اخلاق شايسته و برخورد دوستانه محمد توجه هر دوست و آشنا را به خود جلب می کرد
شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۴۳
به سنگرم البته محمد و چند تن از بچه هاي ديگر در حال تميز و مرتب كردن مهمات بودند. ناگهان گلوله خمپاره 120 به حدود 2 متري سنگر شهيد اصابت نمود ولي به علت شدت جراحات شهيد شد
به گزارش نویدشاهدگیلان شهید محمد پابوسي در سال 1346 در روستاي سادات محله از توابع شهرستان لنگرود متولد شد او مانند هر كس ديگر دوران كودكي را با همه مشكلات و سختي ها پشت سر گذاشت.
علاقه خاص او به خدمت سربازي سبب شد كه خيلي زودتر از آن كه سن او اجازه دهد به خدمت برود و بدنبال آن به سربازي رفت و دوران آموزشي را در پادگان چهل دختر سپري كرد و بعد از دوران آموزشي ابتدا به مناطق قصر شيرين و بعد به جبهه سومار انقلاب يافت و در تاريخ 65/2/12 شهيد شد نحوه شهادت او را يكي از فرماندهان او به نام محمد باقر كاظمي مقدم طي نامه اي چنين بيان كرده صبح روز جمعه مورخ 65/2/12 بود كه من پيش برادران همرزمم سرباز محمد پابوسي بودم تا حدود ساعت 11 بعد از اين كه احوالي از بچه ها پرسيدم و بازديدي از موانع خود كردم داشتم بر مي گشتم به سنگرم البته محمد و چند تن از بچه هاي ديگر در حال تميز و مرتب كردن مهمات بودند. ناگهان گلوله خمپاره 120 به حدود 2 متري سنگر شهيد اصابت نمود ولي به علت شدت جراحات شهيد شد و در زمينه خصوصيات اخلاقي شهيد بايد گفت اخلاق شايسته و برخورد دوستانه او توجه هر دوست و آشنا را به خود جلب نموده و خوش اخلاقي او در خانه و بيرون طوري بود كه شايد بتوان گفت كه كمتر كسي از او رنجيد خاطر بدي داشته باشد و شوخي طبعي او طوري بود كه هر كس را با هر گونه اخلاق به خنده و شوخي وا مي داشت اين بود كه شنيدن خبر شهادتش هر كسي را از دوست و آشنا مورد تاثير قرار داده بود بويژه مردم سادات محله را يكپارچه عزادار نمود.
علاقه خاص او به خدمت سربازي سبب شد كه خيلي زودتر از آن كه سن او اجازه دهد به خدمت برود و بدنبال آن به سربازي رفت و دوران آموزشي را در پادگان چهل دختر سپري كرد و بعد از دوران آموزشي ابتدا به مناطق قصر شيرين و بعد به جبهه سومار انقلاب يافت و در تاريخ 65/2/12 شهيد شد نحوه شهادت او را يكي از فرماندهان او به نام محمد باقر كاظمي مقدم طي نامه اي چنين بيان كرده صبح روز جمعه مورخ 65/2/12 بود كه من پيش برادران همرزمم سرباز محمد پابوسي بودم تا حدود ساعت 11 بعد از اين كه احوالي از بچه ها پرسيدم و بازديدي از موانع خود كردم داشتم بر مي گشتم به سنگرم البته محمد و چند تن از بچه هاي ديگر در حال تميز و مرتب كردن مهمات بودند. ناگهان گلوله خمپاره 120 به حدود 2 متري سنگر شهيد اصابت نمود ولي به علت شدت جراحات شهيد شد و در زمينه خصوصيات اخلاقي شهيد بايد گفت اخلاق شايسته و برخورد دوستانه او توجه هر دوست و آشنا را به خود جلب نموده و خوش اخلاقي او در خانه و بيرون طوري بود كه شايد بتوان گفت كه كمتر كسي از او رنجيد خاطر بدي داشته باشد و شوخي طبعي او طوري بود كه هر كس را با هر گونه اخلاق به خنده و شوخي وا مي داشت اين بود كه شنيدن خبر شهادتش هر كسي را از دوست و آشنا مورد تاثير قرار داده بود بويژه مردم سادات محله را يكپارچه عزادار نمود.
نظر شما
