از کربلا تا قدس؛ فرازهایی از وصیت نامه یک شهید در سن شانزده سالگی
چهارشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۵۹
پدر و مادر مهربانم من به اين دليل سوي جبهه عازم ميشوم كه نداي هل من ناصر ينصرني امام لبيك بگويم و مثل اهل كوفه نباشم و اسلام را در تمام جهان به ياري مسلمين صادر كنيم وميروم كه كربلا به زودي به ياري امام زمان عج و با رهبري امام خميني همراه با رزمندگان دلير شجاع ازاد كنيم و از انجا بسوي قدس رويم تا اسلام را با رهبري امام خميني و به ياري امام زمان در تمام جهان صادر كنيم و تا اخرين قطره ي خود دفاع از ناموس و دين و مذهب خود خواهيم كرد.
نویدشاهدگیلان: شهيد سيد ابو طالب جعفر پور در سحرگاه روز 18مرداد سال 1347در روستاي بار کو سرا از حومه لاهيجان چشم به جهان گشود او کودکي بسيار بازي گوش بود و جد تندي داشت و خيلي ها برايش نذر ميکردند. دوران ابتدايي تا کلاس چهارم را در ان روستا بر گذاشت در سال 1356به همراه خانواده به بندر کيا شهر امدند دوره راهنمايي را در اين شهر مشغول بودند در ايام تعطيل به روستا پيش پدر بزرگ بر ميگشت چون هر دو به هم علاقه فراوان داشتند در پاييز سال 1362ايشان براي کار به تهران رفتند و چند ماهي مشغول شدند.
زمان جنگ تحميلي بود پسر دايي ايشان اسماعيل علي اکبري در اسفند آن سال به شهادت رسيدند ايشان پس از شهادت او و مراسم تدفين تصميم گرفتند به جبهه بروند و با اصرار زياد راهي اموزش نظامي شدند و عقيده داشتند که اگر به جبهه نرود تفنگ شهيد اسماعيل روي زمين خواهد ماند پس از اموزش به جبهه مريوان رفتند و در مدت کمتر از دو ماه در خرداد 1363در سن شانزده سالگي در منطقه چناره به درجه رفيع شهادت نايل امدند.
فرازهایی از وصیت نامه شهيد سيد ابو طالب جعفر پور: خداوند توبه كساني را مي پذيرد كه از روي ناداني كار بدي انجام دهدند وبزودي از آن پشيمان شوند وبازگردند اينگونه مردم را خدا مي بخشد، خدا دانا وحكيم است.
* پدر و مادر مهربانم من به اين دليل سوي جبهه عازم ميشوم كه نداي هل من ناصر ينصرني امام لبيك بگويم و مثل اهل كوفه نباشم و اسلام را در تمام جهان به ياري مسلمين صادر كنيم وميروم كه كربلا به زودي به ياري امام زمان عج و با رهبري امام خميني همراه با رزمندگان دلير شجاع ازاد كنيم و از انجا بسوي قدس رويم تا اسلام را با رهبري امام خميني و به ياري امام زمان در تمام جهان صادر كنيم و تا اخرين قطره ي خود دفاع از ناموس و دين و مذهب خود خواهيم كرد.
* پشتيبان ولايت فقيه باشيد و فقط از او پيروي كنيد.
* منافقان كوردل مي بينند كه مستقيا نمي توانند مبارزه كنند از راه ديگري چون تفرقه با يكديگر روحانيون را پيش مردم بد جلوه دادن برادران و خواهران بدانيدكه حق هميشه پيروز است و اين باطل است كه شكست نصيبش ميشود و اين را هم بدانيد كه خداوند به بنده ي مومن خود در اين دنياي مادي پاداش نمي دهد و مي بينيم كه انسان مومن در دنياي مادي هميشه مثل اين مي ماند كه در زندان به سر مي برد.
* خواهرانم چون زينب گونه مبارزه كنيد با دشمنان خدا و حجاب كامل را رعايت فرماييد و با رهبري امام خميني اسلام را در تمام جهان صادر كنيد.
زمان جنگ تحميلي بود پسر دايي ايشان اسماعيل علي اکبري در اسفند آن سال به شهادت رسيدند ايشان پس از شهادت او و مراسم تدفين تصميم گرفتند به جبهه بروند و با اصرار زياد راهي اموزش نظامي شدند و عقيده داشتند که اگر به جبهه نرود تفنگ شهيد اسماعيل روي زمين خواهد ماند پس از اموزش به جبهه مريوان رفتند و در مدت کمتر از دو ماه در خرداد 1363در سن شانزده سالگي در منطقه چناره به درجه رفيع شهادت نايل امدند.
* پدر و مادر مهربانم من به اين دليل سوي جبهه عازم ميشوم كه نداي هل من ناصر ينصرني امام لبيك بگويم و مثل اهل كوفه نباشم و اسلام را در تمام جهان به ياري مسلمين صادر كنيم وميروم كه كربلا به زودي به ياري امام زمان عج و با رهبري امام خميني همراه با رزمندگان دلير شجاع ازاد كنيم و از انجا بسوي قدس رويم تا اسلام را با رهبري امام خميني و به ياري امام زمان در تمام جهان صادر كنيم و تا اخرين قطره ي خود دفاع از ناموس و دين و مذهب خود خواهيم كرد.
* پشتيبان ولايت فقيه باشيد و فقط از او پيروي كنيد.
* منافقان كوردل مي بينند كه مستقيا نمي توانند مبارزه كنند از راه ديگري چون تفرقه با يكديگر روحانيون را پيش مردم بد جلوه دادن برادران و خواهران بدانيدكه حق هميشه پيروز است و اين باطل است كه شكست نصيبش ميشود و اين را هم بدانيد كه خداوند به بنده ي مومن خود در اين دنياي مادي پاداش نمي دهد و مي بينيم كه انسان مومن در دنياي مادي هميشه مثل اين مي ماند كه در زندان به سر مي برد.
* خواهرانم چون زينب گونه مبارزه كنيد با دشمنان خدا و حجاب كامل را رعايت فرماييد و با رهبري امام خميني اسلام را در تمام جهان صادر كنيد.
سيد ابو طالب جعفر پور 63/1/28
نظر شما