قهرمان ملی یعنی سید مهدی، دانشجوی گیلانی که برای دفاع از انقلاب از دانشگاه بیرمنگام به میهن بازگشت
يکشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۷
کتاب «به رنگ ایمان» به افرادی توصیه می شود که این روزها تمام فکر و ذکرشان شده است تحصیل در خارج و برای اینکه بیشتر با این سراب آشنا شوند و مزه زندگی با غرور و افتخار را درک کنند باید حتما این کتاب را مطالعه کنند.
نویدشاهدگیلان: غرب و زندگی در غرب برای بسیاری به شکل یک آرمان شهر دست نیافتی تجلی
پیدا می کند و برای رسیدن به این آرمان شهر رویایی حاضرند هر خطری و هزینه
ای را به جان بخرند تا به طور مثال نام یک تحصیل کرده غربی را در کارنامه
زندگی خود ثبت کنند. زندگی و تحصیل در یک کشور اروپایی برای بعضی افراد به
قدری اهمیت پیدا می کند که حاضرند تمام هویت و پیشنه خود را آنچنان برباد
دهند که گویی هیچ نام و نشانی از خاک وطن در پشت سر این افراد وجود ندارد.
اما کسانی هم هستند که با پشت پا زدن به موقعیت های که بسیاری آرزوی آن را دارند، نشان دادند که هویت دین و شرف یک انسان را نمی توان با هیچ چیز عوض کرد. کسانی که حضور در کشورهای غربی و استفاده از رفاه برایشان یک سراب خنده دار و تمسخری کودکانه قلمداد می شد. کسانی که می توانستند با اندکی ترسو و بی هویت بودن از بهترین وسایل و امکانات زندگی استفاده کنند و کاملا بی تفاوت باشند نسبت به هم وطنانی که برای دفاع از خاک وطن هر روز جان می بازند و شهید می شوند اما زندگی با شرافت و با شجاعت تنها انتخابی بود که این افراد کردند.
شهید «سید مهدی سید جوادی» یکی از این دسته قهرمانانی است که ماجرای زندگی او برای بسیاری غیر قابل باور است. شهید «سید مهدی سید جوادی» که دانشجوی مهندسی الکترونیک از دانشگاه بیرمنگام انگلستان بود در سال 1340 در دزفول متولد شد. این شهید که از دانشجویان پیرو خط امام(ره) و ساکن شهر رشت بود در دوران جنگ تحمیلی برای دفاع از آرمان های امام(ره) و دفاع از ارزش های اسلامی از دانشگاه بیرمنگام انگلستان به میهن بازگشت و با حضور در جبهه های حق علیه باطل جان خود را در سن 27 سالگی در عملیات مرصاد، نثار اسلام و ایران کرد.
سید مهدی نماد یک اسطوره است، اسطوره ای که به همه ثابت کرد که می توان ثروت و رفاهی بالا داشت اما راه غرور و افتخار را انتخاب کرد. به طور قطع اگر می ماند و مهندسی خود را ادامه می داد در دنیای امروز زندگی راحتی داشت اما زندگی راحت به چه قیمتی، بودن در نقطه ای امن با چه هزینه ای، آبا باید نشست و از رفتن یکی یکی برادران خود را نگریست و چشم فرو بست. این عشق بود که راه را برای سلوک آنها هموارتر ساخت و بهترین فرصت ها را برایشان به وجود آورد و باعث شد که از خود و خویشتن فارغ شوند و به قرب الهی برسند.
من نمی دانم چرا امروزه اسمی از این اسطوره ها در میان نیست،چرا این قهرمانان از هر زمانی در زندگی ما خاموشند و سکوت اختیار کرده اند.مگر نه این است که خانواده های زیادی حاضرند تمام آنچه را دارند هزینه کنند تا مثلا فرزندشان در جایی قرار گیرد که سید مهدی قرار گرفت اما این سید مهدی بود که نشان داد با شرف بودن بهتر از ترسو و زبون بودن در این دنیاست.
