مصدق سابق با نمرات بسيار عالي گذراند و كلاس سوم راهنمايي را در هنرستان فني و حرفه اي كاوه سابق در رشته برق گذراند . در اين زمان چون او هميشه در مدرسه بود و هميشه نماز جماعت برگزار مي كرد با مخالفت رئيس مدرسه روبرو شد و با وي مخالفت شد و حتي چندين بار با هم درگير شدند و منجر به دعوا هم شد كه با كمك بچه ها مسئله حل شد . در اين دوران بود كه انقلاب تازه نورافشاني مي كرد . سردار دلاور اسلام در همين موقع شاهد اوجگيري انقلاب در شهرستان بهبهان بود و در بهبهان با چند نفر از برادران حزب الهي برعليه رژيم شاه برخاستند و شعار ضد شاه مي دادند و چندين بار با تيراندازي نيروهاي ژاندارمري و شهرباني روبرو شدند مثلاً‌براي چندين بار كه مورد ضرب و جرح نيروهاي رژيم قرار گرفتند يك بار در محله با چندتن از برادران داشتند شعار بر عليه شاه مي نوشتند نيروها به آنها حمله مي كنند شهيد بازگير چون دست خالي بود فوراً‌خود را به بالاي بامي در آنجا مي رساند و نيروهاي رژيم به دنبال وي مي روند تا بلكه او را دستگير بكنند اما هوشياري و تيزهوشي و چابكي وي نگذاشت كه دستگير بشود بعد از آنكه خود را به بالاي بام مي رساند روي بام درازكش مي خوابد و نيروها به فكر اينكه وي از آنجا رفته باشد چند تير به بالاي بام شليك مي كنند و مي روند اما غافل از اينكه فرمانده شهيد در بالاي بام است . خلاصه در اوجگيري انقلاب و در تمام مراسم ها مخصوصاً در بهبهان و شهرستان دهدشت چند مورد درگيري هم داشتند انقلاب به اوج خود مي رسد و پيروز مي شود در اين زمان شهيد عنايت الله بازگير در هنرستان فني حرفه اي شهيد باهنر فعلي كاوه سابق مشغول درس خواندن در رشته برق مي باشد (دوره متوسطه) و بعد از اتمام درس به كمك پدرش در بندر امام خميني در شركت ترانس ترمينال مشغول به كار مي شود . در اينجا هم مسئول انجمن اسلامي شركت مي شود و سال اول هنرستان را كه تمام كرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی شهید بازگیر به عضویت سپاه در آمد و روانه جبهه های جنگ شد. او در حالي كه در شئون زندگي ممتاز بود در ميدان رزم فرماندهي تمام عيار و مبارزي نستوه در ميدان كار و كوشش جهادگري مسئول و در كانون كوچك خانواده محفلي گرم داشت كه خانواده شان شامل يك همسر و يك دختر كه نام او معصومه است مي باشد . او بعنوان پاسداري فداكار و ايثارگر و يك فرمانده از همه نظر لايق در مرزهاي جنوب و غرب كشور اسلاميمان به ايجاد نظم و ثبات امنيت و استقرار حكومت اسلامي سهم داشت . ولي همين بس كه هيچ چيز در اين دنيا پيش او شيرين تر از اين نبود كه در ميان آتش توپ و خمپاره و صحرا و بيابانهاي داغ و تفتيده خوزستان در دل سنگر به دشمن يورش ببرد و به همين دليل بود كه او هميشه مي گفت : نشستن و فكر كردن سكوت است و سكوت بيانگر مرگ ناپسند است و مي گفت خدايا ما را در انتظار مرگي قرار ده كه با فرارسيدن آن خوشحال باشم نه پشيمان هميشه در پايان نامه هايش چنين مي نوشت: اللهم ارزقنا توفيق شهادت في سبيلك(از شما التماس دعا براي رسيدن به آرزو دارم). در عملیات بیت المقدس شرکت و پس از رشادت های فراوان توانست مراحل ترقی را سپری نماید . با توجه به هوش سرشار و توان رزمی جهت فراگیری آموزش نظامی روانه تهران شد. پس از طی آموزش مجدداً راهی جبهه های نبرد و در لشکرهای المهدی ،فاطمه الزهرا و 19 فجر به خدمت خود ادامه داد و در این یگان ها در عملیات های قدس 2 ، بیت المقدس، ثامن الائمه،طریق القدس، حمله چزابه،ام الحسنین، فتح المبین، رمضان ،محرم،والفجر 1-3-4-5 ،خیبر ،بدر در مسئولیت های دسته گروهان و جانشین گردان شرکت داشت.سرانجام روح عاشق او در عملیات والفجر 8 به سوی معبود پرواز کرد .شهید بازگیر فرمانده دلاوری بود که در اوج گمنامی زیست و حماسه آفرید،به وصال یار رسید. و عاقبت به آرزويش رسيد . با شهادت بازگیر گرمای داغ خوزستان به گریه افتاد زیرا حامی را از دست داده بود که وجب به وجب آن را با قدوم خودش تبرک نموده بود.

آري امام خوب جمله اي فرموده اند : (هر پرچمي از دست سردار توانايي بيفتد سردار ديگري آن را برداشته و به ميدان مي رود .) اي خدا عنايت را به ما عنايت كردي و به تو عنايت كرديم اگر بخواهيم درباره خصوصيات اخلاقي و نظامي او بنويسيم بايد دشتها را بگسترانيم و شاخه و برگ درخت ها را به حركت درآوريم تا خصوصيات اين سردار گرانقدر اسلام را بنويسيم .

عنايت اي عقاب قلعه فتح و ظفر               اي شهاب تيزپاي در صفر

جبهه از نام يابد آبرو ل                           اله از خون گردد سرخ رو

جسم تو تخليق رضواني گرفت                  جان تو آهنگ يزداني گرفت

هركه جانان ديد جان سازد نثار                  دل بياد يار مي گردد قرار

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده