خاطرات شهید شجاع انصاری یکی از شهدای اهل تسنن
نوید شاهد - جوانی مهربان و متدین و خوش اخلاق بود. یکی از تحولاتی که در زندگی وی رخ داد این بود که یکی از طرفداران سرسخت جمهوری اسلامی ایران بود.
کد خبر: ۴۸۸۸۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۵
وصیتنامه شهید نصیر امین یار از شهدای سنی
نوید شاهد - وقتی شهید در آخرین مرخصی از منطقه کردستان به خانه آمده بود مادرم پاهایش را به دلیل تاول زدن حنا کرد، روزی که جنازه شهید را آوردند پاهای نازنینش حنا داشت، در همان آخرین روز مرخصی بود که شهید از من خواست که موهایش را اصلاح کنم.
کد خبر: ۴۸۸۵۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
معرفی شهدای اقلیتهای دینی
نوید شاهد - وقتی که شهید دورۀ دبیرستان را طی کرد و مدرک دیپلم را اخذ نمود به وی پیشنهاد دادم چون دوازده سال درس خواندی برای مدتی به مسافرت برو و خستگی این دوازده سال را از وجودت بیرون کن اما او مخالفت کرد...
کد خبر: ۴۸۸۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
خاطرات شهید محمد امین احمد پور از شهدای اهل تسنن
نوید شاهد - ایام جبهه و جنگ بود. شور و شعف زیادی نسبت به رفتن به جبهه و جنگ با بعثیان و اشغالگران داشت.
کد خبر: ۴۸۸۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
نوید شاهد - مادر شهید "محمدرضا صدرالهی" به نقل از همرزمش میگوید: «تکیهاش به دیوار سنگر بود و زانوهایش به بغل. اصلاً متوجه آمدنم نشد؛ تا وقتی که کنارش نشستم. با پشت دست طوری که من متوجه نشوم اشکهایش را پاک کرد. گفتم: چی شده؟ خیلی گرفتهای!
نگاهش را به بیرون سنگر روانه کرد و گفت: همه چیز واسم حل شدهاست الا مادرم. طاقت دوری منو نداره ...» نوید شاهد سمنان در دوبخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۸۱۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۹
نويد شاهد - مادر«شهید رضا نوری » می گوید: بعد از شهادت یکی از اقوام، پسرم گفت ای کاش من هم شهید می شدم و مردم با این همه احترام مرا تشییع می کردند! او آرزوی شهادت داشت و معتقد بود شهدا نور چشمی مردم اند.
کد خبر: ۴۸۸۰۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۸
نوید شاهد - خواهر شهید "سیدرضا عرفانی" میگوید: «رفتارش طوری بود که همه را مجذوب خودش میکرد. شوخ طبع بود و چهرهای متبسم داشت. وقتی حرف میزد، موج لبخند بر لبانش جاری بود. چشمانش مثل الماس میدرخشید ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، مروری بر خاطرات این شهید گرانقدر داشتهاست که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۷۹۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۷
خاطراتی پیرامون شهید "عباس وصال"؛
نوید شاهد – سرگروهبان گفت: توی ارتش نمی شود چنین شوخی هایی کرد؛ می خواهید نماز بخوانید، بروید داخل محوطة پادگان. ما هم بلافاصله وضو گرفتیم و توی محوطه به نماز ایستادیم. همین موضوع، باعث شد تا نمازخانه ای در پادگان هوابُرد شیراز ساخته شود.
کد خبر: ۴۸۷۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۶
نوید شاهد - شهید "محمد طایی" وقتي وارد مهاباد شد، بلافاصله يکي از اتاق ها را به عنوان نماز خانه در نظر گرفت، خودش به عنوان امام جماعت ايستاد و اولين نماز جماعت را در سپاه مهاباد اقامه کرديم.
کد خبر: ۴۸۷۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۶
نوید شاهد - مادر شهید "محمد رهبری" نقل میکند: «محمد از جبهه با ما تماس گرفت؛ من سریع گوشی تلفن را از دست پدرش کشیدم و گفتم: محمد! کی برمیگردی؟ گفت: مادر! من فردا بر میگردم! فردا رسید و فرداها گذشت؛ اما از محمد هیچ خبری نشد. شب و روز کارم گریه کردن بود. سراغ همه آنهایی که از جبهه میآمدند، میرفتم.» نوید شاهد سمنان شما را به خواندن خاطرهای از مادر این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۷۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
نوید شاهد - همرزم شهید "شیرمحمد رستمیان" میگوید: «دوید و خودش را به ما رساند. با همه بچهها که برای خداحافظی و حلالیت آماده بودند، خداحافظی کرد و حلالیت طلبید. یکی از بچهها با صدای بلند رو به شیرمحمد کرد و گفت: «تو که پشت خط میآی، پشت خط بودن این همه حلالیت نمیخواد ...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۷۶۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
خاطراتی از شهید علی حسن حجازی پور
نوید شاهد - سفارش به امر معروف و نهي از منكر می کرد، او را از دوران كودكي مي شناختم او بسيار مؤدب و مؤمن بود در بيشتر كارها ما را امر به معروف و نهي از منكر ميكرد زماني كه با يكديگر به جبهه اعزام مي شديم بيشترين مسئوليت را در جبهه به او مي دادند به خاطر شناختي كه سپاه و مردم از او داشتند و بدليل امانت دار بودن او.
