در دانشگاه انسان ساز جبهه به عالی ترین رتبه معنوی دست یافت
شنبه, ۰۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۵
حرکت من حرکتی با ایمان و اراده و آگاهی توام با عشق به معبود لایزال بوده است.
به گزارش نویدشاهدگیلان؛ شهید یدالله بابایی در بیستم خرداد ماه و سال هزار سیصد چهل و شش در خانواده ای متدین و مذهبی و انقلابی ساکن روستای زربیجار شهرستان املش پا به عرصه وجود گذاشت. پدر بزرگوارش قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به پیشه کشاورزی اشتغال داشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل سپاه پاسداران بعنوان نیروی رسمی سپاه مشغول بکار شد. و یدالله در آغوش پرمهر پدر و مادر مکرمه اش با عشق به ائمه اطهار علیهم السلام پرورش یافت.
دوران کودکی را با صفا و صمیمیت و بدور از هیاهوی شهر، در روستایی سرسبز و خرم سپری نمود. و برای کسب علم وارد مدرسه شد اما بدلیل فقدان مدرسه در زادگاهش می بایست مسیر زادگاهش را هر روز تا روستای کیا کلایه طی مسیر می کرد و با سختی فاصله راه توانست تا پنجم ابتدایی در آن روستا تحصیل نماید، و برای ادامه تحصیل به شهرستان املش هجرت نمود و موفق شد تا پایه سوم دبیرستان تحصیل کند. پدر بزرگوار،( علیرضا) که چندین سال قبل از پیروزی انقلاب با شناخت و آگاهی به جمع مبارزین علیه حکومت ستم شاهی پیوسته بود، توانست خانواده اش را طوری هدایت و تربیت نماید، که فقط در مسیر اسلام حرکت کنند. لذا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی محکم و استوار و مقید محض به پشتیبانی از ولایت فقیه، مبارزه و جهاد نمودند. و علیرضا که دست پرورده چنین پدری بود، که با آگاهی و اعتقادی راسخ به فرامین اسلام علاوه بر امور واجبات به مستحابات نیز یایبند بود.
علیرضا با ورود به سن جوانی با شور و اشتیاق به عضویت بسیج املش در آمد و در بیشتر ماموریتهای محوله حضوری چشمگیر داشت. علیرضا هیچگاه لب به شکوه باز نمی گشود و از خود ستایی پرهیز می جست و جوانی صبور ، آرام و متین بود. از سال ۶۱ تا زمان شهادتش بیش از ۸ بار به جبهه های نبرد حق علیه باطل مشتاقانه اعزام شد. و به علت حضور مستمر در میادین نبرد نتوانست مدرک دیپلم را اخذ نماید ، اما در دانشگاه انسان ساز جبهه، به عالی ترین رتبه معنوی دست یافته بود.
چنان که دیگر روح بیقرار علیرضا تاب و تحمل فقس تن را نداشت و سرانجام در تاریخ ۱۶/۶/۱۳۶۶ در حال رزم با بعثیون کافر در جزیره مجنون از کالبد تن رها و در عرش برین به پرواز در آمد و پیکر مطهرش پس از تشیع با شکوه مردم قدرشناس املش و در مزار شهدا به خاک سپرده شد، و کوله بار مسئولیتش را بدست زینبیان زمان سپرد، باشد که بازماندگان بتوانند زینب گونه پیام رسان خون شهدا باشند.
وصایا: مبادا دنیا را برای خودتان آباد کنید و بدان دل ببندید و خودتان را در آن غرق کنید که نجات یافتن از آن کار بسیار مشکل است.
حرکت من حرکتی با ایمان و اراده و آگاهی توام با عشق به معبود لایزال بوده است.
دوران کودکی را با صفا و صمیمیت و بدور از هیاهوی شهر، در روستایی سرسبز و خرم سپری نمود. و برای کسب علم وارد مدرسه شد اما بدلیل فقدان مدرسه در زادگاهش می بایست مسیر زادگاهش را هر روز تا روستای کیا کلایه طی مسیر می کرد و با سختی فاصله راه توانست تا پنجم ابتدایی در آن روستا تحصیل نماید، و برای ادامه تحصیل به شهرستان املش هجرت نمود و موفق شد تا پایه سوم دبیرستان تحصیل کند. پدر بزرگوار،( علیرضا) که چندین سال قبل از پیروزی انقلاب با شناخت و آگاهی به جمع مبارزین علیه حکومت ستم شاهی پیوسته بود، توانست خانواده اش را طوری هدایت و تربیت نماید، که فقط در مسیر اسلام حرکت کنند. لذا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی محکم و استوار و مقید محض به پشتیبانی از ولایت فقیه، مبارزه و جهاد نمودند. و علیرضا که دست پرورده چنین پدری بود، که با آگاهی و اعتقادی راسخ به فرامین اسلام علاوه بر امور واجبات به مستحابات نیز یایبند بود.
علیرضا با ورود به سن جوانی با شور و اشتیاق به عضویت بسیج املش در آمد و در بیشتر ماموریتهای محوله حضوری چشمگیر داشت. علیرضا هیچگاه لب به شکوه باز نمی گشود و از خود ستایی پرهیز می جست و جوانی صبور ، آرام و متین بود. از سال ۶۱ تا زمان شهادتش بیش از ۸ بار به جبهه های نبرد حق علیه باطل مشتاقانه اعزام شد. و به علت حضور مستمر در میادین نبرد نتوانست مدرک دیپلم را اخذ نماید ، اما در دانشگاه انسان ساز جبهه، به عالی ترین رتبه معنوی دست یافته بود.
چنان که دیگر روح بیقرار علیرضا تاب و تحمل فقس تن را نداشت و سرانجام در تاریخ ۱۶/۶/۱۳۶۶ در حال رزم با بعثیون کافر در جزیره مجنون از کالبد تن رها و در عرش برین به پرواز در آمد و پیکر مطهرش پس از تشیع با شکوه مردم قدرشناس املش و در مزار شهدا به خاک سپرده شد، و کوله بار مسئولیتش را بدست زینبیان زمان سپرد، باشد که بازماندگان بتوانند زینب گونه پیام رسان خون شهدا باشند.
وصایا: مبادا دنیا را برای خودتان آباد کنید و بدان دل ببندید و خودتان را در آن غرق کنید که نجات یافتن از آن کار بسیار مشکل است.
حرکت من حرکتی با ایمان و اراده و آگاهی توام با عشق به معبود لایزال بوده است.
نظر شما