نویسنده سر کار خانم زهرا حدادی
همانشب رضا به خوابم آمد. ديدم با من حرف نمیزند. نگاهی به سکة روی پيشبخاری کرد و رفت. صبح سکه را داديم بيرون تا شهيد از ما راضی شود. از اول گفته بوديم:«برای رضای خدا شهيد داديم، پس چيزي نمیگيريم.».
کد خبر: ۴۲۲۱۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹
شهید عطا الله صحافی
برای بچه های بی بضاعت و بی سرپرست لباس و کفش تهیه می کند و طوری به آنها می دهد که هیچ کس نمی فهمد. اعتقاد دارد که روزی کسانی هم مأموریت پیدا می کنند که سر یتیم های ما دست بکشند. این را بارها به همسرش گفته است.
کد خبر: ۴۲۲۱۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹
سردار شهید ابوالفضل هراتی
با ورود به هرمل، عكس هاي امام جلب توجه مي كرد. مردم آنجا بسيار مهربان بودند. با ديدن برادران سپاهي با مهرباني آنان را بغل مي گرفتند. به طوري كه انسان به ياد غريبي اسلام در اين منطقه مي افتد . وقتي براي گرفتن وضو به پايين آمدم، نوجوان ده ساله اي با يك پلاستيك نان آمد . از برادران لبناني سوال كردم: چرا نان آورده است؟ گفتند : اين نان نذري است. مردم معمولاً هر چه نذر مي كنند براي برادران سپاهي مي آورند .
کد خبر: ۴۲۲۰۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۸
شهید محمد آقای صبوری
آخر شب دخترم را روی زانو نشاند. سر و صورتش را بوسید و گفت:«دایی جون! توی راه مدرسه چادرت رو خوب سرت کن، برای خانمی مثل تو حجب و حیا از همه چیز مهم تره».
کد خبر: ۴۲۲۰۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۸
شهید حسین صبور
برای اوقات فراغت مان برنامهی حفظ قرآن داشتیم. چند نفر بودیم. حسین هم یکی از آنها بود. برای این که رقابت ایجاد شود، هر کس بهتر می خواند برنده اعلام میشد.
کد خبر: ۴۲۱۹۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۶
شاگرد راننده ی یکی از اتوبوس ها که کنار بلوار نشسته بود و قیافه ی تابلویی داشت توجه کاکاعلی را جلب کرد . پسرک ، شانزده هفده سالی داشت، آستین هایش را چند دور بر گردانده بود بالا ، یقه باز ، زنجیر طلا توی گردن ، شلوار تنگ و چسبا ...
کد خبر: ۴۲۱۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۵
شهید رحیم صباغیان
رحیم! هر جا می ری همه رو جذب خودت می کنی. نکنه آهن ربا داری و ما خبر نداریم؟
کد خبر: ۴۲۱۸۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۵
به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید احمد نبوی چاشمی
گرما گرم عملیات والفجر هشت بودیم. شنیدم شهید شدی. در ذهنم زندگی ات را مرور کردم. زندگی ات پر از عشق بود . زندگی ای پر از تلاش وکوشش مالامال از عشق به ائمه .. هرچه فکر کردم غیر از شهادت مزدی برای عشق پیدا نکردم. ولی با این حال گریه کردم راستش برای خودم گریه کردم.
کد خبر: ۴۲۱۷۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
شهید محمد تقی صابریان
اونهایی که وسیله روزی منن نمی رن؛ اونهایی هم که وسیله ی روزی من نیستن، اگه بمونن فقط جا رو تنگ می کنن. پس چیزی تغییر نمی کنه
کد خبر: ۴۲۱۷۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
شهید محمدرضا شیرزاد در روستای ساده و صمیمی مدوار در 21 دیماه و 1348 چشم به جهان گشود، پدرش حسین کشاوزی خستگی ناپذیر بود و در دامن مادری پاکدامن پرورش یافت پس طی دوران تحصیل راهی جبهه شد تادرس عرفان و خودسازی همراه با دیگر رزمندگان سلشحور زمزمه کند، سرانجام در 22بهمن 1364 در جزیزه ام الرصاص به شهادت رسید و پیکرش سالها مفقود بود تا اینکه پیکر پاکش پس از 10 سال در نهم مرداد 1374 در روستای مدوار تشییع و به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۲۱۷۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۵
24 بهمن ماه
فرماندهان ارشد رژیم صهیونیستی ، او را بهتر می شناختند، چرا که هر زمان در مرز فلسطین اشغالی و لبنان چشم شان به (مسجد قدس) می افتاد که شبیه به بیت المقدس در دل پارک بسیار زیبای “ایران” بنا شده بود ، داغ شان تازه می شد و همین باعث شد که به دنبال انتقام از معمار آن باشند .
