فرمانده گروهان لشکر 16 قدس پس از 9 ماه نبرد خالصانه به شهادت رسید
يکشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۳۶
فرمانده گروهان لشکر شش قدس پس از 9 ماه حضور در مقابله با مزدوران استکباری در تاریخ هفت خرداد 1366 با اصابت ترکشهای بیامان دشمن به سر و سینه در جزیره مجنون آسمانی شد و به وصال حضرت دوست نائل آمد.
نویدشاهدگیلان شهید رحمان راحلی مقدم، در بیستمین روز از نخستین ماه زمستان متولد شد، خانواده شهید مقدم خانوادهای مذهبی وروستایی بودند و شغل اصلی آنها کشاورزی بود.
شرایط سخت زندگی کشاورزی و روستایی موجب شد تا مادر رحمان نیز پا به پای پدر بزرگوارش تلاش کند و علاوه بر تربیت فرزند به شغل کشاورزی نیز بپردازد.
پدر بزرگوار شهید رحمان، بسیار معتقد و متدین بود، رحمانهر صبح با صدای اذان پدر از خواب برمیخواست و زمزمه یارب یا رب را از زبان پدر آموخته بود.
مشکلات اقتصادی خانواده و نبود مدرسه در نزدیکی محل زندگی شهید مقدم، موجب شد که او تنها تا کلاس ششم ابتدایی درس بخواند و پسازآن در کنار خانواده به کار کشاورزی مشغول شد.
با شروع زمزمههای انقلاب در جایجای ایران٬ مردم روستای اسالم نیز همنوا با دیگر مردم ستمدیده کشور و با پیروی از فرمان سید روحالله خمینی به پا خاستند، رحمان نیز که طعم تلخ بیعدالتی را چشیده بود در این ایام با اشتیاقی وصفناپذیر وارد عرصه سیاسی و انقلابی کشور شد و با تمام توان در تظاهرات و راهپیماییها فریاد مرگ بر شاه سر داد.
شهید راحلی مقدم درراه انقلاب٬ تلاشهای فراوان کرد و باآنکه از سواد علمی چندانی بهرهمند نبود اما با درکی عمیق و دلبستگی زیاد به اسلام و انقلاب در آگاه نمودن مردم کوشید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی آنگاهکه فرمان حضرت امام خمینی را در خصوص تشکیل بسیج و انجمن اسلامی شنید درنهایت وفاداری به ایشان به عضویت این تشکلها درآمد و در روستاها به آبادانی فکر و فرهنگ جوانان و نوجوانان پرداخت.
شهید راحلی مقدم در مکانهای فرهنگی و مذهبی دیگران را به آموزش قرآن توصیه و سفارش میکرد و خود از عاملین به قرآن کریم بود، رحمت و رأفت رحمان در رویارویی با مردم بهگونهای بود که کوچک و بزرگ از رحمانیت او سخن میگفتند و به حق نامش شایسته او بود.
با تشکیل سپاه پاسداران، شهید رحمان با عشق به لباس سبز پاسداری و گرویدن به یاران حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام به عضویت سپاه تالش درآمد و با شروع فتنههای منافقین به دفاع از آرمانهای انقلاب پرداخت و با شروع جنگ تحمیلی در جبههها حضور یافت اما هر بار با مخالفت مسئولان مواجه میشد و ناچار در پشت جبههها در خنثیسازی افکار دشمنان و یاریرساندن به رزمندگان اسلام گام برمیداشت.
رحمان فردی بافضیلت و باتقوا بود و در مراوداتش سعی میکرد باکسانی رفتوآمد نماید که بر معرفت و شعور انسانیاش بیفزایند، نحوه رفتار و کردارش بسیار متین٬ صبور و متواضعانه بود و در ادا کردن سلام به سن و سال توجه نداشت و آن را یک فریضه واجب تلقی میکرد.
دل او خانه مهر و محبت الهی بود و تمام سعی و تلاش او بر این بود که دستورات خداوند متعال را عملی سازد و یکی از پیروان راستین حضرت امام خمینی (ره) بود و به انقلاب بهشدت عشق میورزید.
رحمان دنیا را با چشم دل نگاه میکرد و با زیبا زیستن و اخلاص در کردار توانسته بود قلههای بلند خداشناسی و انسانیت را فتح کند و باوجوداینکه متأهل بود و میبایست نقش پدری را ایفا نماید اما تاب ماندن او مانند دیگر رزمندگان در پشت خط در تاریخ 24 شهریور 1365 به سرآمد و بهعنوان یکی از یاران حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی امام خمینی(ره) وارد میدانهای نبرد حق علیه باطل شد.
او بر اساس شایستگیهایی که داشت، بهعنوان فرمانده گروهان لشکر شش قدس برگزیده و در سازماندهی و هماهنگی نیروها به فعالیت پرداخت.
