شهید «حسین مسافر» در قسمتی از وصیت نامه اش می نویسد: مواظب باشید که دشمنان اسلام، بین شما و صفوف مستحكم تـان تفرقـه نیندازند و شما عزیزان را از روحانیت جدا نکنند، که اگر موفق به چنین عملی شدند روز بدبختی شما و همه مسلمین خواهد بود و روز شادی ابر قدرتها و ملحدان از خدا بی خبر است.

به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید حسین مسافر، نهم فروردین 1347، در روستای اسفند از توابع شهرستان نهبندان چشم به جهان گشود. پدرش حاجی، کارگری می کرد و مادرش پری نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هشتم بهمن 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در بهشت مصطفی شهرستان زاهدان واقع است.

مواظب باشید که دشمنان اسلام، بین شما و صفوف مستحكم تـان تفرقـه نیندازند

بسم الله الرحمن الرحيم

بسم رب الشهداء و الصديقين

ملت مبارز و صبور ایران به خصوص شما جوانان و رزمندگان عزیز دعا و استغفار را فراموش نکنید که بهترین دارو برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و مواظب باشید که دشمنان اسلام بین شما و صفوف مستحكم تـان تفرقـه نیندازند و شما عزیزان را از روحانیت جدا نکنند، که اگر موفق به چنین عملی شدند روز بدبختی شما و همه مسلمین خواهد بود و روز شادی ابر قدرتها و ملحدان از خدا بی خبر است.

از شما ملت مسلمان و ایثارگر بخصوص شما جوانان عزیز و حزب الله عاجزانه تقاضا می کنم که «در حضرت امام بیشتر دقیق شوید و در او ذوب شوید، همان طور که او در اسلام ذوب شده» و سعی کنید عظمت او را بیابید و بهتر او را بشناسید گر چه ما هنوز هیچ کدام نتوانسته ایم امام را آنچنان که هست بشناسیم من مطمئن هستم که اگر شما عزیزان امام را بشناسید هیچ وقت از او دست بر نداشته و تسلیم امر او خواهید بود چون او تسليم امر خدا و ائمه و عصمت و طهارت است و حرف او حتماً حرف خدا در قرآن است و حرف حضرت رسول اکرم(ص) می باشد و اگر شهادت نصیبم گشت. آنان که پیرو خط سرخ حضرت امام نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند، بر من نگریند و بر جنازه ام حاضر نشوند، اما باشد که این خون های شهدا آنها را نیز از خواب بیدار کرده و به رحمت الهی نزدیکشان کند.

و شما ای پدر و مادر مهربانم از شما می خواهم که مرا ببخشید، زیرا که زحمات بسیاری را بر من کشیده و من نتوانسته ام فرزندی خوب برای شما باشم. ای مادر مهربانم که چه رنج ها را به خاطرم متحمل شده ای، از تو عاجزانه می خواهم کـه حلالم کن و معذرت می خواهم از این که نتوانسته ام باری از دوشت بردارم، بلکه همیشه باری بوده ام بر دوشت.

از شما ای پدر مهربانم می خواهم که به خاطر همه زحمات زیادی که بر من کشیده ای ببخشی و از شما برادران و خواهرانم می خواهم که مرا ببخشید، اگر نتوانسته ام برادری خوب برایتان باشم و هرگونه خلاف و اشتباهی از من دیده اید به بزرگواری خودتان مــرا ببخشید و از تو ای برادرم و از تو ای خواهرم می خواهم که نگاه و حجابتان را حفظ کنید و از تو ای خاله مهربانم که زحمات زیادی بر من کشیده ای، طلب بخشش می کنم و از شما ای پسرخاله مهربانم می خواهم که مرا حلال کنی و از این که در طی چند سالی که زحمات زیادی بر من کشیده ای طلب بخشش می کنم و جانمازی را که در جیب ساک مــن است، آن را همراه دفن نمایید.

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده