شهید علی رودکار درحالی‌که برای دفاع از حریت و آزادگی و ارزش‌های اسلامی و برگرداندن امنیت برای شهروندان بندر انزلی در حال مبارزه با آشوبگران و اخلالگران و تروریست‌ها بود و باهدف اصابت دو گلوله تیر و با دهان روزه به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
به گزارش نویدشاهدگیلان  شهید علی رودکار در 25 آذرماه 1335 در خانواده‌ای مؤمن و متدین در شهرستان بندرانزلی دیده به جهان گشود.

وی پس از اتمام دوران خردسالی برای کسب تحصیل و علم وارد مدرسه شد و تحصیلات کلاسیک را با موفقیت به اتمام رساند و با توجه به علاقه‌مندی خانواده و دقت نظر علی به فراگیری قرآن مجید در کنار کتب درسی به فراگیری قرآن نیز پرداخت.

او باهمت، عشق و علاقه‌مندی به اسلام و قرآن، تلاوت را با صوتی دل‌نشین و بسیار زیبا فراگرفت و عامل به فرمان‌ها و دستورات گهربار آن بود.

با توجه به جو نامطلوب فرهنگی بندر انزلی که عامل آن حکومت پهلوی بود علی بعد از مدتی به‌عنوان یک نوجوان متدین و مقید شکوفا شد و علی به یاری قرآن توانست به‌سلامت و عزت‌نفس زندگی کند.

علی در آن شرایط مسموم حکومت پهلوی باهمتی وافر به خودسازی خویش داشت و علاوه بر واجبات به مستحبات نیز می‌پرداخت و معمولاً ماه‌های رجب و شعب را مانند ماه مبارک رمضان در صیام و روزه‌داری به سر می‌برد.

وی در بین دیگران از هر نظر به‌ویژه حسن خلق زبانزد بود و در قلوب مؤمنین جایگاه خاصی داشت و دوران جوانی علی با علنی شدن مخالفت و فعالیت‌های سیاسی و مذهبی انقلابیون مسلمان به رهبری حضرت امام (رض) همراه شد.

این اتفاقات با دوران سربازی علی مصادف شد و او با شناختی که به اسلام و قرآن داشت به جمع انقلابیون مسلمان پیوست و تصمیم گرفت از فرصت استفاده کرده و در جمع سربازان پادگان نیز انقلابی به وجود آورد و در هر فرصتی با تدریس قرآن و تشویق به اقامه نماز اول وقت خصوصاً به جماعت و بیان ظلم و فساد و توطئه‌های حکومت پهلوی علیه دین اسلام و مردم مسلمان سعی در به وجود آوردن جمعی منسجم و آگاه علیه حکومت پهلوی می‌کرد.

علی که خود را مرید، پیرو و سرباز حضرت امام خمینی (ره) می‌دانست با شنیدن پیام آن حضرت مبنی بر ترک پادگان‌ها، بی‌درنگ تبعیت می‌کند و به همراه عده‌ای از سربازان و با خواندن شهادتین و توکل بر خدا از پادگان فرار می‌کنند و با پیوستن به موج توفنده مردم مسلمان نقش بیشتری در اشاعه روحیه مبارزه‌طلبی علیه حکومت طاغوت در بین جوانان ایجاد کرد.

او پس از سرنگونی حکومت طاغوت و به ثمر رسیدن نظام مقدس جمهوری اسلامی، مجدد به پادگان برمی‌گردد تا دوره خدمت سربازی را به پایان رساند و با اتمام آن به زادگاهش مراجعه می‌کند و فعالیت گسترده‌ای برای پیشبرد اهداف عالی اسلامی درزمینهٔ فرهنگی و در غالب کانون اسلامی کلاس های قرآن، احکام و اخلاق برای نوجوانان و جوانان در بندر انزلی برنامه‌ریزی می‌کند.

وی با تشکیل سپاه پاسداران در شهر بندرانزلی به عضویت سپاه درمی‌آید و ملبس به لباس سبز پاسداری می‌شود و پس‌ازآن به‌عنوان مسئول آموزش شروع به کار می‌کند.

علی با پیوستن به سپاه و میثاق با شهیدان مبنی بر ادامه راه پاک آنان دیگر آرام و قرار نداشت و شبانه‌روز درزمینهٔ های مختلف فعالیت می‌کرد تا بلکه بتواند رسالتی که برعهده‌گرفته به نحو احسن انجام دهد.

او در افشاگری چهره پلید گروهک‌های وابسته به استکبار جهانی بسیار تلاش کرد زیرا این گروه‌ها در بندر انزلی دست به تحرکات مذبوحانه‌ای می‌زدند و از هر وسیله و ترفندی برای منحرف کردن افکار عمومی خصوصاً قشر جوان و نوجوان استفاده می‌کردند.

گروهک‌های وابسته به استکبار جهانی علی را مانع و سدی بر سر راهشان می‌دیدند و به دنبال فرصتی برای به شهادت رسیدن او بودند و سرانجام در تاریخ 24 مهر 1357 درحالی‌که برای دفاع از حریت و آزادگی و ارزش‌های اسلامی و برگرداندن امنیت برای شهروندان بندر انزلی در حال مبارزه با آشوبگران و اخلالگران و تروریست‌ها بود و باهدف اصابت دو گلوله تیر و با دهان روزه و درحالی‌که ذکر الله‌اکبر بر زبان داشت به فیض عظیم شهادت نائل آمد و به لقاءالله پیوست.

صحبت‌های همکارش:
علی ارتباط نزدیکی با خداوند سبحان داشت و حتی قبل از شهادت، ساعت‌های زیادی مشغول تلاوت قرآن مجید بود و وقتی به وی گفتم علی آقا چقدر قرآن تلاوت می‌کنی، بیا کمی هم بخواب و استراحت کن. در جواب گفت: فردا شب مهمان خدا هستم، پس بگذار این شب آخر را با تلاوت قرآن مجید به صبح برسانم و به‌حق این‌چنین شد. چون درشدت درگیری شدید آن روز نتوانست نمازش را اول وقت اقامه نماید و در همان زمان نیز مورد اصابت تیر قرار گرفت و درحالی‌که ارجعی الی ربک پروردگار راضی می‌شد، با صدایی آرام و گرفته به دوستش تأکید می‌کند به پدرم بگوئید نماز امروز ظهر را برایم به‌جا آورد/فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده