شهيد علي غبرانژاد/قهرمان کشتی گیلان

نویدشاهدگیلان: شهيد علي (سيروس) غبرانژاد در سال 1340 در يك خانواده مذهبي در تهران ديده به جهاد گشود تحصيلات ابتدائي و راهنمايي و دو سال اول دبيرستان را در تهران گذراند و پس از آن به همراه خانواده به زادگاه اصلي خودش رشت آمد و خوشبختانه به پشتكار توانست در سال 1359 از هنرستان فني شهيد چمران رشت موفق به اخذ ديپلم شد و علي ضمن تحصيل علاقه فراواني به ورزش كشتي داشت به همين دليل به عضويت باشگاه ورزشي شهيد با هنر رشت در آمد و پله هاي ترقي را به سرعت پيمود و طولي نكشيد كه قهرمان آموزشگاه هاي استان شد و هم توانست در باشگاه ورزشي سازمان هلال احمر رشت نيز عناويني را كسب نمايد، در كنار فعاليتهاي ورزشي مسووليت دفتر سياسي ـ ايدئولوژي هيئت كشتي گيلان را نيز به عهده داشت.

علي در 61/5/2 عاشقانه به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي رشت در آمد تا عشق و علاقه خود را نسبت به اسلام و انقلاب عملات به اثبات برساند در همان سال جهت ياري رساندن به اسلام عملا به اثبات برساند در همان سال جهت ياري رساندن به اسلام به جبهه هاي جنگ حق عليه باطل شتافت و در تاريخ 61/8/21 در موسيان با ايثار خون پاك خود به خيل شهيدان شاهد پيوست،‌البته پيش از شهادت از ناحيه دست چپ مجروح شده بود و او را به بيمارستان دزفول انتقال دادند ولي هرگز آرامش ظاهري بيمارستان نتوانست التيام بخش سوز درونش باشد و پس از 12 ساعت استراحت مجددا به خط مقدم جبهه شتافت. شركت در عمليات اول و دوم و سوم محرم از افتخارات واقعي علي محسوب مي شود. خوب يادم هست قبل از شهادت به مادرش مي گفت دوست دارم بهمن (برادر كوچكم) را طوري تربيت كني كه هم سرباز امام زمان بشود و هم جاي خالي مرا در ورزش گيلان پر نمايد.

فرازي از وصيت نامه شهيد علي غبرانژاد
بايد در خاك دشمن برويم و مواضع دشمن را شناسايي كنيم بلكه باعث شويم رژيم آمريكایي زودتر متزلزل شود و مي رسم به جمله گهربار امام علي (ع) كه دو چيز واقعا مي تواند ملتي يا امتي را به بدبختي و انزوا بكشد همان هوي و هوس است مثل بچه اي نشود كه هر چيزي را بهانه قرار بگيرد و مزاحمت ايجاد كند اگر به ما مي گويند كه تحريم اقتصادي و كمبود و ترور و ناامني بوجود مي آيد اينها همه جنبه هاي  منفي يك انقلاب كاملا اسلامي خواهد بود ولي كمي هم به نظر رحمت نگاه كنيم و جنبه هاي خوبش را در نظر بگيريم آيا اين رهبريت انقلاب نبود كه ما را به اوج شرافت يك انسان آزاده رسانيده است آيا اگر همين پيرمردها و پيرزن هاي نماز خوان و روزه گير كه به قول چپي ها اين خرافاتي ها نبودند خون شهيدان ما مي توانست نقشي را در انقلاب بوجود بياورد؟ آيا اگر امدادهاي غيبي در اين مملكت و اين مردم نظر نداشتند ما مي توانستيم در برابر آن همه تجهيزات دشمني جلو برويم و آيا اگر پاسداران نبودند كدام خنثي كننده مي توانست روي مين ها رود و كربلاي ايران را بوجود آورد و اين است ادامه دادن خط سرخ امامان عزيزمان و اين است معناي انسان كامل كه مي تواند هر كسي كه معتقد به اين انقلاب اسلامي خودش را وقف دهد و قدم مثبتي براي اين پا برهنه ها جلو بگذارد بله برادران و خواهران عزيز بايد تحمل كرد اگر كمي شك و دو دلي در تو نفوذ كند كارت تمام است در دام شيطان اسير مي شوي ولي يك عده معدودي كه بيش از حد دلشان به راي اين ملت مي سوزد و با ظاهر فريبنده شان باعث مي شوند اختناق بوجود آيد و موجب از دست دادن بزرگترين علماي شيعه عصر حاضر مي شوند و اين كوردلان همان ضم بكم عمي نهم لايرجعون هستند كه مي خواهند مسير انقلاب را عوض كنند در صورتيكه مسير خودشان عوض مي شود