شهيد تقي پژوم در هسته مقاومت بود
شنبه, ۳۱ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۲۵
در شامگاه 19رمضان 1360/1401 هجري قمري آن گاه صداي موذن گوشها را نوازش مي داد و قلبها را صفا مي بخشيد و در جانها روحي تازه مي دميد ناگاه خبري مي رسد که منافقين در صدد توطئه ديگري مي باشند و ميخواهند حزب جمهوري اسلامي لاهيجان را منفجر کنند دراين لحظه شهيد تقي پژوم افطار را نيمه تمام ميگزارد...
نویدشاهدگیلان: شهيد تقي پژوم در سال 1343 در روستاي ایوان استخر از توابع شهرستان لاهيجان ديده به جهان گشود او در يک خانواده بسيار متوسط و درحين حال مذهبي پرورش يافته بود دوران ابتدايي در روستاي خودش سپري گردانيد سپس براي ادامه تحصيل دوره راهنمايي دبه شهرستان لنگرود رفت و پس از مدتي چند ماه بعلت تشکيل مدرسه راهنماي خودش به روستا بازگشت.
و تا سال سوم راهنمايي در مدرسه راهنماي کچلام سپري گردانيد اودر حين تحصيل در امر خانوادگي بسيار فعال بود و در کار کشاورزي حتي المقدور کمک را به خانواده مي کرد و ازنظر استعداد بسيار عالي بود و بهتر نمرات را در کلاس هميشه کسب مي کرد و در سال 1358براي ادامه تحصيل دوره دبيرستان عازم شهرستان لاهيجان شد و در دبيرستان شهيد مطهري در رشته علوم اقتصاد ثبت نام نمود اما از آن جاي که شهيد تقي پژوم با اينکه بايد و شايد عمل را لمس نکرده بود ولي آن چنان آگاه بود که هميشه در صدد پيشبرد تلاش مي کرد درست يادم است در اوايل انقلاب تنها پوستر و اعلاميه و عکس که امام به روستاي ما آمده بود توسط همين شهيد با يکي از برادرانش بود حتي بعضي اوقات درس خواندن هم کنار مي گذاشت و اعلاميه و پوستر ها را به درو ديوار مي چسباند.
و زماني که در دبيرستان شهيد مطهري مشغول تحصيل بود درهمان مدرسه با چند تن از ديگر از برادران هم کلاسي خودش و معلمان تشکيل انجمن اسلامي در همان مدرسه داده بودند و فعاليت ميکرد و تا سال دوم را با موفقيت کامل با رتبه ي اول بين دانش آموزان هم کلاسي کسب نموده بود که از طرف اداره آموزش و پرورش شهرستان لاهيجان دراين مورد تقدير نامه هم دريافت نموده بود و درست در خرداد ماه سال 1360 زماني که نتيجه ي امتحاني خود را گرفت از آن جاي که عشق و علاقه ناگسستني به امام و انقلاب اسلامي داشت صرف نظر از موقغيت در سي که به انقلاب کمک مي کرد اما بنا به اظهار خودش نمي توانست خودش را قانع کند لذا براي فعاليت بيشتر بنا به تصميم بسيج مستضعفين لاهيجان در تشکيل هسته مقاومت خمير کلايه لاهيجان شرکت نمود و از اعضاي فعال آن هسته بحساب مي آمد.
و در مدت 2 ماهي که در هسته مقاومت بود کمتر به خانه و به روستاي خودش پيش پدرو مادر مي رفت وشب و روز همان جا مشغول فعاليت بود آن زماني که اوج فعاليت منافقين از خدا بي خبر بود لذا در شامگاه 19رمضان 1360/1401 هجري قمري آن گاه صداي موذن گوشها را نوازش مي داد و قلبها را صفا مي بخشيد و در جانها روحي تازه مي دميد ناگاه خبري مي رسد که منافقين در صدد توطئه ديگري مي باشند و ميخواهند حزب جمهوري اسلامي لاهيجان را منفجر کنند دراين لحظه شهيد تقي پژوم افطار را نيمه تمام ميگزارد و براي مصاف با دشمن خدا و خلق پايگاه را ترک ميکند و عاشقانه بسوي معبود مي شتابد و در يکي از کوچه ها ضمن درگيري با ضد انقلاب مسلح به نارنجک موفق مي شود او را به هلاکت برساند و خود براثر ترکش نارنجک به کاروان سرخ شهادت بپيوندد و در اين جا بود که خون سرخي شفق درآميخت و فرياد سر داد خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.
نظر شما