راوی خاطرات استاندار آسمانی گیلان(1) شهید علی انصاری
پنجشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۱:۰۸
شهید علی انصاری استاندار اسبق گیلان ۱۵ تیر ماه سال ۱۳۶۰ یک هفته پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، در مسیر عزیمت به استانداری به همراه شهید علیرضا نورانی، معاون عمرانی‌‌اش در خیابان لاکانی رشت به دست منافقان کوردل به شهادت رسید.
نویدشاهدگیلان: راوی خاطرات همسر شهید برگرفته از کتاب استاندار آسمانی ص 157 من و فرزندم قرار بود از آمریکا به ایران بیاییم (...) اولین دیدارش با ما زمانی بود که ایشان به تهران فراخوانده شده بود تا حکم استانداری گیلان را از دست آقای رفسنجانی (وزیر کشور وقت) بگیرد.
(لحظه خداحافظی در تهران) اشک در چشمانش حلقه زده بود. مادرم به شوخی گفت: حالا برای چی گریه می کنی آقای استاندار؟نکند بلد نیستی توی این مسئولیت، انجام وظیفه کنی،میترسی؟ شهیدانصاری پاسخ داد: نه، دیشب نهج البلاغه می خواندم و به این نتیجه رسیدم که اگر در روز قیامت حضرت علی از من پرسید که مالک_اشتر اینگونه رفتار کرد،تو چه کردی؟ و اگر در زمان صدارت من، به دلیل ناآگاهی، کوتاهی و یا مشغله زیاد در برابر محرومین قصوری از من سر بزند،چه جوابی برای حضرت علی ع خواهم داشت؟
من همانجا برای اینکه خاطرش را از ناحیه خانواده اش، آسوده کنم به شهیدانصاری گفتم: شما از هیچ کوششی در جهت انجام وظیفه دریغ نکن و در این راه اصلا فکر کن که خانواده نداری. بعد ایشان خداحافظی کرد و رفت و به من نیز گفت: صبر کن وقتی بر اوضاع رشت مسلط شدم شما هم به آنجا بیایید.
من همانجا برای اینکه خاطرش را از ناحیه خانواده اش، آسوده کنم به شهیدانصاری گفتم: شما از هیچ کوششی در جهت انجام وظیفه دریغ نکن و در این راه اصلا فکر کن که خانواده نداری. بعد ایشان خداحافظی کرد و رفت و به من نیز گفت: صبر کن وقتی بر اوضاع رشت مسلط شدم شما هم به آنجا بیایید.
نظر شما
