شهدای دانش آموز استان گیلان شهید ابراهیم نجفی
يکشنبه, ۰۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۱
از شما دانش آموزان ، همکلاسیم می خواهم که همراه با پیروزی رزمندگان درس بخوانید و جای خالی شهدای دانش آموزی چون من را پر کنید و از کلیه برادران , همکلاسیان, دوستان و فامیلان می خواهم که بدیهایم را ببخشند و راه شهداء را ادامه دهند و برایم دعای عفوو قرآن بخوانند.
بسم ا... الرحمن الرحیم
(( الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل ا... باموالهم و انفسهم و اعظم درجه عندا... و اولئک هم الفائزون ))
(( آنهایی که ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند در راه خدا با مالها و جانهای خود درجه بزرگ در نزد خدا دارند. و آنان رستگارانند. (( قرآن کریم ))
با سلام به مهدی موعود صاحب الزمان (عج) و با سلام و با سلام به نایب بر حقش امام امت , و با سلام به شهدای شاهد از هابیل تا حسین (ع) و از حسین (ع) و شهیدان کربلا تا شهیدان بخون خفته کربلاهای جنوب و غرب کشور و با سلام به کفر ستیزان سنگرنشین سنگرهای حماسه و ایثار در جبهه های نور علیه ظلمت ظالمان .
اینک که موقعیت اسلام و انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایجاب میکند که ما عازم جبهه های نبرد شویم و راه شهدای بخون خفته را ادامه دهیم و دست ابر قدرتها را که پشتیبان متجاوز در جنگ هستند قطع نمائیم بنده نیز طبق وظیفه شرعی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل می شوم تا نهال نوخاسته [نوخواسته] انقلاب را که حاصل خون هزاران شهید است با خون خویش آبیاری نمایم و اسلام بر کفر و ایمان بر طاغوت غالب گردد.
و اما اکنون که حسین زمان بانگ " هل من ناصر ینصرنی" بزبان می آورد منهم بعنوان رزمنده ای از این انقلاب به صدای حسین زمان خمینی کبیر لبیک گفته و بعنوان دانش آموز سال دوم دبیرستان عازم جبهه میشوم و از دانش آموزان می خواهم که درس بخوانند تا این نهضت از هر نظر معتبر باشد.
از پدر و مادرم می خواهم که برایم اصلاً ناراحت نباشند زیرا من خود احساس مسئولیت کرده و آگاهانه بسوی معبود ره میسپارم.
" بار الها من نمی خواهم که در بستر بمیرم یاریم کن تا به راهت در دل سنگر بمیرم
دوست دارم همچو باران بر سرم خمپاره بارد پیکرم گردد به مانند گل و پرپر بمیرم"
اینک که این بنده حقیر با باری از گناه و معصیت از این دنیای فانی رخت بر بسته و بسوی هدف ره می سپارد از شما دانش آموزان همکلاسیم می خواهم که همراه با پیروزی رزمندگان درس بخوانید و جای خالی شهدای دانش آموزی چون من را پر کنید و از کلیه برادران , همکلاسیان, دوستان و فامیلان می خواهم که بدیهایم را ببخشند و راه شهداء را ادامه دهند و برایم دعای عفو و قرآن بخوانند
به پدر و مادر عرض میکنم که خوشحال باشند که توانستند فرزندی تربیت کنند تادر راه اسلام و دفاع از حق مظلومین فدا شود و این را هم میدانید که اسلام همیشه با کفر در گیر بوده است و دراین نبرد که نبرد حق برعلیه باطل است خونهای زیادی ریخته شده و منهم بعنوان یک شهید حقیر امیدوارم که برایم دعا و فاتحه بخوانید تا گناهانم آمرزیده شوند و اما وصیت آخرم این است که برادران حافظ اسلام باشید و با کفر بستیزید
السلام علی من تبع الهدی
خدایا لحظه ای مرابه خودم وا مگذار و مرا غافل از اسلام مکن
خدایا لحظه ای امام عزیزمان را تنها مگذار
خدایا قبر حصین را به عاشقانش نشان بده
خدایا گناهانم را ببخش و مرا تا نیامرزی شهید مکن
خدایا اگر با شهید شدنم ذره ای اسلام به جلو می افتد مرا شهید کن و راه کربلا را بسوی عاشقانش باز کن
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
منبع مرکز اسناد و انتشارات استان
(( الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل ا... باموالهم و انفسهم و اعظم درجه عندا... و اولئک هم الفائزون ))
(( آنهایی که ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند در راه خدا با مالها و جانهای خود درجه بزرگ در نزد خدا دارند. و آنان رستگارانند. (( قرآن کریم ))
با سلام به مهدی موعود صاحب الزمان (عج) و با سلام و با سلام به نایب بر حقش امام امت , و با سلام به شهدای شاهد از هابیل تا حسین (ع) و از حسین (ع) و شهیدان کربلا تا شهیدان بخون خفته کربلاهای جنوب و غرب کشور و با سلام به کفر ستیزان سنگرنشین سنگرهای حماسه و ایثار در جبهه های نور علیه ظلمت ظالمان .