کتاب «به رنگ ایمان» به افرادی توصیه می شود که این روزها تمام فکر و ذکرشان شده است تحصیل در خارج و برای اینکه بیشتر با این سراب آشنا شوند و مزه زندگی با غرور و افتخار را درک کنند باید حتما این کتاب را مطالعه کنند.
کتاب زندگی نامه شهید سید مهدی جوادی با عنوان «به رنگ ایمان» که در فراز کوتاهی از وصیت نامه این شهید امده است:
برشما باد پیروی از خط ولایت فقیه!
بر شما باد خود شناسی و سپس خود سازی!
بر شما باد قرآن، قرآن قرآن!
و مبادا دیگران در علم و عمل به آن برشماپیشی گیرند!
اما کسانی هم هستند که با پشت پا زدن به موقعیت های که بسیاری آرزوی آن را دارند، نشان دادند که هویت دین و شرف یک انسان را نمی توان با هیچ چیز عوض کرد. کسانی که حضور در کشورهای غربی و استفاده از رفاه برایشان یک سراب خنده دار و تمسخری کودکانه قلمداد می شد. کسانی که می توانستند با اندکی ترسو و بی هویت بودن از بهترین وسایل و امکانات زندگی استفاده کنند و کاملا بی تفاوت باشند نسبت به هم وطنانی که برای دفاع از خاک وطن هر روز جان می بازند و شهید می شوند اما زندگی با شرافت و با شجاعت تنها انتخابی بود که این افراد کردند.
شهید «سید مهدی سید جوادی» یکی از این دسته قهرمانانی است که ماجرای زندگی او برای بسیاری غیر قابل باور است. شهید «سید مهدی سید جوادی» که دانشجوی مهندسی الکترونیک از دانشگاه بیرمنگام انگلستان بود در سال 1340 در دزفول متولد شد. این شهید که از دانشجویان پیرو خط امام(ره) و ساکن شهر رشت بود در دوران جنگ تحمیلی برای دفاع از آرمان های امام(ره) و دفاع از ارزش های اسلامی از دانشگاه بیرمنگام انگلستان به میهن بازگشت و با حضور در جبهه های حق علیه باطل جان خود را در سن 27 سالگی در عملیات مرصاد، نثار اسلام و ایران کرد.
سید مهدی نماد یک اسطوره است، اسطوره ای که به همه ثابت کرد که می توان ثروت و رفاهی بالا داشت اما راه غرور و افتخار را انتخاب کرد. به طور قطع اگر می ماند و مهندسی خود را ادامه می داد در دنیای امروز زندگی راحتی داشت اما زندگی راحت به چه قیمتی، بودن در نقطه ای امن با چه هزینه ای، آبا باید نشست و از رفتن یکی یکی برادران خود را نگریست و چشم فرو بست. این عشق بود که راه را برای سلوک آنها هموارتر ساخت و بهترین فرصت ها را برایشان به وجود آورد و باعث شد که از خود و خویشتن فارغ شوند و به قرب الهی برسند.
من نمی دانم چرا امروزه اسمی از این اسطوره ها در میان نیست،چرا این قهرمانان از هر زمانی در زندگی ما خاموشند و سکوت اختیار کرده اند.مگر نه این است که خانواده های زیادی حاضرند تمام آنچه را دارند هزینه کنند تا مثلا فرزندشان در جایی قرار گیرد که سید مهدی قرار گرفت اما این سید مهدی بود که نشان داد با شرف بودن بهتر از ترسو و زبون بودن در این دنیاست.
کتاب «به رنگ ایمان» به افرادی توصیه می شود که این روزها تمام فکر و ذکرشان شده است تحصیل در خارج و برای اینکه بیشتر با این سراب آشنا شوند و مزه زندگی با غرور و افتخار را درک کنند باید حتما این کتاب را مطالعه کنند.
کتاب زندگی نامه شهید سید مهدی جوادی با عنوان «به رنگ ایمان» که در فراز کوتاهی از وصیت نامه این شهید امده است:
برشما باد پیروی از خط ولایت فقیه!
بر شما باد خود شناسی و سپس خود سازی!
بر شما باد قرآن، قرآن قرآن!
و مبادا دیگران در علم و عمل به آن برشماپیشی گیرند!
نظر شما