تا پاكمان نكردي خاكمان مكن/ شهید روحانی سید امیرحسین چترنور
سه‌شنبه, ۰۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۰۷
زندگینامه و گزیده ای از دل نوشته های شهید سید امیرحسین چترنور که در هشتم اردیبهشت‌ماه ۱۳۴۷ در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان آستانه اشرفیه چشم به جهان هستی گشود.
نویدشاهدگیلان:شهید سید امیرحسین چترنور در هشتم اردیبهشت‌ماه ۱۳۴۷ در خانواده‌ای مذهبی
در شهرستان آستانه اشرفیه چشم به جهان هستی گشود. تحصیلات خود را تا سال
دوم راهنمایی ادامه داد. سیدامیرحسین در ایام تحصیل، دانش‌آموز ممتازی بود.
نماز خواندن و روزه گرفتن را ضمن فراگیری کلام‌الله مجید از سنین کودکی
آغاز کرد.
وی در تظاهرات و راهپیمایی‌های مردمی علیه رژیم منفور پهلوی شرکت می‌کرد و با روحانیون بزرگ و سر‌شناس شهر هم‌نشینی و مجالست داشت. بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج، به عضویت این نهاد مقدس درآمد. سیدامیرحسین به‌دلیل علاقه‌ای که به دروس طلبگی داشت، وارد حوزه علمیه شد و در کلاس درس حاج‌آقا عسگری شرکت نمود. او استعداد خاصی در فراگیری دروس حوزوی داشت.
بعد از مدتی با آموزش‌های نظامی که در سطح شهر دیده بود، برای اولین‌بار به باختران اعزام شد. سیدامیرحسین در قسمت تبلیغات و عقیدتی فعالیت می‌کرد. تا هنگام شهادت، چندین‌بار در منطقه حضور پیدا کرد تا این‌که برای آخرین‌بار درحالی‌که ملبس به لباس مقدس روحانیت شده بود، به جزیره مجنون اعزام شد و داخل قایق در حال عبور از آب، مورد اصابت تیر دشمن بعثی قرار گرفت و در تاریخ سیزدهم بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ هجری شمسی در سن هفده سالگی به شهادت رسید.
گزیده ای از دل نوشته های شهید سید امیرحسین چترنور؛
خدايا: تا پاكمان نكردي خاكمان مكن،
بارالها سرتاسر وجود ما را پر از عشق ايمان بگردان،
خدايا: خانه دل ما را از جزء آنان كن كه خانه دل را براي تابش انواز محبت خالي ساختن،
بارالها، معبودا: در دنياي اخروي ما را از شفاعت پيامبران، علماء، سادات و شهداء محروم مگردان،
بارالها، قادرا: ما را به بلوغيت رجال نزديك بگردان،
خدايا: يك لحظه ما را به حال خودمان وامگذار،
سبحانا: اگر گناهاني از روي جهل و ناداني كرديم مورد عفوت قرار بده،
خدايا: رفتار اعمال ما را طريق كار طريق كلام ما را در رهت قرار بده،
خدايا: ظهور آقا امام زمان را نزديك فرما،
خدايا: ما را به زيارت قبر امام حسين(ع) موفق بگردان،
بارالها: نمي خواهم كه در بستر بميرم ياريم كن تا راهت در دل سنگر بميرم،
قادرا: دوست دارم تشنه باشم به هنگام شهادت همانند امام حسين(ع) سالار شهيدان،
خدايا: دوست دارم همچون باران بر تنم خمپاره بارد پيكرم گردد به مانند گل پر پر بميرم،
بارالها: ترا شكر مي كنم كه لباس مقدسي كه به تن سراپا گناه من پوشانيدي و مرا عازم جبهه كردي قسمت مي دهم به من رحم كن و مرگ مرا شهادت من قرار بده،
نظر شما
