مروری بر زندگینامه شهید «رضوانی»
به گزارش نوید شاهد گیلان؛ شهید حاج ابراهیم رضوانی در سال ۱۳۴۴ در یک خانواده مذهبی و متوسط در شهر لشت نشا دیده به جهان گشود؛ و از کودکی برای امرار معاش خانواده خود همراه پدر بزرگوارش مشغول به کار شد. از اوان کودکی علاقه بسیاری به انجام فرایض دینی و تشریح سرخ علوی داشت و تحصیلاتش را تا مقطع متوسطه در همان شهر با موفقیت به پایان رسانید.
وی با وجود اینکه از سن کمی برخوردار بود بطور فعال چه در جهت براندازی حکومت طاغوتیان و چه بعد از پیروزی انقلاب نقش خود را ایفا نموده و پس از آن نیز به فرمان امام و رهبر خود جهت تشکیل بسیج ۲۰ میلیونی، شهید بزرگوار به عضویت بسیج درآمد و شبانه روز در جهت تداوم انقلاب زحمات فراوانی متحمل شد و با همۀ مشکلاتی که او را تهدید میکرد همچنان در عهد پیمانش راسخ و استوار بود. شهید بزرگوار در سن هفده سالگی پدر بزرگوارشان را از دست داد و بعد از فوت پدر مسئولیت سنگین سرپرستی خانواده را به عهده گرفت.
دیری نپایید که برای ادای وظیفه و اطاعت از فرمان حضرت راهی جبهههای حق علیه باطل شد و پس از مدتها ایثار مقاومت و جانفشانی در مرحله سوم عملیات ظفرمندانه محرم به صفوف جانبازان جنگ شتافت و در همان سال به عضویت رسمی سپاه در آمد و لباس مقدس ایثار و شهادت پاسداری را به تن نموده و سالها عاشقانه برای آرمانهای امام و سپاه خدمت نمود تا این که در سال ۶۴ به صفوف لشکر قدس پیوست و مسئولیت تسلیحات و مهمات لشکر را تحویل گرفت.
از خصایص این شهید بزرگوار میتوان روح شاداب، قلب سرشار از محبت و نیروی خدمتگزاری به کشور و مردم را نام برد. بعد از خدمات فراوان او در عملیاتهای والفجر ۹، کربلای ۲، کربلای ۴، و کربلای ۵ به سمت مسئول معاونت عملیاتی لجستیک لشکر قدس منصوب گردید و سرانجام در صبحگاه تاریخ ۶۶/۰۳/۳۱ در عملیات شهادت طلبانۀ نصر ۴ در شهر ماووت عراق به سوی خیل عظیم شهدا و معبود خود از دیگر یاران سبقت گرفت و به آرزوی جاودانگی خود رسید.
آری شهید رضوانی، کوههای سرد سلیمانیه گرمی قلب تو را فراموش نخواهد کرد و گامهای استوار تو هنوز در حاج عمران بگوش میرسد و خاکهای داغ و پر سوز شلمچه ترا از یاد نبرده است و دوئیجی قهرمان جانفشانیهای تو را تا ابد به یادگار سپرده است و هنوز ماهیان دریاچه ماهی زمزمه پر سوز تو را ترنم میکنند.
انتهای پیام/