مخاطبینی که در شبکههای مجازی محو تماشای جمال شهید مدافع حرم گیلانی شدند
شنبه, ۰۴ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۱۵
شهید بابک نوری هریس، بیست و دومین شهید مدافع حرم گیلانی است که به گفته اقوامش او یک فرشته بود، شهیدی که پس از شهادتش شناخته شد و شبکههای مجازی پر از عکسهایش شد.
به گزارش نویدشاهدگیلان به نقل از ۸دی،«بابک نوری هریس» متولد سال ۱۳۷۱ جوانِ بسیجی آذری الاصل که در «رشت» اقامت داشت، چندی قبل، داوطلبانه برای دفاع از حرم بانوی مقاوت حضرت زینب (سلامالله علیها) به صفوف رزمندگان مدافع حرم در «سوریه» ملحق شد و در عملیات آزاد سازی منطقه «البوکمال» بال در بال ملائک گشود.
پیکر مطهر شهید بابک نوری روز گذشته (۱آذر) تشییع و در گلزار شهدای رشت در جوار همرزمان شهیدش آرام گرفت؛ جمعیت زیادی از پیر و جوان، دختر و پسر، مذهبی و غیر مذهبی در این مراسم با شکوه حضور داشتند.
مادری که در دلش غوغا، اما در ظاهرش آرامشی دوستداشتنی بود
شب وداع با شهید نوری وقتی به محفل خصوصی رفتم، با مادر شهید روبهرو شدم، مادری که با آرامش خود سعی در آرام کردن فرزندان دیگرش داشت، مادری که عزیزکرده سالهای جوانیاش را به مسلخ عشق فرستاده بود، در دلش غوغایی بود اما در صورتش چیزی جز نجابت دیده نمیشد.
مگر میشود جوان رعنا قامتت را، پارهجگرت را به میان آتش بفرستی، تقدیم حضرت زینب (سلامالله علیها) کنی، آنوقت بیخیال روزگار را سپری کنی، نه هرگز نمیشود، مادر که باشی انگار تکهای از وجودت را از دست میدهی، جوانت لحظههایش را پیشت قد کشیده و حالا دیگر نمیتوانی قد کشیدنش را ببینی، سخت است.
اصلاً سختیهایش قابلبیان نیست، اما باوجود همه سختیها و دوریها و ندیدنها مادر شهید است که به بقیه دلداری میدهد، محکم میایستد و ایمان دارد به آیه « و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیلالله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون».
پدری که میگوید برای از دست دادن جگرگوشهام گریه نکنید
پدر بزرگوار شهید بابک نوری، همچون کوهی استوار ایستاده تا مبادا بلرزد دلش از اینکه چرا فرزندم را در این راه فدا کردهام، پدری که مردم را آرام میکند و میگوید برای فرزند شهیدم اشک نریزید، اگر اشکی میخواهید برای سالار شهیدان باشد.
پدری که میگفت؛ بابک مرا قسم داده بود تا از همرزمان شهیدم که در کربلای ۵ به شهادت رسیدند بخواهم شفاعتش را کنند تا او هم شهید شود، پدری که با اطمینان تمام خبر شهادت فرزندش را قبل از به شهادت رسیدن بابک، به خانوادهاش داده بود.
پدری که بعد از شهادت پسرش تازه او را بیشتر حس میکند، درک میکند و گویا پسرش تولدی دیگر پیداکرده است، پدری که برای شهادت فرزندش گریه نمیکند و به همه میگوید به من برای شهادت پسرم تبریک بگویید نه تسلیت؛ و بسیار خوشحال است که پسرش این راه را انتخاب کرده و یکی از فدائیان حضرت زینب (سلامالله) شده است.
به همه بگویید « بابک فرشته بود»
عمه رقیه، عمهای مهربان و دوستی خوب برای بابک، عمهای که بیقراریهایش را نمیتوان وصف کرد، وقتی پیشش نشستم و متوجه شد خبرنگارم، فقط یک کلمه را مدام تکرار میکرد، که به همه بگویید « بابک فرشته بود»، بابک با همه فامیل فرق میکرد، بابک فرشته بود و خدا نخواست فرشتهاش بر روی زمین بماند و زود آسمانیاش کرد.
عمه، شهید نوری با سوز و آه میگفت، بابک عاشق امام رضا(علیهالسلام) بود و هر سال آبانماه خانوادگی به پابوس علیبن موسیالرضا(علیهالسلام) میرفتند، ولی امسال که بابک در سوریه بود و نتوانست به مشهد برود، درست در شب شهادت امام رضا(ع) آسمانی شد.
وی میگفت؛ بابک نمازش هیچگاه قضا نمیشد و همیشه صبح زود از خواب بلند میشد و روزی که تا ساعت ۱۰ خواب مانده بود، سراسیمه از خواب بلند شد و گفت من نباید عمرم را هدر دهم و این همه را صرف خواب کنم.
عمه رقیه با بیان اینکه بابک همیشه در حال درس خواندن بود و حتی فوقلیسانس قبول شد ثبت نام کرد اما نرفت، افزود: برادرزادهام گفت؛ رفتن به سوریه و دفاع از حریم آل الله واجبتر از رفتن به دانشگاه است و وقتی از آنجا آمدم ادامه تحصیل خواهم داد.
مخاطبینی که در شبکههای مجازی محو تماشای جمال شهید نوری شدند
پس از انتشار تصویر شهید بابک نوری در شبکههای اجتماعی، سیلی از عکسها دست به دست چرخید و فضای مجازی و به خصوص اینستاگرام پر شد از عکسهای این شهید مدافع حرم گیلانی.
شهیدی که دل بسیاری از مردم گیلان و کشورمان را لرزاند، جوانی که در اوج جوانی و زیبایی از وابستگیهای دنیوی دل کند و برای دفاع از حریم عقیله بنی هاشم، به سوریه رفت و به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
وقتی در قسمت جستوجوی اینستاگرام میرویم، از هر ۱۰ نفر، ۸ نفر عکس شهید بابک نوری را در پیج خود کار کردهاند و هر کسی بنا بر دید خود با او به درد و دل پرداخته است.
جوانی از نسل امروز و متولد سال ۷۱ که توانست خود را به قافله شهدای مدافع حرم برساند و دل هزاران پیر و جوان را مجذوب خود کند، حالا دیگر بابک نوری با شهدا و اولیا هم صحبت شده است. گزارش از مائده فلاحتکار ضیابری
نظر شما