زندگینامه بسیجی شهید دانیال امامی از شهدای ماسالی که در سنین نوجوانی به کاروان شهدای انقلاب اسلامی پیوست
پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۳۹
بسیجی شهید دانیال امامی از شهدای ماسالی است که در سنین نوجوانی به کاروان شهدای انقلاب اسلامی پیوست. رنگ ایمان تصاویری از این شهید عزیز به همراه تصاویری از یادمانهای او و مادر گرامی اش را برای استفاده عموم، منتشر می نماید
بسیجی شهید دانیال امامی در دوم آذر ۱۳۴۹ در روستای چالهسرای شاندرمن به دنیا آمد. در همان سنین کودکی پدرش را از دست داد و مادرش، سرکار خانم نگار جمالی علاوه بر مادری، جای پدر را نیز برای وی و برادر و خواهرانش گرفت. روزگار برای آنان با مشقت و سختی سپری میشد.
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و بعدها جنگ تحمیلی، اوضاع زندگی مردم به شکل دیگری ورق خورد. تأثیر حادثه تلخ حمله کفار بعثی به ایران اسلامی و انقلاب نوپای آن به عمق روستاهای دور نیز نفوذ کرده بود. شهید دانیال امامی از جمله افرادی بود که علیرغم سن کمش برای پیوستن به صفوف رزمندگان در جبهههای دفاع مقدس آرام و قراری نداشت و در این راستا مورد تشویق مادر شیردل خود «نیگار ماشی» نیز قرار میگرفت.
او سرانجام به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام گردید و در عملیات والفجر ۹ در جبهه سلیمانیه عراق به سختی مجروح شد و مدتی در بیمارستان شهید فیاضبخش تهران بستری گردید و پیکر سروقامتش مقابل دردهای ناشی از آن جراحتها مدتها مقاومت کرد اما سرانجام در ۱۵ فروردین ۱۳۶۵ و در سن ۱۶ سالگی بر اثر شدت جراحتهایش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پیکر او روز بعد در شهر شاندرمن روی دستان مردم شهر و دوستان و همکلاسیهایش، غریبانه به سوی بهشت تشییع شد و در گلزار شهیدان شاندرمن در کنار دیگر شهیدان آرام گرفت. نیگارماشی روز تشییع پسر شهیدش با قامتی استوار صبورانه به دنبال سرو سرخ خود میرفت که بر دوش مردم شهر به سوی بهشت رهسپار بود.
نگارنده که از هممدرسهایهای شهید دانیال است به یاد دارد عصر روزی را که شهید دانیال از زادگاهش به سوی گلزار شهیدان تشییع میشد گویی آسمان روستای چالهسرا را نیز غمی سنگین از این مصیبت و غربت فرا گرفته بود. اما پیکر شهید امامی چنان با طمأنینه و وقار راهی فردوس بود گویی هیچ آرزویی جز دیدار معبود و وصل معشوق ندارد.
نظر شما