قبل از اسارت، بعد از اسارت/ شهیدی که آتش سيگارهاي عراقي تن مطهرش را سوزانده بود
سه‌شنبه, ۰۳ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۲۴
شهيد نادر پور حسين من براي دفاع از وطن اسلامي خويش به سوي جبهه ي حق عليه باطل شتافتم زيرا وظيفه ي شرعي ما حكم مي كند كه در برابر تجاوز دشمن از كشور خود دفاع كنيم. پدر و مادر عزيزم اگر شهيد شدم صبر پيشه كنيد و ادامه دهنده ي راه شهيدان باشيد.
نویدشاهدگیلان: سرباز رشيد اسلام شهيد نادر پور حسين، جواني رشيد، فهميده بود. او دوره ي دبستان را در ناصر كياده و دوره ي راهنمايي و دبيرستان را در لاهيجان سپري نمود.
شهيد نادر در راهپيمايي هاي اول انقلاب پيشقدم بود و همگام با جوانان محل در پيروزي انقلاب در حدّ خودش تلاش نمود. زماني كه جنگ تحميلي شروع شد لباس مقدس سربازي بر تن نمود و به سوي جبهه رفت و در منطقه جنگي به رزم با رژيم بعثي پرداخت يك بار بر اثر بمباران شيميايي دشمن يك و نيم ماه در بيمارستان بستري بود.
سرانجام در تاريخ 67/4/31 در منطقه، اسير عراقي هاي از خدا بي خبر شد و زماني كه از گرسنگي و تشنگي و عذاب هاي عراق حرف به ميان مي آمد او شديداً ناراحت مي شد. چون هنوز هم آمپول هايي كه دشمن كينه توز بر سر مباركش زده بودند تا مغز استخوان هاي سرش را سوزانده بود. هنوز آتش سيگارهاي عراقي كه تن مطهرش را سوزانده بود، رنجش مي داد.
بعد از پايان جنگ در تاريخ 69/6/21 آن پرستوي مهاجر از قفس آزاد شد و ازدواج كرد و 2 فرزند داشت كه جراحت هاي حاصله از اسارت باعث شد كه در تاريخ 81/5/1 به دعوت حق لبيك بگويد.
پيام شهيد: من براي دفاع از وطن اسلامي خويش به سوي جبهه ي حق عليه باطل شتافتم زيرا وظيفه ي شرعي ما حكم مي كند كه در برابر تجاوز دشمن از كشور خود دفاع كنيم. پدر و مادر عزيزم اگر شهيد شدم صبر پيشه كنيد و ادامه دهنده ي راه شهيدان باشيد.
نظر شما
