رشادتها، دليرمرديها و توانمنديهاي مجيد بگوش فرماندهان بعث عراق رسيده بود/ زندگینامه سردار شهيد مجيد مرآت
قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، مجيد نوجواني متدين و دلير بود و با جسارت و شهامت در تظاهرات حضور مي يافت. و با وجود سن کم خود، نقش موًثري در براه انداختن راهپيمائي هاي اعتراض آميز، عليه حکومت استبداد پهلوي داشت، و به همين علت از سوي ماموران شاه دستگير و مدتي در شهرباني فومن بازداشت و مورد اذيت و آزار عوامل رژيم قرارگرفت.
مجيد کمتر لب به سخن مي گشود و بيشتر فکر مي کرد و رابطه عاشقانه اي با پروردگار لايزال داشت. و دوستانش مي گويند: مجيد شبها به خواب راحت پشت پا مي زد و جان و روحش را به زمزم، زمزمهً نماز شب و حلاوت دل نشين دعاي نيمه شب صفا مي بخشيد، و بسياري از روز ها دست از طعام مي کشيد تا به ضيافت الهي راه يابد وتنها خرما و نان و پنير غذاي افطاري او بود.
مجيد انس و علاقه عجيبي با قرآن داشت و با حزني خاص به تلاوت قرآن مجيد مي پرداخت تو گويي حکايت از فراقي مي کرد.
در سال 1360 براي اداي به تکليفي که بر خود واجب مي دانست به دفاع از کيان امت اسلامي خود را کاملا آماده و رو بسوي جبهه ها ي غرب کشور عزيمت نمود و مدت زيادي در منطقه غرب و کردستان بعنوان فرمانده جندالله در مريوان و جانوران و بسياري از محورهاي منطقه کردستان، را بر عهده گرفت و در اکثر عملياتهاي غرب کشور حضوري شجاعانه داشت. او با همت والاي خود توانست موجبات آزاد سازي قسمتهاي از مناطق اشغال شده توسط دشمنان غاسب شود و از اشغال در آوردن دهها روستا از دست گروهکهاي ملحد کومله و دمکرات را فراهم نمايد . در سال 64 با توجه به مديريت و فرماندهي در خورتحسين اين شهيد دلاور و بزرگوار فرماندهي محور ديزلي از توابع شهرستان مريوان را که علاوه بر داشتن گردانهاي عملياتي ، محل استقرار نيروهاي پدافندي نيز بود به وي سپرده شد. خبر رشادتها ، دليرمرديها و توانمنديهاي مجيد بگوش فرماندهان بعث عراق نيز رسيده بود، فلذا براي بدست آوردن سرش جايزه گذاشتند.