شهید مسلم کریم بخش در عملیات والفجر ۴ به عنوان معاون تیم و در عملیات والفجر ۶ به عنوان مسئول شناسایی
حساسیت زیاد او نسبت به بی بند و باری و مبارزه با اشرار زبانزد خاص و عام بود تا آنجا که اگر امر به معروف و نهی از منکر لفظی او اثر نمی بخشید و نیاز به برخورد عملی بود بزرگتر بودن دیگران از نظر قد و قواره و سن سال مانع انجام وظیفه او نمی شد.
با شروع جنگ تاب و قرارش را از دست داد اما کم سن بودنش باعث شد تا مسئولین از ثبت نام او خوداری نمایند.اصرار آقا مسلم اثر نبخشید بالاخره چاره را در وساطت بزرگی دید که می دانست رضایت او مشکل ایجاد شده را حل خواهد کرد.ماه میهمانی خدا بهترین فرصت برای راضی کردن آن واسطه بود و چه کسی بهتر از «مادر» هم او که بعد از شهادتش وقتی خم به ابرو نیاورد و فریاد ((این گل پرپر ماست هدیه به رهبر ماست))او در فضا حاکم شد تمام حاضرین را متحیر کرد.
اواخر سال ۶۱ و همزمان با عملیات والفجر مقدماتی به عنوان عنصر گشت و شناسایی وارد اطلاعات لشکر ۲۵ کربلا شد در عملیات والفجر ۴ به عنوان معاون تیم و در عملیات والفجر ۶ به عنوان مسئول شناسایی انجام وظیفه نمود و پس از عملیات بدر به عنوان مسئول دسته شناسایی انتخاب شد.
در یکی از مأموریت های شناسایی در هورالعظیم در تابستان سال ۶۴ در حالی که با لباس غواصی تا چند متری مواضع دشمن نفوذ کرده بود از میان رگبار گلوله ها ،یکی سینه او را شکافت.همرزمانی که در کنار او بودند می گویند که حتی یک ناله هم از او شنیده نشد تا مبادا مسیر عملیات آینده آشکار کند.همان مسیری که بعدها در عملیات قدس۱و۲ پیروزی های قابل توجهی را شاهد بود.