شهید رضا غلامی در بیست و پنجم مهر ماه سال ۱۳۶۳ در شهر مهران در حالیکه با گروه هفت نفره از همرزمان خود در حال گشت و شناسایی بودند مورد محاصره مأموران بعثی قرار گرفتند و مستقیماً با خصم زبون و متجاوز تا آخرین لحظه در حال نبرد بود که همچون مولای خود اباعبدالله الحسین از قسمت سر و بدن مورد تیر دشمن قرار گرفت
نویدشاهدگیلان: شهید رضا غلامی در سومین روز از بهمن ماه سال ۱۳۴۰ در خانواده ای متدین و مذهبی در روستای خمیران از توابع انزلی دیده به جهان گشود.

دوران پس از تولد خود را در حالی آغاز کرد که به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده مادر حتی قدرت شیر دهی به اولین فرزندش را نداشت و تنها با حل کردن کمی شکر و آب داغ کودک خود را سیر می کرد و شهید رضا غلامی در همان ابتدا صبر و قناعت تار و پود وجودش را فرا گرفته بود و بعد از سپری کردن دوران کودکی با رسیدن به سن تحصیل پا به عرصه علم و دانش نهاد و مقاطع تحصیلی را با اشتیاق فراوانی که برای کسب علم از خود نشان می داد با مؤفقیت سپری نمود تا به اخذ مدرک دیپلم در رشته برق نائل آید.

شهید رضا غلامی برای کمک پدر در تأمین معاش زندگی در اوقات فراغت خود در حین تحصیل با عکاسی و انجام کارهای دستی تا آنجا که توانست خانواده را مورد حمایت مالی قرار داد .

به پدر و مادر و خصوصأ مادر علاقه خاصی داشت و مورد احترام قرار می داد و مسائل و مشکلات خورد را بیشتر با مادر در میان می گذاشت و دارای روحیه بالایی بود و به اعمال عبادی و فرائض دینی خود مقید بود و عبادات خود را مخفیانه و بدور از ریا انجام می داد ، خوش اخلاق ساکت و با صداقت و راستگو بود و با برادران و خواهران خود مهربان بود و با خصلتهای خوبی که داشت مورد احترام همه بود .

در اوج گیری انقلاب اسلامی همانند دیگر جوانان و نوجوانان علاوه بر شرکت در تظاهرات برای به ثمر نشاندن درخت انقلاب شب نامه ها و اعلامیه هایی از امام را چاپ کرده و پخش می نمود و به امام و رهبری علاقه شدیدی داشت و بعد از پیروزی انقلاب در مساجد و پایگاهها عاشقانه فعال بود و به خانواده هایی که از نظر مالی وضعیت خوبی نداشتند کمک و توجه می نمود با شروع جنگ تحمیلی عراق و ایران در سال ۵۹ مصادف بود با روزهای خدمت سربازی که بصورت افتخاری پس از طی مراحل آموزش نظامی به خدمت هوانیروز در شیراز در آمده و بعد از آن اعزام به منطقه عملیاتی رقابیه مشغول خدمت و دفاع از کیان اسلامی می شد که در یک مرحله در عملیات پدافندی مورد ترکش خمپاره در اعضای بدن قرار گرفت که مدت درمان آن ۴۵ روز بطول انجامید بعد از پایان خدمت سربازی در بهمن سال ۱۳۶۲ به عضویت سپاه پاسداران شهر انزلی در آمده و بار دیگر عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و دلاورانه در قسمت گشت شناسایی و اطلاعات انجام وظیفه می نمود که برای بار دوم زخمی شد و پس از یک هفته مداوا مجدداً برگشت شهید عاشق شهادت بود و از خانواده می خواست تا برای شهادتش دعا کنند که سرانجام در بیست و پنجم مهر ماه سال ۱۳۶۳ در شهر مهران در حالیکه با گروه هفت نفره از همرزمان خود در حال گشت و شناسایی بودند مورد محاصره مأموران بعثی قرار گرفتند و مستقیماً با خصم زبون و متجاوز تا آخرین لحظه در حال نبرد بود که همچون مولای خود اباعبدالله الحسین از قسمت سر و بدن مورد تیر دشمن قرار گرفت و شربت شهادت را نوشید و به لقاءالله پیوست که پس از دو هفته پیکر مطهرش توسط همرزمان شناسایی و به شهر انزلی انتقال داده شد که پس از مراسم تشییع در مزار شهدای انزلی به خاک سپرده شد که روحش شاد وراهش پر رهرو باد.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده