باید مطیع محض ولایت فقیه باشیم/ زندگینامه شهید سید محمد تقی مخزن موسوی
و درادامه فعالیتش برای قشر جوان، پس از تماس با بعضی از روحانیون و ائمه جماعت تهران مقداری کتاب و درسال 54 در مسجد امام حسن مجتبی (ع) یکی از روستاهای رودبار کتابخانه کوچکی در داخل مسجد ایجاد کرد و کتابخانه را المهدی (عج) نام نهاد. با تشکیل این کتابخانه ماموران امنیتی رژیم منحوس پهلوی سخت او را در تنگنا قرار دادند او کتابهای ضد رژیم را در مخفیگاه در میان کاه و بعضا گودال های حیاط منزل پنهان و بتدریج و بطور مخفیانه به دیگران منتقل می کرد. پس از اتمام 2 ساله نقشه برداری مدرسه عالی فنی تهران در سال 56 بالاجباربه نظام وظیفه اعزام و قریب به یکسال در بندر عباس به خدمت مشغول شد و طی این مدت خشم خود علیه حکومت را با زبان شعر بروز می داد. و با فرمان حضرت امام خمینی (قدس سره) مبنی برترک پادکان ها، او نیز که خود را مطیع امر ولی فقیه اش میدید از پادگان فرار، و مدتی را مخفیانه در گوشه یکی از حجرها ی طلاب، در بازار تهران به پیاده کردن نوارهایی که پیرامون مسائل و اوضاع فلسطین بود صرف نمود.
بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران مدتی به عنوان عضو اجرائی فعال در کمیته انقلاب اسلامی و سپس بعد از فرمان امام با همکاری برادران مسلمان دیگر رودبار به تاسیس جهاد سازندگی همت گماشت و مدتی را بطور فعال و شبانه روزی در خدمت جهاد سازندگی همت گماشت و مدتی را بطور فعال و شبانه روزی در خدمت جهاد سازندگی روستاها و ارائه خدمات به روستائیان محروم مشغول شد و سپس با تشکیل سپاه رودبار به فرماندهی سپاه این شهرستان منصوب گردید ، و بیش از سه سال در این سنگر به انقلاب اسلامی خدمت کرد و با تمام وجودش کوشید و خون دلهای بسیاری خورد.
او توانست با همت خود و دیگر پاسداران جان برکف شهرستان رودبار که محل تاخت و تاز گروهگهای الحادی بود را از وجود منحوس و ناپاک گروهک ها و تبلیغات ضد انقلابی شان پاک نماید. و با دعوت تعدادی از برادران و خواهران فرهنگی از تهران و تعدادی از روحانیون قم، اقدام به تشکیل کلاسهای اصول عقاید، اخلاق ، تفسیر نهج البلاغه ، عربی، قرآن مجید و سواد آموزی در سطح شهر و حومه نماید و برای بالا بردن حضور مردم در مساجد اقدام به برگزاری دعای کمیل در شبهای جمعه نمود و با آگاهی کامل نسبت به نقش ارزنده انجمن های اسلامی در حفظ و حراست از حریم اسلام ، اقدام به تاسیس بیش از 60 انجمن اسلامی در شهر و روستا نمود و با فرمان حضرت امام مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی با تشکیل بیش از 52 گروه مقاومت در سطح روستاهای رودبار، علاوه بر جذب و سازماندهی نوجوانان و جوانان و هدایت آنها به دفاع از مرزهای میهن اسلامی مان، بر قراری امنیت هر روستا را به عهده مردم و بسیجیان گذاشت.
شهید سید محمد تقی موسوی ارادتی خاص به حضرت امام و روحانیون خط امام داشت و کاملا تابع محض رهبر بود و مرتبا فرمانبرداریش را از رهبر در یاد داشت هایش بیان می کرد: (خدایا چقدر رنج باید تحمل کرد تا نکند آن سخنی را که امام در مورد پاسداران گفته به عکس شود) و یا در جای دیگر می گوید : (باید مطیع محض ولایت فقیه باشیم ) سراسر زندگی شهید بزرگوار سید محمد تقی موسوی را اخلاص و زهد فرا گرفته بود.
در همسرداری نمونه کامل یک مرد مسلمان بود حتی در کارهای منزل همسرش را یاری می داد و در محاوره های روزانه هیچگاه در اشاره به همسر از حرف تو استفاده نمی کرد در برخورد با ناملایمات صبور و آرام و از سعه صدر فراوانی برخودار بود . در مقایسه با همکارانش با اینکه فرمانده بود ولی حقوقش را کمتر از همکاران دیگرش مقرر کرده بود و بیشترین اوقاتش را در سپاه سپری می کرد. درعبادت و ابراز بندگی بدرگاه ایزد منان زبانزد عام و خاص بود و به نقل از همکارانش (تقی در نمازهای شبش) چنان ضجه می زد که انسان را متحول می کرد. شهید موسوی زمانی لب به سخن و ارشاد می گشود که قبلا خودش آنها را در(عمل) پیاده نموده باشد و روزی در صبگاه مقررشده بود که ایشان در محل ایراد سخنرانی نماید اما سر پیچی نمود وقتی علتش را جویا میشوند ایشان می گوید ؛ آنجه را که امروز نیاز بود در سخنرانی متذکر شوم چیزی بود که خودم امروز به آن عمل نکرده بودم فلذا قادر نیستم در رابطه با آن سخنی بگویم.
در محاسبه اعمال و کردار سعی می کرد قبل از اینکه دیگران اعمالش را رسیدگی کنند خودش اقدام می نمود .در برپایی کانون مقدس خانواده نیز ملاک قرار دادن تقوی و عفاف، شریک زندگی خود را برگزید و با برپایی مراسمی ساده و بی ریا به سنت پسندیده رسول مکرم اسلام گردن نهاد . در برخورد با دشمنان اسلام و انقلاب، همچون ذوالفقار علی (ع) بود و آنانی را که با ارشاد و راهنمایی هدایت پذیر نبودند مستحقبرخورد می دانست و بارها از سوی گروهک های وابسته مورد تهدید و آزار قرار گرفت اما در عزم و اراده پولادین او خللی وارد نشد . زمانی که دشمن از خدا بی خبر به میهن اسلامیمان هجوم آورد، محمد تقی علاوه بر اینکه در میدان های رزم حضور پیدا کرد در تشویق پاسداران و هدایت آنها به میدان های رزم نقش بسیار موثری داشت و بسان یک دوست با رزمندگان رودباری عرصه های غرب و جنوب کشور مکاتبه می کرد تا آنها راسخ تر به مبارزه مشغول باشند.
آری عده ای شخصیت سید محمد تقی موسوی را نشناخته و به وی ستم روا داشتند و تهمت ها زدند و با شهادتش اشک حسرت ریختند و آه جان سوز برکشیدند و عده ای دیگر نیز چون شخصیتش را شناخته بودند از وجودش وحشت داشتند. و لذا او را به فجیع ترین وضعی در سحرگاه پنج شنبه 1361/11/28در خانه گلی اش در حالیکه در بسترش در خواب بود با شلیک هفت گلوله ژ3 به شهادت رساندند و همسر و تنها فرزند 6 ماهه اش را نیز مجروح ساختند و نگ ابدی را برای خود خریدند باریخته شدن خون پاک شهید سید محمد تقی موسوی هم چهره های کریه دشمنان اسلام و کشور ، منافقین ، فرصت طلبان و… رسوا شدند و لانه های فساد دشمنان در شهر و جنگل کشف و مزدوران کثیف استعمار را به محکمه عدل جمهوری اسلامی روانه کرد و بعضی را هم معدوم و از سوی دیگر خون پاکش عامل اتحاد و انسجام و بیداری حزب الله خاصه نسل جوان باشد .
منبع : کتاب یاس حنفیه نوشته ی کامبیز فتحی لوشانی