شهدا زنده و ناظر بر رفتار و اعمال ما هستند
پنجشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۰
به مناسبت فرا رسیدن ۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا،گفتگوی ویژه با خادمان خانواده های معظم شهدا و ایثارگران در ادارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان انجام شد.
به گزارش نویدشاهدگیلان: یک سال پس از انقلاب اسلامی در ۲۲ اسفند سال ۱۳۵۸ به دستور امام خمینی (ره) بنیاد شهید تأسیس شد. ۲۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۳ این روز با عنوان «روز بزرگداشت شهدا» نامگذاری و به تصویب شورای انقلاب فرهنگی رسید و وارد تقویم رسمی کشورمان شد.
حال با نامگذاری روز ۲۲ اسفند، به نام روز بزرگداشت شهدا آنهم در لابهلای جنب و جوش پایان اسفند ماه که بیشتر مردم با شور و علاقه می کوشند تا خود را برای آغاز یک سال نو مهیا کنند به نوعی یک رستاخیز برای بیعتی نا گسستنی رقم خورده است برای کسانی که قدردان خون های پاک شهدا هستند، خون هایی که آگاهانه در راه خدا ریخته شدند و حال وظیفه ما است که برای حفظ و پاسداشت راه و نام شهید و شهادت در لابه لای شکوفه های زندگی خود برای همیشه از آنان به شایستگی یاد کنیم.
از این رو بر خود واجب دانستیم تا به همین مناسبت گفتگویی را با خادمان خانواده های معظم شهدا و ایثارگران در ادارات بنیاد شهید و امور ایثارگران در سطح استان انجام داده و حس و حالشان را در رویارویی با جامعه هدف به گوش جان بنشینیم:
با سلام و تبریک فرا رسیدن ۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا، ضمن معرفی خودتان بفرمایید متولد چه سالی و اهل کدام شهر هستید؟
با سلام، محمدرضا شمسی پور عاشور آبادی، متولد ۱۰خرداد ۴۹ در آستانه اشرفیه و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان هستم.
بفرمایید فعالیت خودتان را در بنیاد شهید از کی و چگونه آغاز کردید؟
کار خود را در بنیاد شهید و امور ایثارگران از تاریخ ۱۵فروردین سال۱۳۷۷ از واحد پذیرش و امور اداری ستاد تهران مرکز آغاز کردم و بعد از آن از سال۷۹ به مدت۲ سال در ستاد استان گیلان مشغول خدمت شدم و همچنین به مدت ۴سال به عنوان معاون تعاون در بنیاد شهرستان رشت مشغول بودم و سال۸۷ مدیر شهرستان سیاهکل شدم و از سال ۸۹ نیز رئیس بنیاد لاهیجان هستم.
انگیزه و هدف خدمت شما در بنیاد شهید چیست؟ و خدمت در این نهاد را چگونه می بینید؟
به این دلیل خدمت در بنیاد شهید را انتخاب کردم که به فرموده امام راحل بنیاد شهید افضل نهادهاست و همچنین بنابه فرمایش مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای «زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست» از این رو چون افتخارم این است که پیرو ولایت و ولایتمدار هستم، خدمت به خانواده ی شهدا را بهترین کار دانستم و خود را خادم خانواده شهدای والامقام میدانم.
شیرین ترین خاطره ای که از خدمت در بنیاد شهید دارید چیست؟ برایمان تعریف کنید.
سال ۸۵ که بنده در بنیاد سیاهکل مشغول خدمت بودم یک روز استاندار آن زمان مرحوم «قهرمانی چابک» قرار بود برای افتتاح یک طرح به شهرستان سیاهکل بیایند. بعد از افتتاح طرح ایشان از بنده خواستند که برای دیدار از والدین شهدا موردی را هماهنگ کنم. من هم با عجله و پیش از اینکه استاندار و فرماندار و.. برسند حضوری رفتم به منزل مادر یکی از شهدا برای آمادگی و هماهنگی و چون سرزده بود با خودم شیرینی و میوه و.. هم جهت پذیرایی از مقامات گرفتم.
وقتی درب منزل ایشان رسیدم هرچه زنگ در خانه را زدم کسی در را باز نمی کرد من هم چون وقت نبود پریشان شده بودم تا اینکه مادر شهید آمد و وقتی بنده را دید که چقدر سراسیمه هستم پرسید «پسرم چرا اینقدر آشفته هستی! بیا داخل» بنده وقتی وارد خانه شدم دیدم همه چیز برای پذیرایی از قبل حاضر و آماده است و ظرف میوه و شیرینی روی میز چیده شده و خلاصه اینکه انگار ایشان منتظر مهمان هستند. وقتی قضیه را جویا شدم گفتند پسرم(شهید) دیشب به خوابم آمده و گفت که ۱۰_۱۵ نفر از مقامات عالی رتبه استانی فردا مهمان شما هستند وسایل پذیرایی را برایشان مهیا کنید. من هم از صبح مشغول تدارک دیدن برای مهمانها هستم و صدای زنگ در را نشنیدم.
این مادر بزرگوار که تنها زندگی می کردند به من گفتند که من همیشه با پسرم زندگی میکنم و ایشان همیشه در کنار من و مراقب من هستند.
مشغول صحبت بودیم که استاندار فقید مرحوم قهرمانی و تیم همراهشان و فرماندار آقا جان زاده رسیدند. در این دیدار استاندار از مادر شهید خواستند که خاطره ای از شهیدشان تعریف کنند، ایشان گفتند که حضور ذهن ندارند و به من اشاره کردند و گفتند هر چه شما بگویید؛ و من هم که در اثنای این دیدار تعداد مهمان ها و حضار را شمردم دیدم دقیقا ده نفر مهمان حاج خانم هستیم و خیلی متعجب شدم و خاطره و ماجرای همان روز را برای حاضرین تعریف کردم که مرحوم قهرمانی چابک و هیات همراه همگی از شنیدن ماجرا شگفت زده و منقلب شدند و با گریه و اظهار تاثر از مادر شهید بزرگوار خواستند که برایشان دعا کند.
این ماجرا برای من نوعی و سایر همراهان یک درس بزرگ بود و لمس معنای واقعی جمله«شهیدان زنده هستند و ناظر بر همه امورات و اعمال ما هستند» بود.
نظر شما