مي خواهم دامادشوم/ وصیت نامه شهيد ابراهيم پيشقدم
يکشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۶
شهيد ابراهيم پيشقدم : من به جايي مي خواهم بروم كه 90% درصد احتمال شهید شدن من است
نویدشاهدگیلان: شهيد ابراهيم پيشقدم در سال 1338 دربالا کوي امام بندر کياشهر چشم به جهان گشود دوران ابتداي خود را در دبستان دولتي بابک که هم اکنون به نام شهيد بزرگوار مي باشد. سپري کردودوران راهنمايي خود را در مدرسه پورداود(شهيد فهميده) کنوني سپري کرد.
در بهبوبه انقلاب فعاليت چشمگيري در مبارزه با رژيم شاهنشاهي داشت و در تظاهرات انقلاب شرکت مي کرد و يکي از افرادي بود که توانسته بود بعد از حمله چماق داران به محل زندگي روحاني محل او را مخفيانه از منطقه خارج کند و جانش را نجات دهد با آمدن امام به ايران به مدت 7 روز در بيت امام در قم بسر برد که اين مسئله اثرات خيلي خوبي براي روحيه او گذاشت پس از پيروزي انقلاب از پايه گذاران وعضو اصلي کميته انقلاب اسلامي بود وايشان براي حفظ انقلاب شبانه روز نگهباني مي داد ودر سال 58 با علاقه ي که به نظام داشت وبراي حفظ مملکت وارزشهاي نظام وارد ارتش شد وبعد از گذراندن دوره با دريافت درجه گروهبان دومي به جهرم منتقل شد پس از حمله عراق در 31 شهريور 59 شهيد بزرگوارهمان روز داوطلبانه به جبهه هاي جنگ اعزام شد وپس از يک ماه ونيم حضور در جبهه در عمليات در منطقه کورموش سرپل ذهاب به شهادت رسيد وبا توجه به رشادتي که از خود در جبهه هاي جنگ بر جا گذاشت به درجه گروهبان يکم نايل گشت.
قسمتی از وصيت نامه شهيد ابراهيم پيش قدم
خدمت پدر و مادر و خواهران گرامي. اميدوارم كه حال شما خوب باشد باري پدر و مادر و خواهران گرامي اگر احوال فرزند و برادرتان را خواسته باشيد بد نيستم . پدر جان من روز پنج شنبه تاريخ 51/6/15 به ماموريت ميروم يعني اين نامه را كه دارم مي نويسم فردا مي خواهم بروم. پدرجان من در حدود يك ماه براي جنگ با عراق مي روم بله ما سربازيم و بايد از كشورمان دفاع كنيم اگر پدر جان شهادت نصيب من شده است . اميدوارم كه هر بدي و خوبي را كه از من ديديد مرا به بزرگي خود ببخشيد. پدر جان شما برا ي من زحمتهاي فراواني كشيده ايد و هرگز زحمتهاي شما را فراموش نخواهم كرد ديگر نمي دانم چه بنويسم به اميد اينكه بار ديگر شما را ببينم. پسرت ابراهيم. خدمت مادر عزيزم سلام اميدوارم كه حال شما خوب بوده باشد مادر جان اين ماموريتي را كه من مي خواهم بروم حتما براي من دعا كن چون مي گويند دعاي مادران پيش خداوند مورد قبول است . حال اگر از من بدي و خوبي ديدي مرا به بزرگي خود ببخشيد. خدمت خواهران عزيز سلام اميدوارم كه حال همگي شما خوب بوده باشد. خواهر تو هميشه به من مي گفتي كه من افتخار مي كنم . برادري داشته باشم كه در اين راه ميهن كشته شود و اين مژده راهم به شما بدهم كه به آرزوي خود خواهي رسيد من به جايي مي خواهم بروم كه 90% درصد احتمال كشته شدن من است
راستي مي خواهم دامادشوم اما حالا قدر آن جوانان را كه مرده اند مي دانم.
قربان شما ابراهيم.
خدمت پدر و مادر و خواهران گرامي. اميدوارم كه حال شما خوب باشد باري پدر و مادر و خواهران گرامي اگر احوال فرزند و برادرتان را خواسته باشيد بد نيستم . پدر جان من روز پنج شنبه تاريخ 51/6/15 به ماموريت ميروم يعني اين نامه را كه دارم مي نويسم فردا مي خواهم بروم. پدرجان من در حدود يك ماه براي جنگ با عراق مي روم بله ما سربازيم و بايد از كشورمان دفاع كنيم اگر پدر جان شهادت نصيب من شده است . اميدوارم كه هر بدي و خوبي را كه از من ديديد مرا به بزرگي خود ببخشيد. پدر جان شما برا ي من زحمتهاي فراواني كشيده ايد و هرگز زحمتهاي شما را فراموش نخواهم كرد ديگر نمي دانم چه بنويسم به اميد اينكه بار ديگر شما را ببينم. پسرت ابراهيم. خدمت مادر عزيزم سلام اميدوارم كه حال شما خوب بوده باشد مادر جان اين ماموريتي را كه من مي خواهم بروم حتما براي من دعا كن چون مي گويند دعاي مادران پيش خداوند مورد قبول است . حال اگر از من بدي و خوبي ديدي مرا به بزرگي خود ببخشيد. خدمت خواهران عزيز سلام اميدوارم كه حال همگي شما خوب بوده باشد. خواهر تو هميشه به من مي گفتي كه من افتخار مي كنم . برادري داشته باشم كه در اين راه ميهن كشته شود و اين مژده راهم به شما بدهم كه به آرزوي خود خواهي رسيد من به جايي مي خواهم بروم كه 90% درصد احتمال كشته شدن من است
راستي مي خواهم دامادشوم اما حالا قدر آن جوانان را كه مرده اند مي دانم.
قربان شما ابراهيم.
نظر شما