در راستای ترویج فرهنگ شهید و شهادت؛
نوید شاهد - صبح امروز چهارشنبه؛ بیست و هشتم آبان ماه، طی جلسهای در صورت تایید شورای اسلامی شهر قیامدشت، از این پس پسوند نام شهر قیامدشت به "شهر ایمان، اخلاق و شهادت" تغییر می یابد.
کد خبر: ۴۹۲۷۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - صبح امروز چهارشنبه بیست و هشتم آبان ماه، جلسه ستاد هفته بسیج در دفتر بخشداری چهاردانگه تشکیل شد.
کد خبر: ۴۹۲۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
سرهنگ کاشفی:
نوید شاهد - سرهنگ کاشفی فرمانده ناحیه حضرت امام خمینی(ره) در جمع خبرنگاران به مناسبت گرامیداشت هفته بسیج اظهار داشت: رسالت ما پاسداری از انقلاب است و مجموعه سپاه پاسداران بدون بسیج نمیتواند به این مهم دست پیدا کند.
کد خبر: ۴۹۲۷۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (10)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «...کمي به اين طرف و آن طرف رفتم که يک تکه پارچه يا مقوا يا تخته پيدا کنم که زير زانويم بگذارم هر چه گشتم چيزي پيدا نکردم... يک سفيدی توجه مرا به خود جلب کرد به طرف او رفتم وقتي دستم به آن خورد يک مرتبه سگ بزرگی از جا پريد و من ...» متن کامل خاطره خود نوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۹
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (9)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « سوسنگرد باران شدت گرفته بود. وضع سنگرها زياد خراب بود. پوشش جز يک تکه پلاستيک چيز ديگر نداشتيم...» متن کامل خاطره خود نوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۹
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (8)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « سوسنگرد باران شدت گرفته بود. وضع سنگرها زياد خراب بود. پوشش جز يک تکه پلاستيک چيز ديگر نداشتيم...» متن کامل خاطره خود نوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۹
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (7)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «نيروها چند نفری به دقاقله رفته بودند در يک تک که پشت رودخانه، نيسان از طرف نيروهای ما انجام شده بود قاسم پرآور و کاظم داوودی و حسن اعتمادی شهيد شده بودند و من...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - همسر شهيد "موسی رضازاده" در خاطره ای می گوید: «دختر ته تغاری خانه بودم و عزیز دردانه ی پدر. با اینکه خواستگاران زیادی داشتم، پدرم برای شوهر دادنم خیلی سخت می گرفت و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۳۰
نوید شاهد - از شهید "علی بدری ایدهلو" روایت شده است: «چهار ساعت وقت داشت. تا وسایلش را آماده کند. از هشترود تا راه آهن دو ساعتی راه بود. مادرش در آماده کردن ساکش کمکش کرد، شهید علی بدری از زیر کتاب قرآن و آب گذشت و به راه افتاد..» ادامه این ماجرا را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - شهید «محسن ایوبی» یکی از رزمندگان دفاع مقدس بود که پس از رشادت های فراوان در هفتم خردادماه سال 1363 در سقز به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۹۲۷۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - از شهید "مهدی اصانلو" روایت شده است: «نیمه شب بود. هنوز تعداد زیادی برگه کاغذ سفید مانده بود که باید یکی یکی توی دستگاه تکثیر گذاشته می شد. کار امشب از همه شبها بیشتر بود. مهدی با چند نفر از دوستانش مشغول بودند. این کار هر شب آنها بود که برگه ها را می آوردند و اعلامیههای امام را در کتابخانه دانشگاهی که محل کار مهدی بود تکثیر میکردند.» ادامه این ماجرا را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - از شهید "محسن اسماعیلی" روایت شده است: «می خواهیم همراه دوستم برای نقاشی ساختمان برویم. معلوم نیست که چند روزه برمیگردیم. نگران من نباشید.» اینها را محسن به مادرش گفت؛ اما او هیچ وقت به نقاشی ساختمان نرفت. عشق به جبهه رفتن داشت و می دانست که به این راحتی ها نمی تواند خانواده را راضی کند.» ادامه این ماجرا را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - همرزم شهید«خانبابا باقری» روایت میکند: «خان بابا خودش را از خاکریز به بیرون پرتاب می کند و میان گلوله هایی که از چپ و راستش صفیر زنان عبور می کنند، به سوی قمقمه هائی که شاید یکی از آنها پر باشد سینه خیز می رود. چشمانم را میبندم.»
کد خبر: ۴۹۲۷۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - یکی از دوستان شهید پیرویان از خاطرات قبل از انقلاب روایت می کند و می گوید: «بعد از دستگیری و مجروحیت علی اکبر با هزار زحمت و دیدن این و آن او را با وثیقه آزاد کردم و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۳۰
نوید شاهد - در خاطره ای از شهید "علی اکبر پیرویان" روایت شده است: «24 اسفند سال 1356 سالگرد تولد شاه بود و ما در آماده باش کامل.
ساعت 3،2 نیمه شب با یکی از ژاندارم ها اطراف مسجد اولیاء گشت می زدیم که...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۹
نوید شاهد _ پدر شهید "علی اکبر پیرویان" در خاطره ای می گوید: قبل از انقلاب، زمانی که در فرمانداری نورآباد شاغل بودم، روزی یکی از خانواده شاه به نورآباد آمد و... متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - شهید «مجید دهقانی» روایت میکند: «تا سال 66، به طور دائم در جبهه بودم. گاه پیک بودم و گاه خدمات دیگری انجام میدادم. در طول این سه سال چند بار مجروح شدم و از ادامه کار بازماندم. اولین بار در عملیات والفجر مقدماتی تیر از داخل زانویم گذشت و از طرف دیگر خارج شد. دومین بار عملیات کربلای 5، ترکش به پشت سرم اصابت کرد...» ادامه این روایت را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - همسر شهید "محمد کهدوئی" در خاطره ای می گوید: «يک شب خواب ديدم محمد با لباس سفيد و زیبا و چهره ای نورانی به خانه آمد. پرسیدم: محمد اين لباس ها را از کجا آورده ای و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۹۲۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
نوید شاهد - قصه زندگی تاج الدین مثل داستان تولدش پر از نکاتی است که می توان او را مرد بزرگی دانست. عشق به امام حسین (ع) در تمام دوران زندگی اش به او قوت و امید میداد.
کد خبر: ۴۹۲۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
معرقی کتاب؛
نوید شاهد - کتاب «خداحافظ آقای رئیس» به قلم سهیلا عبدالحسینی، حکایت خاطرات حجتالاسلام "علی علیدوست" معروف به علی قزوینی است.
کد خبر: ۴۹۲۷۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۹