خاطراتی از شهید مدافع حرم سجادطاهرنیا/با اینکه خیلی دوست داشتم ببینمت اما نشد
دوشنبه, ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۴۲
شهید سجاد طاهرنیا از خطه سر سبز شمال یک روز پس از عاشورای حسینی در دفاع از حرم حضرت زینب(س) خون پاکش به زمین ریخت و برای همیشه روزی خور درگاه حضرت حق شد.
ایشون بهم گفتند: محمد حسین چه ساعتی به دنیا اومدند؟ گفتم: ساعت یک و نیم نصفه شب، گفتند: من اون موقع تو حرم حضرت رقیه (سلام الله علیها) بودم و دعا میکردم و یک حالات خیلی خوشی هم داشتم حتی تو وصیتنامشون هم نوشته بودند.
آقا سجاد خیلی دوست داشتند که محمد حسین رو ببینند حتی تو وصیتنامشون هم خطاب به محمد حسین نوشتند، با اینکه خیلی دوست داشتم ببینمت اما نشد، چون من صدای کمک خواستن بچه شیعیان رو میشنیدم و نمیتوانستم به صدای کمک خواستن آنان جواب ندهم.
واقعا دل مهربون و رئوفی داشتند، واقعا نتوانستند آن همه غربت و مظلومیت بچه شیعیان را و مظلومیت خود حضرت را تاب بیاورند که نهایت منجر شد به وصالشون به شهادتشون و هم به آرزوی دیرینشون برسند.
نظر شما