نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - سری بیست و یکم
به مناسبت سالروز شهادت
شهید بهزاد اسماعیلی در شانزدهم خرداد ماه سال یک هزار و سیصد و چهل و یک سیصد و چل و یک در خانواده ای متدین ... و در سال 1362 به جبهه جنگ حق علیه باطل رفت و 3 ماه آموزشی را در شاهرود سپری نمود و بعد از 3 ماه تلاش و آموزش به منطقه منجلاب بانه تقسیم گردید و به مدت بیست ماه را در آنجا شجاعانه و دلیرانه جنگید و برابر رژیم بعثی عراقی ها و حق علیه باطل به مبارزه پرداخت.
کد خبر: ۴۱۴۲۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۲۱

معرفی شهدای استان
نوید شاهد: امروزمان را مدیون خون پاک «پانزده» ستاره از شهدای بیست و یکم آبان گلستان به همراه زندگی نامه هستیم.
کد خبر: ۴۱۴۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۲۱

به مناسبت وفات مادر شهید
در جبهه از روحيه عجيبي برخوردار بود و با شهامتي وصف ناپذير عليه نيروهاي كافر مي جنگيد و بالاخره به آنچه عشق مي ورزيد، رسيد.
کد خبر: ۴۱۳۰۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۶

سالروز آسمانی شدن سرباز ژاندارمری
در آخرین دیدار و اعزامش به محل خدمت گفت: رفتن و برگشتن ما دست خداست، شما خواهید دید که من کشته خواهم شد، اما تسلیم کسی نخواهم بود. به امید خدا، این راه، راه سرخ حسین(ع) است و شهادت در این راه افتخاری بس عظیم است.
کد خبر: ۴۱۲۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۳۰

سالروز شهادت
استان مرکزی در چنین روزی پانزده شهید به اسلام و انقلاب تقدیم نموده است.
کد خبر: ۴۱۱۹۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۲

خاطرات نماز جمعه
این خاطرات در روز جمعه به تاریخ بیست و هشتم آبان سال 1361 هست که در روز جمعه برای ادای نماز جمعه رهسپار جایگاه نماز شدم وقتی که به درب حیاط جایگاه نماز جمعه رسیدم، دیدم کتابهایی می فروشند و من یک کتاب خریدم و بعد داخل حیاط نماز شدم...
کد خبر: ۴۱۱۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۲

برگی از وصیت نامه شهید در سالروز شهادتش
برادرانم؛ من یک دانش آموز وظیفه دارم که در هر سنگری که هستم به شما یاران دلاور و شجاع رهبر کبیرمان آیت الله عظمی امام خمینی کمک کنم. و از همه دوستانم تقاضا می کنم که به شما کمک کنند.
کد خبر: ۴۱۱۹۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۲

روز شمار شهادت (مهرماه)
معرفی شهدای بیست و یکم مهرماه استان ایلام
کد خبر: ۴۱۱۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۲

شهید حیدرعلی گرگ/ چهارم مرداد 1344 ، در روستاي سازمان شاهپور غلامرضا از توابع شهرستان كلاله به دنيا آمد. پدرش علي، كشاورز بود و مادرش گلي نام داشت.
کد خبر: ۴۱۱۸۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۱

معرفی شهدای استان
نوید شاهد: امروزمان را مدیون خون پاک هشت ستاره از شهدای بیست و یکم مهر گلستان به همراه زندگی نامه هستیم.
کد خبر: ۴۱۱۸۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۱

به مناست هفته نیروی انتظامی (استوار یکم)
او خدمت در نیروی انتظامی را کار نمی دانست، آن را خدمت به مردم و کشور بیان می کرد و به همین دلیل تمام همتش را جهت خدمت به کار می بست.
کد خبر: ۴۱۱۷۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۸

شهدای ناجا؛
شهادت: 16/ مهر/1360؛ هنگامی که گلهای با طراوت بهاری شکوفه میزدند و سبزها دامنه کوههای استوار البرز را زینت می بخشیدند لاله ای زیبا از دامن مادری مؤمنه و سیده در روستای کنیج کلا چشم به جهان گشود
کد خبر: ۴۱۱۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۶

اولین شهید خلبان دفاع مقدس
به دستور مقامات نيروي هوائي براي تكميل و تعقيب معلومات تخصصي روي هواپيماهاي پيشرفته و آموزش لازم و تحقيق كامل روي هواپيماهاي اف14 و اف4 به آمريكا اعزام شد.
کد خبر: ۴۱۰۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۵

امروز با شهیدان یکم مهر ماه استان گلستان
کد خبر: ۴۱۰۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۱

وصیت نامه شهید
یکم اردیبهشت1339، در شهرستان محلات به دنیا آمد. پدرش حسین، بنا بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سال1360، ‏ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. یازدهم مهر 1365، در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۱۰۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۱

شهدای ماه محرم
خدايا، به خاطر پيكار در راه تو و كتاب آسماني قرآن و زنده ماندن مكتب اسلام عازم جبهه مي شوم. هدفم جنگيدن در راه اسلام عزيز مي باشد و در اين راه هرگونه رنجي را تحمل خواهم كرد.
کد خبر: ۴۱۰۳۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۳۰

شهدای بیست و یکم شهریور ماه استان مرکزی
کد خبر: ۴۰۹۸۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۳

معرفی شهدای استان
نوید شاهد: امروزمان را مدیون خون پاک سه ستاره از شهدای بیست و یکم شهریور گلستان به همراه زندگی نامه هستیم.
کد خبر: ۴۰۹۸۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۲

هفته دفاع مقدس گرامی باد
باز هم در دل جنون آغاز شد / زخم میدانهای مین ابراز شد باز هم مجنون لیلایی شدیم / بعد عمری باز شیدایی شدیم . . .
کد خبر: ۴۰۹۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۲

خاطره دختر شهید
يه دفعه سنگيني دستايي رو، رو شونم احساس كردم. برگشتم ديدم بابا، از خوشحالي نمي دونستم چه جوري بغلش كنم. بابا، بابا جون اومدي چرا اینهمه دير اومدي
کد خبر: ۴۰۹۷۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۱