عزت و سربلندی را برای ملت ایران خواستارم

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید علی‌اکبر خمسه، یادگار «صفر» و «ماه‌سلطان» نوزدهم اسفندماه سال 1344 در شهرستان تهران به دنیا آمد. او دانش آموز سوم متوسطه بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر سوم خردادماه سال 1361 با سمت تک تیرانداز در خرمشهر به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.

متن وصیت نامه شهید «علی‌اکبر خمسه» را در ادامه مرور می‌کنیم:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

به نام خداوند بخشنده مهربان

به نام خداوند در هم کوبنده ستمگران و جباران

به نام خداوند یاری دهنده مستضعفان

بنام خداوند حین شهید و بالاخره به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

سلام به تمام کسانی که الان نشسته‌اند و به وصیت‌نامه شهید علی‌اکبر خمسه گوش می‌کنند. در درجه اول از همه‌تان طلب بخشش می‌کنم اگر از من بدی دیده بودید مرا ببخشید.

سلام به تمام پدر و مادر شهیدان سلام به پدر و مادر عزیز خودم پدر جان و مادر جان از شما خواهش می‌کنم که در سوگ من گریه نکنید و به مانند حضرت زینب مقاوم باشید. پدر جان و مادر جان به خدا قسم اگر مرا ببخشید قول می‌دهم که در آن دنیا شفاعت شما را کنم.

ای ملت، ای دوستان عزیزم، ای بسیجی‌ها، ای حزب الهی‌ها و ای خانواده عزیزم راه مرا ادامه دهید البته اگر مایل بودید. من یادم می‌آید که از بچگی شماها حسین حسین می‌کردید. آیا جز این است که حسین شهید شد. آری حسین هم نه برای غذا و نه برای مال و مقام قیام کرد. بلکه او برای آزادی و برای برقرار کردن حکومت الله و براندازی ظلم قیام کرد.

پس اگر می‌خواهیم راه او را ادامه دهیم، باید پیرو روح خدا باشیم نه اینکه مانند مردم بی‌غیرت کوفه پشت او را خالی بگذاریم. کسی که پیرو امام خمینی است. یعنی پیرو امام حسین است. پدر و مادر عزیزم همه چیز از بین رفتنی است تنها چیزی که باقی می‌ماند عمل آدم است. پس باید سعی کنیم که عملمان خوب باشد و همه ما میمیریم چه بهتر که مرگ ما مرگی سرخ و در راه الله باشد، نه مرگ با ذلت.

ای کسانی که برای من گریه می‌کنید با گریه کردنتان به جای اینکه مرا خوشحال کنید، ناراحت می‌کنید اگر می‌خواهید من خوشحال باشم در سر نماز برای اسلام و برای امام و برای رزمندگان اسلام دعا کنید و کارهایی انجام دهید که مطابق با کارهای اسلامی باشد.

ای مردم، ای پدرم، ای مادر، خواهرانم و برادرانم زندگی خیلی شیرین است. اما من از اول هم دوست داشتم در ره زیدان بمیریم در مسیر جویبار زندگانی قطره‌ای شفاف باشم. مادر جان به خواهرهای عزیزم و به برادرهای عزیزم و همسرانشان که خیلی دوستشان دارم و بچه‌های عزیزشان که به آنها عشق می‌ورزم.

بگو که برای من ناراحتی نکنند اگر مرا دوست داشتند برای امام روح الله دعا کنند و پیرو امام باشند و اگر نه با آنها معامله‌ام نمی‌شود. مادر جان و پدر جان من از خدا دو چیز آرزو کردم. گفتم: خدایا؛ یا فتح کربلا یا شهادت خیلی دوست داشتم که به زیارت کربلا ببرمتان اما حالا که شهید شدم واضحانه به دیدار امام حسین رفتم و از شما می‌خواهم که اگر انشاالله کربلا را فتح کردیم که می‌کنیم اگر رفتی عوض من هم زیارت کن مادر جان و پدر جان از شما خواهش می‌کنم که در خانه با هم خوب باشید و مادر از تو تشکر می‌کنم که به هنگام خروج از خانه مرا از زیر قرآن رد کردی.

برای همه شما ملت و بخصوص خانواده عزیزم بالاخص پدر و مادر عزیزم آرزوی سعادت می‌کنم و همه شما را به خداوند بزرگ می‌سپارم. هر شب جمعه به بهشت زهرا بروید و اگر توانستید به نماز جمعه و دعای کمیل هم بروید. خیلی سرفراز باشید و افتخار کنید که پسرتان در راه بد کشته نشد بلکه در راه حق کشته شد.

دوستدار همیشگی شما علی‌اکبر خمسه

انتهای پیام/