اینک که موقعیت اسلام و انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایجاب میکند که ما عازم جبهه های نبرد شویم و راه شهدای بخون خفته را ادامه دهیم و دست ابر قدرتها را که پشتیبان متجاوز در جنگ هستند قطع نمائیم بنده نیز طبق وظیفه شرعی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل می شوم تا نهال نوخاسته [نوخواسته] انقلاب را که حاصل خون هزاران شهید است با خون خویش آبیاری نمایم و اسلام بر کفر و ایمان بر طاغوت غالب گردد.
و اما اکنون که حسین زمان بانگ " هل من ناصر ینصرنی" بزبان می آورد منهم بعنوان رزمنده ای از این انقلاب به صدای حسین زمان خمینی کبیر لبیک گفته و بعنوان دانش آموز سال دوم دبیرستان عازم جبهه میشوم و از دانش آموزان می خواهم که درس بخوانند تا این نهضت از هر نظر معتبر باشد.
از پدر و مادرم می خواهم که برایم اصلاً ناراحت نباشند زیرا من خود احساس مسئولیت کرده و آگاهانه بسوی معبود ره میسپارم.
" بار الها من نمی خواهم که در بستر بمیرم یاریم کن تا به راهت در دل سنگر بمیرم
دوست دارم همچو باران بر سرم خمپاره بارد پیکرم گردد به مانند گل و پرپر بمیرم"
اینک که این بنده حقیر با باری از گناه و معصیت از این دنیای فانی رخت بر بسته و بسوی هدف ره می سپارد از شما دانش آموزان همکلاسیم می خواهم که همراه با پیروزی رزمندگان درس بخوانید و جای خالی شهدای دانش آموزی چون من را پر کنید و از کلیه برادران , همکلاسیان, دوستان و فامیلان می خواهم که بدیهایم را ببخشند و راه شهداء را ادامه دهند و برایم دعای عفو و قرآن بخوانند
به پدر و مادر عرض میکنم که خوشحال باشند که توانستند فرزندی تربیت کنند تادر راه اسلام و دفاع از حق مظلومین فدا شود و این را هم میدانید که اسلام همیشه با کفر در گیر بوده است و دراین نبرد که نبرد حق برعلیه باطل است خونهای زیادی ریخته شده و منهم بعنوان یک شهید حقیر امیدوارم که برایم دعا و فاتحه بخوانید تا گناهانم آمرزیده شوند و اما وصیت آخرم این است که برادران حافظ اسلام باشید و با کفر بستیزید
السلام علی من تبع الهدی
خدایا لحظه ای مرابه خودم وا مگذار و مرا غافل از اسلام مکن
خدایا لحظه ای امام عزیزمان را تنها مگذار
خدایا قبر حصین را به عاشقانش نشان بده
خدایا گناهانم را ببخش و مرا تا نیامرزی شهید مکن
خدایا اگر با شهید شدنم ذره ای اسلام به جلو می افتد مرا شهید کن و راه کربلا را بسوی عاشقانش باز کن
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
منبع مرکز اسناد و انتشارات استان
نظر شما