نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - بهترین های دفاع مقدس
کسی که غربتش آیینه را تکان می داد / به یاس ها چه صمیمانه آشیان می داد / همیشه حرف دلش حرف درد مردم بود
کد خبر: ۴۵۶۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

باران که می بارید گلدان شعر می خواند / دل با خودش در زیر باران شعر می خواند / مادر لباس کهنه ای را وصله می کرد
کد خبر: ۴۵۶۹۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

نگاهی به خاطرات و سیره سردار شهید بهروز دینوی‌ زاده در گفتگو با خواهر شهید
بارزترین صفت بهروز همان خوش‌خلقی و مدارایش با دوستان و آشنایان بود. با اینکه ذره‌ای از مواضع برحق خودش هرگز کوتاه نمی‌آمد، اما کرامت انسانی را به خوبی نگه می‌داشت. الان که 34 سال از شهادتش می‌گذرد، هنوز هم با حسرت می‌گویم چه بد است که نداریمش.
کد خبر: ۴۵۶۹۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

در روز پانزدهم رمضان، مصادف با شانزده شهریور سال 1336، در روستای « خلج»- از توابع شهرستان قزوین – چشم به جهان گشود. هنوز پانزده بهار را پشت سرنگذاشته بود که برای دستیابی به کسب و کار راهی تهران شد.
کد خبر: ۴۵۶۸۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

در آبان ماه 1335 در منطقه میدان خراسان- یکی از مناطق جنوب شهر تهران – به دنیا آمد. آخرین سال تحصیلی وی در دبیرستان، مصادف با اوج گیری نهضت اسلامی ایران به رهبری امام خمینی بود.
کد خبر: ۴۵۶۸۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

کانون ترویج فرهنگ دفاع مقدس و مبلغین سیره شهدا با هدف آشنایی هرچه بیشتر نسل جوان با فرهنگ ایثار و شهادت فراخوان داد.
کد خبر: ۴۵۶۸۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

در آذر ماه 1342 در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. در زمان اوج گیری انقلاب اسلامی، مشغول تحصیل در رشته برق در هنرستان بزرگ تهران بود و همراه با مردم در تظاهرات ضد رژیم شاه شرکت می کرد.
کد خبر: ۴۵۶۸۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

گفت‌وگو با خانواده یکی از جوان‌ ترین شهدای مدافع حرم لشکر زینبیون علی‌ اصغر اکبری
پدر شهید می‌گوید: «همرزمانش می‌گفتند هم بهیار بود هم رزمنده. دو سال در جبهه حضور داشت و سه مرتبه مجروح شد. در این مدت با هم در تماس بودیم. از جبهه حرف می‌زد، اما همیشه از آرامش و امنیتی که در آنجا برقرار بود برایمان می‌گفت. از شیرینی حضور مدافعان حرم برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) در لباس مجاهدان فاطمیون، زینبیون، مدافعان حرم ایرانی، حشدالشعبی و... می‌گفت»
کد خبر: ۴۵۶۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

به خاکریز تو / آنجا که / صفیر گلوله مبهوت، زخمی را مرهم است/ پناه می برم
کد خبر: ۴۵۶۸۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

بگو چگونه بگیرم نشان، بهارت را / بهار یاد تو، این کهنه یادگارت را / چقدر خیره بمانم به جاده خورشید
کد خبر: ۴۵۶۸۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

پراز هفت سالگی ام / پر از وسوسه های بازی / من می ترسم از دست هایی
کد خبر: ۴۵۶۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

نشسته مثل همیشه زنی در ایوانی / و آسمان نگاهش دوباره بارانی / دوباره شب شد و چشمش به راه ماه بزرگ
کد خبر: ۴۵۶۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

دفتر خاطرات پروازش، باز هم پیش چشم من باز است / عطر و بویش قدیمی و کهنه، دست خطش صمیمی و ناز است / جلد آن قهوه ای کم رنگی ست، محتوایش به عکس، پر رنگ است
کد خبر: ۴۵۶۸۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

درحریم پاک سنگر نور پاشیدی دلاور/ برهجوم زخم ها، مردانه خندیدی دلاور / با لبانی خشک و دستی پینه بسته پر صلابت
کد خبر: ۴۵۶۷۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

جانباز قطع نخاع گردنی دوران دفاع مقدس، پس از تحمل سال‌ها رنج جانبازی، به یاران شهیدش پیوست.
کد خبر: ۴۵۶۷۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۹

اول پاییز بود و در کلاس/ دفتر خود را معلم باز کرد/ بعد با نام خدای مهربان / درس اول آب را آغاز کرد
کد خبر: ۴۵۶۷۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس از اجرای نمایش «ایستاده روی خط استوا» به کارگردانی سعید خیراللهی در تماشاخانه سرو حمایت می کند.
کد خبر: ۴۵۶۷۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۹

نیمی از پای او مانده برخاک، نیم دیگر دوان توی پوتین/ این چنین است رزم و شهادت، این چنین است میدانی از مین / نوجوان سیزده سال دارد، سیزده سال شمس الضحایی
کد خبر: ۴۵۶۷۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

زل می زنی تو چشمام/ از تو یه قاب خالی/ من بی تو خسته از خود!/ اما تو در چه حالی؟
کد خبر: ۴۵۶۷۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۹

شهید علی اکبر حاجی پور در سال 1330 در آذر شهر تبریز دیده، به جهان گشود. در پی خاتمه تحصیلات متوسطه به سال 1350 به استخدام ارتش درآمد. پس از طی دوران آموزشی به عنوان درجه دار کادر، مامور به خدمت در لشکر گارد شد.
کد خبر: ۴۵۶۷۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