شهادت شهید نادر دادرس در عمليات غرورآفرين والفجر 6
پنجشنبه, ۰۵ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۸
شهيد نادر دادرس در سال 1345 در يك خانواده مذهبي در يكي از محله هاي رشت به نام كردمحله به دنيا آمد. سرانجام در عمليات غرورآفرين والفجر 6 در منطقه دهلران توسط مزدوران از خداي خبر جانش را تقديم به اسلام و قرآن و ميهن اسلامي نمود.
نویدشاهدگیلان: شهيد نادر دادرس در سال 1345 در يك خانواده مذهبي در يكي از محله هاي رشت به نام كردمحله به دنيا آمد. وي از كودكي به خواندن قرآن و نماز شوق فراوان داشت. دادرس در سال 1351 در سن 6 سالگي در مدرسه ابتدايي شروع به تحصيل نمود. پس از به پايان رسانيدن دورة ابتدائي پا به دورة متوسطه گذاشت.
دادرس از آنجائيكه ذوق و اشتياق فراواني نسبت به درس خواندن داشت هميشه در درس خواندن از بچه هاي ديگر پيشي مي گرفت تا آنكه در سال 1357 ايران به مرحله جديدي از تكامل خود رسيد. يعني انقلاب اسلامي. در اين زمان بود كه با طاغوت و طاغوتيان سر به ستيز علني پرداخت. در همين دوران دادرس در اكثر تظاهرات و راهپيمایي ها پيش قدم بود و براي به پيروزي رساندن انقلاب تلاش فراواني را متحمل گشت و نيز در يكي از همين درگيري ها وي توسط گروههاي مخالف كه به سپاه گيلان اين نهاد انقلابي يورش برده بودند از ناحيه چشم مجروح گرديد و سپس از چندين ماه تحت مراقبت پزشك حال وي بهبود حاصل نمود، ولي هرگز از پاي ننشست و لحظه اي درنگ در پيشبرد انقلاب را جايز نمي دانست، تا آنكه پس از پيروزي انقلاب صدام توسط ارباب خويش آمريكا به ايران اسلامي هجوم آورد و جنگ را به ملت انقلابي ايران تحميل نمود و به خيال خام خودشان كه بتوانند به اين انقلاب صدمه اي وارد نمايند.
در همين اوايل جنگ بود كه شهيد نادر دادرس براي دفاع از اسلام و قرآن و ميهن عازم به ميدان نبرد شد و در همين زمان به عضويت رسمي سپاه رشت درآمد، ولي پس از مدت زماني به محض آمدن از جبهه به سمت جنگلهاي آمل رفت و درگيري آمل هم شركت ورزيد و به مبارزه عليه دشمنان داخلي (گروهكهاي منافق) پرداخت و در همين درگيري نيز مجروح سطحي گرديدند و پس از مدتي در سال 1360 فريضه الهي و سنت پيامبر را به اجراء درآوردند. يعني ازدواج كردند.
ولي هنوز مدت چند ماهي از ازدواجشان نگذشته بود كه بار ديگر به ميادين نبرد عليه دشمن بعثي شتافتند و در آزادي خرمشهر به عنوان تخريبچي فعاليت داشته و نيز در همين عمليات از ناحيه كمر پا مجروح شدند و پس از مدتي بستري شدن در بيمارستان به الحمد الله بهبود حاصل نمودند و در همين زمان بود كه فرزند اول ايشان چشم به جهان گشودند ولي مدتي از تولد فرزند ايشان نگذشته بود كه بار ديگر داوطلبانه از طريق سپاه رشت به ميادين نبرد اعزام شدند و پس از اينكه مدت زيادي در جبهه ها و در عملياتهاي بسيار حضور داشتند سرانجام در عمليات غرورآفرين والفجر 6 در منطقه دهلران توسط مزدوران از خداي خبر جانش را تقديم به اسلام و قرآن و ميهن اسلامي نمود و در همين زمان بود كه هنوز فرزند دوم ايشان به دنيا نيامده بود و تاكنون نيز پيكر پاكش به دست خانواده گرامي ايشان نرسيده است.
در همين اوايل جنگ بود كه شهيد نادر دادرس براي دفاع از اسلام و قرآن و ميهن عازم به ميدان نبرد شد و در همين زمان به عضويت رسمي سپاه رشت درآمد، ولي پس از مدت زماني به محض آمدن از جبهه به سمت جنگلهاي آمل رفت و درگيري آمل هم شركت ورزيد و به مبارزه عليه دشمنان داخلي (گروهكهاي منافق) پرداخت و در همين درگيري نيز مجروح سطحي گرديدند و پس از مدتي در سال 1360 فريضه الهي و سنت پيامبر را به اجراء درآوردند. يعني ازدواج كردند.
ولي هنوز مدت چند ماهي از ازدواجشان نگذشته بود كه بار ديگر به ميادين نبرد عليه دشمن بعثي شتافتند و در آزادي خرمشهر به عنوان تخريبچي فعاليت داشته و نيز در همين عمليات از ناحيه كمر پا مجروح شدند و پس از مدتي بستري شدن در بيمارستان به الحمد الله بهبود حاصل نمودند و در همين زمان بود كه فرزند اول ايشان چشم به جهان گشودند ولي مدتي از تولد فرزند ايشان نگذشته بود كه بار ديگر داوطلبانه از طريق سپاه رشت به ميادين نبرد اعزام شدند و پس از اينكه مدت زيادي در جبهه ها و در عملياتهاي بسيار حضور داشتند سرانجام در عمليات غرورآفرين والفجر 6 در منطقه دهلران توسط مزدوران از خداي خبر جانش را تقديم به اسلام و قرآن و ميهن اسلامي نمود و در همين زمان بود كه هنوز فرزند دوم ايشان به دنيا نيامده بود و تاكنون نيز پيكر پاكش به دست خانواده گرامي ايشان نرسيده است.
نظر شما