کد خبر: ۴۸۷۵۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۲
خاطراتی پیرامون شهید «ماشاءالله رشیدی»؛
نوید شاهد - یکی از همرزمان شهید "ماشاالله رشیدی" می گوید: فرصت خوبی بود، می توانستم مخلص گردان را غافلگیر کنم. آهسته پشت چادرها پیچیدم. ماشاءالله کنار منبع آب نشسته بود و به شدت کار می کرد. پوتین های گلی بچه های گردان جلوی رویش بود.
کد خبر: ۴۸۷۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۲
نوید شاهد - شهید "محسن قنبری پور" از شهدای پاسدار وظیفه استان هرمزگان که در بیست و پنجم شهريور1361 در شهرستان بندرعباس چشم به جهان گشود. به همین مناسبت، یک خاطره از زبان مادر این شهید والامقام برای علاقه مندان منتشر میگردد.
کد خبر: ۴۸۷۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
نوید شاهد - خواهر شهید محمد حسین فهمیده مرضیه فهمیده هستم که شرح حال زندگی محمد حسین فهمیده را می نویسم اول که او می خواست به جنگ حق علیه باطل برود رفت اسم من و خواهر دیگرم را در مدرسه اسدآبادی نوشت و مادرم به او گفت حسین خودت مهم هستی برو اسمت را در مدرسه بنویس گفت من نمیروم چون امسال جنگ است.
کد خبر: ۴۸۷۳۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۸
نوید شاهد - شهید "رضا فرخی" از شهدای بسیجی استان هرمزگان در دوران دفاع مقدس است که در يكم شهريور 1326 در شهرستان لارستان چشم به جهان گشود . به همین مناسبت یک خاطره از زبان همسر این شهید والامقام برای علاقه مندان منتشر می گردد.
کد خبر: ۴۸۷۲۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۷
نوید شاهد - برادر شهید "علیمحمد عاقلی" نقل میکند: «دلم میخواست بدانم توی سجدههایش چه میگوید و چرا این همه گریه میکند. بعد از نماز به سجده رفت و شروع کرد به زمزمه کردن. یک باره تمام بدنش شروع کرد به لرزیدن. جلوتر رفتم. با صدا گریه میکرد. شنیدم که میگفت ...» نوید شاهد سمنان شما را به خواندن خاطرهای از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۷۱۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۶
نوید شاهد - کتاب "شبی که T۲ معراج شد" اثر سبحان خسروی است،که نگاهی به زندگی و خاطرات پاسدار شهید "خلیل تختی نژاد" دومین شهید مدافع حرم استان هرمزگان داشته است. این کتاب با حمایت مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه امام سجاد(ع) هرمزگان روانه بازار شده است.
کد خبر: ۴۸۷۰۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۵
نوید شاهد - یکی از بستگان شهید "محمد ربیعزاده" نقل میکند: «از جبهه آمدهبود. یک مهر و جانماز به من داد. فکر کردم از مشهد آمده و سوغاتی آورده. گفتم: زیارت قبول! راضی به زحمت نبودیم. گفت: مشهد نبودم. این مهر از تربت جبهه است که با خون شهدا متبرک شده. نماز خوندن باهاش ثواب داره.» نوید شاهد سمنان توجه شما را به خاطراتی از این شهید گرانقدر جلب میکند.
کد خبر: ۴۸۷۰۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۵
نوید شاهد - خواهر شهید "حمید معدنی" از شهدای دوران دفاع مقدس در روایتی از برادر شهیدش میگوید: «او اولين بار در خطه مظلوم كردستان مشغول نبرد با منافقان و گروهكهاي خود فروخته بود و پس از آن پاي در كربلاي جنوب گذاشت و بهراستي خستگي و ياس نميتوانست او را از ادامه راه بازدارد.»
کد خبر: ۴۸۶۹۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۳