تازه از مرخصي شهرستان برگشته بودم که در شهر انديمشک که به يکي از سربازان برخوردم و از حال بچه ها و از حمله پرسيدم و خبر حمله را به من داده با هم به حمام رفتيم و به منطقه آمدم وقتي رسيدم بچه ها همه از حمله حرف مي زدند...
کد خبر: ۴۱۱۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۳
يک تکه ابر مأمور شده بود هر کجا که ما نور لازم داشتيم از جلو ماه عقب نشيني مي کرد و هر گاه که در خطر بوديم فوراً جلو ماه را مي گرفت و روشنائي را مبدل به تاريکي غليظي مي کرد .
کد خبر: ۴۱۱۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۳
عشق و علاقه به خانواده، مانع حضور وی در عرصه های اجتماعی نمی شد. به خصوص اینکه با فقدان آیت الله بروجردی شاه در حال برآورد کردن قدرت روحانیت و پیاده کردن طرح آمریکا در کشور بود.
کد خبر: ۴۱۱۲۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۲
خاطرات آقاي يعقوب شيرزاده ملكي
در هنگام عمليات پاتکی، قرص ماه كامل بود كه با ابري شدن هوا استتار شد و بادي در خلاف جهت حركت رزمندگان وزيدن گرفت كه صداي پاي نيروها، به طرف دشمن نرود.
کد خبر: ۴۱۱۱۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۱
خاطراتی از حاج احمد متوسلیان
آن زمان در محورهای کردستان از ساعت 5 بعدازظهر، هیچ ترددی انجام نمی شد. از ساعت 4:30 تامین جاده کم کم جمع می شد.
کد خبر: ۴۱۱۱۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۱
عملیات رمضان در مجور عملیاتی شلمچه شروع شده بود. نیروهای عمل کننده از صفر مرزی عبور کردند و چند کیلومتر هم وارد خاک عراقی ها شدند. بچه ها هم از فرصت استفاده کردند و چند کیلومتر جلوتر از مرز، خاکریز زدند.
کد خبر: ۴۱۱۰۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۱
مروری بر خاطرات شهید خلبان مصطفی اردستانی
عصر پانزدهم دیماه 73 بود. غم سنگینی سراسر وجودم را فراگرفته بود. دوست داشتم با خود خلوت کنم و های های بگویم که شاید کمی سبک شوم. در اندیشه آن بودم تا مکان مناسبی را بدین جهت بیابم.
کد خبر: ۴۱۰۷۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۴
شهدای سوم مهر
شهید محمد رضا سماوات یکم مهرماه سال یکهزارو سیصدو سی و هشت در شهر تهران متولد شد و در سوم مهرماه سال 59 به فیض شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۱۰۶۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۵
تو جبهه معروف بود که تدارکاتی ها دست تنگ اند؛ جانشان در می آمد بخواهند چیزی به بچه ها بدهند. در شلمچه مستقر بودیم.
کد خبر: ۴۱۰۶۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۳
خاطراتی از حاج احمد متوسلیان
مردم! انقلاب یعنی قرآن، قرآن یعنی مردم حضرت رسول، یعنی آبادی، نعمت و امنیت برای شما و بچه های معصوم تون. از ضد انقلاب نترسین. شما کُردین، از شجاع ترین مردم این مملکت، به ذلت تسلط یک مشت بی دین تن ندین.
کد خبر: ۴۱۰۶۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۳
خاطراتی از زندگی شهید سیدمجتبی هاشمی
وقتی خبر عبور دشمن از بهمن شیر و ورودش به ذوالفقاری رسید، پشت بندش یک سری حرف و حدیث ها هم زده شد.
کد خبر: ۴۱۰۰۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۶
لشکر 5 نصر اولین لشکری بود که از سپاهیان استان خراسان و قبل از عملیات والفجر مقدماتیف سازماندهی آن با درایت شهید حسن باقری در دستور قرار گرفت و چون عملیات در شرف انجام بود دستور تشکیل رسمی و معارفه افراد به بعد از عملیات موکول شد.
کد خبر: ۴۱۰۰۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۷
بعد از عملیات والفجر 2، و تثبیت مواضع فتح شده، محمد ظاهر عباسی به من گفت: «محمد بی سیم را برادر برویم از جلو کار کنیم».
کد خبر: ۴۱۰۰۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۶
نفهمیدم چند دقیقه یا چند ساعت ولی در خواب احساس در و سنگینی می کردم. روز دوم عید سال 1361 بود، اما چه عیدی! زینب راست گفت که عید نداریم. از خواب که بیدار شدم، سرم سنگین بود و تیر می کشید. توی هال و پذیرایی قدم زدم.
کد خبر: ۴۱۰۰۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۶
شهيد علی اصغر دهقانی؛
امروز براي چندمين بار در جايي خلوتی از خداي بزرگ آرزويي شهادت طلبيدم شهادت مرگ نيست بلکه يک تحول است ...
کد خبر: ۴۰۹۹۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۳
ملحفه را روی صورتش کشیدم. صدای خنده اش را شنیدم. این کارش برایم عجیب بود، گفت:آن چه را که من می بینم، اگر تو هم می دیدی، می خندیدی.
کد خبر: ۴۰۹۷۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۱
در گفتگوی اختصاصی نوید شاهد با امین شهید مدنی:
حاج حمید منبع جود می گوید: شهید مدنی از زیر عبای خود کیسه سیاهی درآورد و گفت این پولی است که ماهیانه از مغازه پدرم از آذرشهر به بنده می رسد. خرجی من از این راه است و من تا به امروز دست به بیتالمال نزدم!
کد خبر: ۴۰۹۷۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۱
تصميم گرفتم که بعد از اربعين شهدای محاصره سوسنگرد به جبهه بروم بنابراين گذاشته بودم که تا آخرين قطره خونم راه شهداي کربلاي سوسنگرد و تمامي شهدا را ادامه دهم.
کد خبر: ۴۰۹۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۵
کتاب " خاطرات پنهان " نوشته خانم رقیه میرزاده و آقای رضا فتحی در تابستان 1396 به خاطرات اثرگذار و سراسر نورانی آزاده سر افراز خلیل فتحی پرداخت کرده است.
کد خبر: ۴۰۹۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۲
برش هایی از بچه های ممد گِره
با شروع جنگ تحمیلی، درس و دانشگاه را رها کردم و به عنوان نیروی مردمی بسیجی، عازم خوزستان شدم. خرمشهر پس از 35 روز مقاومت مردمی، سقوط کرده بود و دشمن به دنبال تصرف آبادان بود.
کد خبر: ۴۰۹۲۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۲