ازدواج با پیراهن قرضی/زندگینامه شهید «اکبر احمدی»
دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۵
وقتی عروس و داماد برای خواندن خطبه عقد نزد عاقد میرفتند دیدم پیراهن سیدجوادی مناسب نیست بنابراین با خواهش از او خواستم تا پیراهنش را با پیراهن من عوض کند، سیدجوادی پذیرفت و در وضوخانه مسجد لباسهایمان را تعویض کردیم.
به گزارش نویدشاهدگیلان: شهید «اکبر احمدی» در سال 1339 در روستای «کورنده» رشت متولد شد. شهید در مقابل هرگونه ظلم ایستادگی میکرد و در این راه حاضر به هر گونه جانفشانی بود، او همیشه به فکر افراد ضعیف و مظلوم بود و از هر طریق برای رفع مشکل آنها اقدام میکرد وی در جامعه فردی پرهیزکار، هوشمند و نیز از پیروان خط امام خمینی (ره) بود. و سرانجام در تاریخ 8 اسفند 1366 در منطقه عملیاتی چزابه به شهادت رسید.
پدر شهید احمدی میگوید: یک روز که برای صرف ناهار از مغازه به منزل رفته بودم، همسرم گفت که اکبر از من خواست تا به شما بگویم اگر برایتان مقدور است یک پیراهن مناسب برایش بدوزید و بعد چند کارت عروسی را به من نشان داد. متوجه شدم که مراسم ازدواج عروسی بهترین دوست اکبر یعنی «سید جوادی» است.این مراسم در مسجد «ابوذر کردمحله» رشت برگزار میشد.
اکبر و سیدجوادی خیلی به همدیگر علاقه داشتند. به همسرم گفتم به اکبر بگوید که عصر به مغازه بیاید. پیراهن اکبر دو روز بعد آماده شد و قرار شد تا به همراه همسرم به مراسم ازدواج سیدجوادی برویم. در حین مراسم ناگهان چشمم به اکبر افتاد و دیدم به جای پیراهن تازهاش پیراهنی دیگر به تن کرده که برایم نا آشنا است. در آنجا موقعیتی به دست نیامد که علت را جویا شوم.
پس از تمام شدن مراسم، علت را از اکبر جویا شدم. گفت: پدرجان وقتی که عروس و داماد برای خواندن خطبه عقد نزد عاقد میرفتند دیدم پیراهن سیدجوادی مناسب نیست بنابراین با خواهش از او خواستم تا پیراهنش را با پیراهن من عوض کند.سیدجوادی پذیرفت و در وضوخانه مسجد لباسهایمان را تعویض کردیم.
پدر شهید احمدی میگوید: یک روز که برای صرف ناهار از مغازه به منزل رفته بودم، همسرم گفت که اکبر از من خواست تا به شما بگویم اگر برایتان مقدور است یک پیراهن مناسب برایش بدوزید و بعد چند کارت عروسی را به من نشان داد. متوجه شدم که مراسم ازدواج عروسی بهترین دوست اکبر یعنی «سید جوادی» است.این مراسم در مسجد «ابوذر کردمحله» رشت برگزار میشد.
اکبر و سیدجوادی خیلی به همدیگر علاقه داشتند. به همسرم گفتم به اکبر بگوید که عصر به مغازه بیاید. پیراهن اکبر دو روز بعد آماده شد و قرار شد تا به همراه همسرم به مراسم ازدواج سیدجوادی برویم. در حین مراسم ناگهان چشمم به اکبر افتاد و دیدم به جای پیراهن تازهاش پیراهنی دیگر به تن کرده که برایم نا آشنا است. در آنجا موقعیتی به دست نیامد که علت را جویا شوم.
پس از تمام شدن مراسم، علت را از اکبر جویا شدم. گفت: پدرجان وقتی که عروس و داماد برای خواندن خطبه عقد نزد عاقد میرفتند دیدم پیراهن سیدجوادی مناسب نیست بنابراین با خواهش از او خواستم تا پیراهنش را با پیراهن من عوض کند.سیدجوادی پذیرفت و در وضوخانه مسجد لباسهایمان را تعویض کردیم.
در بخشی از وصیتنامه شهید «اکبر احمدی» آمده است: «ای مردم دنیا بدانید تا موقعی که کتابمان قرآن، هدفمان الله، مکتبمان اسلام، آموزگارمان حسین (ع) پرچمدار انقلابمان حضرت مهدی (عج) و رهبرمان روحالله است، پیروزیم و پیروز خواهیم ماند.»
نظر شما