شهیدی که در جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت فعالیت می کرد/ خاطراتی از شهید مدافع حرم حامد کوچک زاده
دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۲۱
کتاب بیقرار زندگی نامه ی حامد(مهدی) کوچک زاده شهید مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام به نویسندگی احسان احمدی خاوه
نویدشاهدگیلان: شهید حامد کوچک زاده همان مدت کوتاهی هم که در کنگره مشغول بود آرام و قــرار نداشت همیشه از این که بعضی از شهدا خوب معرفی نشده اند ناراحت بود و می گفت خیلی از شهدا در قد و قامت خودشون توی کشور مطرح نیستن و کسی اونا رو نمیشناسه مثلاً کسی مثل شهید حسیــن املاکی که حضرت آقا براش اون جملات رو گفته ، هنوز کسی نمیشناسه ، شهید بیگلو چند هزار نفر رو آموزش داده خیلی از استخوان دارهای سپـــاه رو آموزش داده اما کسی نمیدونه کی بوده ، بیگلـو یکی مثل شهید باکری میتونه باشه...
بعد از یک سال که با کنگره شهدا هم کاری داشت حامد را برگرداندند لشکر ، توی لشکر جذب پدافند شد و به سرعت پیشرفت کرد بعد از یک سال کنگره شهدای استان گیلان دوباره درخواست داد که ما حامد کوچک زاده را می خواهیم گفتند این نیرو باید برگردد ولی آن موقع تازه حامـد توی پدافند جا افتاده بود، این بار خودش نرفت اما حامد را هنوز خیلی ها به خاطر فعالیت در کنگـــره شهـــدا و شرکت در نمایشگاه های کتاب دفاع مقدس در سراسر کشور می شناسند.
صاف و ساده، اهل کلاس گذاشتن نبود، با همه راحت برخورد می کرد، میگفت: «کوچک زاده هستم هشت ساله از رشت» این تیکه کلامش بود پیش بچه های فعال قدیمی می گفت: آقا ما نوجوونتیـم ، این اصطلاح را برای شکستن خودش در آورده بود، می گفت: آقا من کسی نیستم یک آدمی هستم که میخوام کار انجام بشه این قدر برای انجام کارهای فرهنگی تکاپو داشت که بچه ها بهش می گفتند تو پیش فعالی، همین دغدغه ها باعث شد که تنهایی بلند شود برود شیـــراز نمایشگاه کتاب بزند.
منبع: کتاب بیقرار - زندگی نامه ی حامد(مهدی) کوچک زاده شهید مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام به نویسندگی احسان احمدی خاوه
بعد از یک سال که با کنگره شهدا هم کاری داشت حامد را برگرداندند لشکر ، توی لشکر جذب پدافند شد و به سرعت پیشرفت کرد بعد از یک سال کنگره شهدای استان گیلان دوباره درخواست داد که ما حامد کوچک زاده را می خواهیم گفتند این نیرو باید برگردد ولی آن موقع تازه حامـد توی پدافند جا افتاده بود، این بار خودش نرفت اما حامد را هنوز خیلی ها به خاطر فعالیت در کنگـــره شهـــدا و شرکت در نمایشگاه های کتاب دفاع مقدس در سراسر کشور می شناسند.
صاف و ساده، اهل کلاس گذاشتن نبود، با همه راحت برخورد می کرد، میگفت: «کوچک زاده هستم هشت ساله از رشت» این تیکه کلامش بود پیش بچه های فعال قدیمی می گفت: آقا ما نوجوونتیـم ، این اصطلاح را برای شکستن خودش در آورده بود، می گفت: آقا من کسی نیستم یک آدمی هستم که میخوام کار انجام بشه این قدر برای انجام کارهای فرهنگی تکاپو داشت که بچه ها بهش می گفتند تو پیش فعالی، همین دغدغه ها باعث شد که تنهایی بلند شود برود شیـــراز نمایشگاه کتاب بزند.
منبع: کتاب بیقرار - زندگی نامه ی حامد(مهدی) کوچک زاده شهید مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام به نویسندگی احسان احمدی خاوه
نظر شما