کد خبر: ۴۲۱۶۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۳
قسمت اول خاطرات شهید «علیمحمد شمسی»
دوست شهید «علیمحمد شمسی» نقل میکند: «با دیدنش به طرف خانهام فرار کردم. رسید به من و دستش را به طرفم دراز کرد و گفت: اومدم باهات آشتی کنم. قهر کار بچههاست. از بچگی که کرده بودم شرمنده شدم و گفتم: علیمحمد! خیلی مردی که به این راحتی منو بخشیدی.»
کد خبر: ۴۲۱۶۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۳
چند دقيقه اى نگذشته بود كه چشم يكى از بچه ها به هندوانه بزرگى در نهر آب افتاد. اول فكر كرديم پوست هندوانه است. اما وقتى با تكه چوب آن را از نهر بيرون آورديم، ديديم هندوانه اى به وزن هفت هشت كيلو است. به محض اينكه علی آقا هندوانه را ديد، با دست به سرش كوبيد و فرار كرد على در آن لحظه و در بين بچه ها شرمنده و سر به پايين نشسته بود...
کد خبر: ۴۲۱۶۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۳
سردار شهید رضا ملکیان برمی
در هنگام برگشت رضا گفت : مي خواهم دو ركعت نماز بخوانم. با تعجب گفتم: ما در صد متري دشمن هستيم، اين كار شما شدني نيست. گفت: اگه چيزي هم براي من بمونه، همين دو ركعت نمازه، نبايد از دستش بدم.
کد خبر: ۴۲۱۶۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۳
مردم يک لحظه به لاله ها نگاه کردند فرياد کشيدند و فرياد آنها آنچنان بلند بود که من از خواب پريدم يعني بيدار شدم . من در رختخواب نشسته بودم و هيچ معناي اين خواب را نمي فهميدم و پيوسته از خود اين سئوال را مي کردم يعني چه ؟
کد خبر: ۴۲۱۵۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۱
گفتوگویی اختصاصی نوید شاهد سمنان با زهره مهدوی مادر معظم شهید بهروز بهروزی
اولین شهید انقلاب اسلامی استان سمنان
کد خبر: ۴۲۱۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۱
شهید محمدرضا شمس الدین
گفت:‘ محّمدرضا! بابات اومده بود ببینه تو واقعاً هر شب می یای مسجد یا نه’. توی دلم به بابام آفرین گفتم که دورادور مواظب بچه هاشه تا خدای ناکرده راه خطا نرن
کد خبر: ۴۲۱۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۰
می خواهم سختی های کار را پشت درب خانه بگذارم و با خودم ، شادی و انرژی را به جمع خانواده ببرم.» او عاشق خانواده اش بود .
کد خبر: ۴۲۱۳۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۸
شهید جاوید محسنی آبان ماه سال 1338 در محله پیرشمس الدین اردبیل به دنیا آمد او همزمان با پایان تحصیلاتش به مبارزان دوران انقلاب پیوست در اصل این دوره بخش درخشان زندگی او به شمار می رود تا اینکه با پیوستن به جهادگران بی سنگر در نخستن ماه های دوران دفاع مقدس یعنی 24 آبانماه 1359 در زمان سقوط سوسنگرد به مقام عالی شهادت رسید.
کد خبر: ۴۲۱۳۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۰
خاطره ای پیرامون شهید اکبر دستغیب؛
وقتی به مرخصی آمد و موضوع را فهمید، خیلی ناراحت شد و گفت:«پدرم ! شما به این وسایل احتیاج نداشتید، نباید می گرفتید .
کد خبر: ۴۲۱۰۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۷