شهید رحمان راحلی مقدم سرانجام پس از 9 ماه حضور مداوم در جبهه در مقابله با مزدوران استکباری در تاریخ هفت خرداد 1366 با اصابت ترکشهای بیامان دشمن به سر و سینه در جزیره مجنون آسمانی شد و به وصال حضرت دوست نائل آمد و پیکر پاک و مطهرش پس از تشییع باشکوه در زادگاهش آرام گرفت.
شرایط سخت زندگی کشاورزی و روستایی موجب شد تا مادر رحمان نیز پا به پای پدر بزرگوارش تلاش کند و علاوه بر تربیت فرزند به شغل کشاورزی نیز بپردازد.
پدر بزرگوار شهید رحمان، بسیار معتقد و متدین بود، رحمانهر صبح با صدای اذان پدر از خواب برمیخواست و زمزمه یارب یا رب را از زبان پدر آموخته بود.
مشکلات اقتصادی خانواده و نبود مدرسه در نزدیکی محل زندگی شهید مقدم، موجب شد که او تنها تا کلاس ششم ابتدایی درس بخواند و پسازآن در کنار خانواده به کار کشاورزی مشغول شد.
با شروع زمزمههای انقلاب در جایجای ایران٬ مردم روستای اسالم نیز همنوا با دیگر مردم ستمدیده کشور و با پیروی از فرمان سید روحالله خمینی به پا خاستند، رحمان نیز که طعم تلخ بیعدالتی را چشیده بود در این ایام با اشتیاقی وصفناپذیر وارد عرصه سیاسی و انقلابی کشور شد و با تمام توان در تظاهرات و راهپیماییها فریاد مرگ بر شاه سر داد.
شهید راحلی مقدم درراه انقلاب٬ تلاشهای فراوان کرد و باآنکه از سواد علمی چندانی بهرهمند نبود اما با درکی عمیق و دلبستگی زیاد به اسلام و انقلاب در آگاه نمودن مردم کوشید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی آنگاهکه فرمان حضرت امام خمینی را در خصوص تشکیل بسیج و انجمن اسلامی شنید درنهایت وفاداری به ایشان به عضویت این تشکلها درآمد و در روستاها به آبادانی فکر و فرهنگ جوانان و نوجوانان پرداخت.
شهید راحلی مقدم در مکانهای فرهنگی و مذهبی دیگران را به آموزش قرآن توصیه و سفارش میکرد و خود از عاملین به قرآن کریم بود، رحمت و رأفت رحمان در رویارویی با مردم بهگونهای بود که کوچک و بزرگ از رحمانیت او سخن میگفتند و به حق نامش شایسته او بود.
با تشکیل سپاه پاسداران، شهید رحمان با عشق به لباس سبز پاسداری و گرویدن به یاران حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام به عضویت سپاه تالش درآمد و با شروع فتنههای منافقین به دفاع از آرمانهای انقلاب پرداخت و با شروع جنگ تحمیلی در جبههها حضور یافت اما هر بار با مخالفت مسئولان مواجه میشد و ناچار در پشت جبههها در خنثیسازی افکار دشمنان و یاریرساندن به رزمندگان اسلام گام برمیداشت.
رحمان فردی بافضیلت و باتقوا بود و در مراوداتش سعی میکرد باکسانی رفتوآمد نماید که بر معرفت و شعور انسانیاش بیفزایند، نحوه رفتار و کردارش بسیار متین٬ صبور و متواضعانه بود و در ادا کردن سلام به سن و سال توجه نداشت و آن را یک فریضه واجب تلقی میکرد.
دل او خانه مهر و محبت الهی بود و تمام سعی و تلاش او بر این بود که دستورات خداوند متعال را عملی سازد و یکی از پیروان راستین حضرت امام خمینی (ره) بود و به انقلاب بهشدت عشق میورزید.
رحمان دنیا را با چشم دل نگاه میکرد و با زیبا زیستن و اخلاص در کردار توانسته بود قلههای بلند خداشناسی و انسانیت را فتح کند و باوجوداینکه متأهل بود و میبایست نقش پدری را ایفا نماید اما تاب ماندن او مانند دیگر رزمندگان در پشت خط در تاریخ 24 شهریور 1365 به سرآمد و بهعنوان یکی از یاران حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی امام خمینی(ره) وارد میدانهای نبرد حق علیه باطل شد.
او بر اساس شایستگیهایی که داشت، بهعنوان فرمانده گروهان لشکر شش قدس برگزیده و در سازماندهی و هماهنگی نیروها به فعالیت پرداخت.
شهید رحمان راحلی مقدم سرانجام پس از 9 ماه حضور مداوم در جبهه در مقابله با مزدوران استکباری در تاریخ هفت خرداد 1366 با اصابت ترکشهای بیامان دشمن به سر و سینه در جزیره مجنون آسمانی شد و به وصال حضرت دوست نائل آمد و پیکر پاک و مطهرش پس از تشییع باشکوه در زادگاهش آرام گرفت.
نظر شما